|

نقد گفتمانی رئیس‌جمهور؛ ایده، تصمیم یا سیاست؟

تفاوت میان «ایده»، «تصمیم» (decision) و «سیاست» (policy) در حکمرانی، تفاوتی نظری نیست؛ شکافی واقعی است که کیفیت حکومت، کارآمدی دولت و میزان اعتماد عمومی را تعیین می‌کند.

تفاوت میان «ایده»، «تصمیم» (decision) و «سیاست» (policy) در حکمرانی، تفاوتی نظری نیست؛ شکافی واقعی است که کیفیت حکومت، کارآمدی دولت و میزان اعتماد عمومی را تعیین می‌کند. ایده زمانی شکل می‌گیرد که مسئله معنا پیدا می‌کند و جهت‌گیری ذهنی و ارزشی ساخته می‌شود؛ سیال، الهام‌بخش و فاقد الزام اجرائی. تصمیم انتخاب مشخصی است از میان چند گزینه؛ لحظه‌ای، اعلام‌محور و بدون پایداری نهادی. اما سیاست مجموعه‌ای پایدار، الزام‌آور، زمان‌مند و ابزارمحور از اقدامات و قواعد است که در عمل اجرا می‌شود و اثر آن در زندگی مردم قابل اندازه‌گیری است. در ادبیات سیاست‌گذاری، سیاست همان چیزی است که «رخ می‌دهد»، نه آنچه «اعلام می‌شود».

این تمایز در گفتمان رئیس‌جمهور کاملا مشاهده می‌شود. وقتی گفته می‌شود «مبنای انتصاب‌ها شایستگی است، نه وابستگی جناحی»، این یک ایده است. حتی اگر تأکید شود که «افراد غیرشایسته را منصوب نمی‌کنیم»، این تصمیم است. اما این گزاره زمانی به سیاست تبدیل می‌شود که چارچوب ملی شایستگی تدوین شود، کمیته‌های مستقل ارزیابی تشکیل شود، سامانه شفاف سوابق نامزدها راه‌اندازی شود، مجازات نپوتیسم (خویشاوندسالاری) و کورتیسم (باندسالاری) تعریف شود و سازوکارهای رسیدگی به اعتراضات و تعارضات تعیین شود. بدون این الزامات، شایسته‌سالاری یک بیان اخلاقی باقی می‌ماند و در ساختار اداری تثبیت نمی‌شود.

در مثال دیگر، عبارت «نزاع نکنیم و همکاری کنیم» صرفا یک ایده است. اما تبدیل این ایده به سیاست نیازمند تصمیم‌های نهادی است؛ ازجمله سازمان‌دهی سازوکارهای هم‌افزایی، ایجاد زمینه‌های گفت‌وگوی اجتماعی و بین‌نهادی، تدوین قواعد همکاری و تعریف شاخص‌هایی برای سنجش میزان همکاری و کاهش تنش. 

بدون چنین تمهیداتی، دعوت به همکاری هیچ‌گونه پیامد نهادی نخواهد داشت.

رئیس‌جمهور می‌تواند ایده‌پرداز، تصمیم‌ساز و گفتمان‌ساز باشد؛ اما گفتمان او برای اعتمادسازی باید به‌ سمت گفتمان سیاست‌گذارانه حرکت کند؛ گفتمانی که در آن هر سخن با ابزار، نهاد، زمان‌بندی، شاخص و امکان سنجش همراه است. جامعه زمانی اعتماد می‌کند که بتواند سخن رئیس‌جمهور را اندازه‌گیری و پیگیری کند. در حکمرانی، کلمه وزن دارد. در فرهنگ ما، کلمه چنان جایگاهی دارد که خداوند به قلم سوگند می‌خورد و امام حسین‌(ع) می‌فرماید: «کَبُرَتِ الْکَلِمَة»؛ یعنی کلمه بزرگ است، سنگین است و مسئولیت می‌آورد. کلمه‌ای که پشتوانه سیاست نداشته باشد، سبک می‌شود و این سبک‌شدن، اعتماد را فرسوده می‌کند. اما کلمه‌ای که با سیاست همراه باشد، می‌تواند سرمایه اجتماعی تولید کند. در شرایط کنونی، یکی از پرهزینه‌ترین شکاف‌های حکمرانی در ایران فاصله میان ایده و سیاست است. رئیس‌جمهور اگر بخواهد گفتمان او اثرگذار باشد و اعتماد عمومی ترمیم شود، ناگزیر است این فاصله را پُر کند و از سطح ایده‌پردازی و تصمیم‌سازی به سمت گفتمان سیاست‌گذارانه حرکت کند؛ گفتمانی که سخن را به سیاست و کلمه را به اقدام تبدیل می‌کند. و در نهایت، شاید مهم‌ترین مسئولیت دستیار رسانه‌ای رئیس‌جمهور نیز توجه مداوم به همین نکته باشد: اینکه هر کلمه در جای درست خود بنشیند، هر بیان با سیاست پشتیبانی شود‌ و زبان رئیس‌جمهور به زبان سیاست‌گذاری تبدیل شود؛ زبانی که اعتماد می‌سازد، نه اینکه آن را فروبپاشد.

 

آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.