|

جبر خطی در دنیای غیرخطی!

در دنیای این روزهای ما، جایی که نوسان‌ها و پیچیدگی‌ها، نظم‌های کهن را با چالش مواجه کرده و افق‌های نوین و پرامیدی را پیش چشم ما گشوده‌ است، زندگی مانند موجی پرشتاب میان فرصت‌ها و چالش‌ها در جریان است؛ نوسانی سرشار از هیجان و ابهام!

در دنیای این روزهای ما، جایی که نوسان‌ها و پیچیدگی‌ها، نظم‌های کهن را با چالش مواجه کرده و افق‌های نوین و پرامیدی را پیش چشم ما گشوده‌ است، زندگی مانند موجی پرشتاب میان فرصت‌ها و چالش‌ها در جریان است؛ نوسانی سرشار از هیجان و ابهام! عصر «تردید، ناپایداری، ابهام و پیچیدگی» ما را به فراسوی قالب‌های محدود فراخوانده و نگاه چندبعدی، پرپیچ‌وخم و زنده پیش‌روی ما نهاده است.

در این دریای پرتلاطم، تفکر کوانتومی که برخاسته از درک نوین ما از واقعیت‌های چندلایه و غیرقطعی است؛ مانند چراغی فروزان راهنمای ماست؛ چراغی که می‌آموزد چگونه با ذهنی باز، منعطف، چندوجهی و غیرخطی، در میان احتمالات بی‌شمار و مسیرهای متقاطع، متوازی و متنافر تصمیمی سنجیده و خلاقانه بگیریم. این رویکرد، برخلاف تفکر خطی، ما را به پذیرش هم‌زمانی سناریوها، نبود قطعیت‌ها و تأثیرات متقابل دعوت می‌کند و راه را برای انتخاب‌هایی سازگار با دنیای پیچیده و ناپایدار امروز هموار می‌کند. این زمینه زنده و پرتنش، آینه زنده‌ای است از فرصت‌ها و تهدیدها؛ سرزمینی سرشار از ثروت‌های خدادادی، استعدادهای درخشان و جوانانی پرشور که با انواع ناترازی‌ها مانند ناترازی خرد و انرژی، شلختگی، تورم و... تهدید می‌شوند. ‌این ناپایداری‌ها هرچند موانعی جدی‌اند، اما هرگز شعله پویایی، نوآوری و اراده ما را خاموش نکرده‌اند؛ بلکه جرقه‌ای شده‌اند برای هوشیاری، تدبیر، تلاش و امیدی بی‌پایان. در چنین روزگاری، خردمندان با همتی والا و نگاهی نوآورانه، چشم‌ها را شسته و طوری دیگر آینده را می‌بینند؛

آری:

«چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید

واژه‌ها را باید شست

واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد

چترها را باید بست

زیر باران باید رفت

فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد

با همه مردم شهر، زیر باران 

باید رفت

دوست را، زیر باران باید دید

عشق را، زیر باران باید جست».

جوانان آماده برای شکوفایی، رهبران جست‌وجوگر راهکارهای نو و تولیدکنندگانی را که در برابر محدودیت‌ها، چراغ پیشرفت را فروزان نگه می‌دارند، جور دیگر باید دید. برنامه‌ها و اصلاحات نوین، هرچند آزمونی دشوارند، اما بذر امید و بازسازی در دل ساختارها می‌کارند و راه را برای بهره‌وری و پایداری هموار می‌سازند.

تفکر غیرخطی به ما می‌آموزد که در دل ابهام، به‌جای جست‌وجوی پاسخ‌های قطعی، باید ذهنی گشوده، چندوجهی و چالاک داشت؛ ذهنی که به ابهام به ‌عنوان فرصتی بی‌نظیر برای نوآوری، خلاقیت و تعالی می‌نگرد. همان‌گونه که ذرات در چند حالت هم‌زمان‌اند، تصمیم‌گیرندگان نیز باید سناریوهای متعدد را بسنجند و با تحلیل ژرف، بهترین مسیر را برگزینند. نااطمینانی نمادی است از شرایط متغیر و پرشتاب امروز؛ شرایطی که در آن تصمیمات باید در زمینه نبود قطعیت اتخاذ شود. رهبران بنگاه‌ها که این شرایط را در دستور کار دارند، نه‌تنها بر بحران‌ها فائق می‌آیند، بلکه افق‌هایی نو از رشد، شکوفایی و توسعه پایدار را می‌گشایند.

در این مسیر، تعهد به توسعه پایدار و حمایت از منابع طبیعی به‌ عنوان زیربنای هر تحول، اهمیت ویژه‌ای دارد. آشتی با انرژی‌های پاک و تجدیدپذیر، تقویت زیرساخت‌های فناوری و نوآوری، و هم‌افزایی عمیق میان دولت، بخش خصوصی و جامعه، کلیدهای اصلی موفقیت‌اند.

پیام صریح و دلگرم‌کننده این است:

«ما توانیم؛ اگر اراده کنیم، برنامه‌ریزی کنیم و دست در دست هم باشیم».

آری همان‌گونه که حافظ عزیز گفته است:

«حُسنت به اتفاقِ ملاحت جهان گرفت/

آری، به اتفاق، جهان می‌توان گرفت

بر برگ گُل به خونِ شقایق نوشته‌اند/

کان کس که پخته شد، میِ چون ارغوان گرفت».

برای ساختن آینده‌ای روشن، باید یادگیری تفکر چندوجهی و سناریوپردازی را در عصر ابهام گسترش داد، سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر و فناوری‌های نوین را افزایش داد و هم‌گرایی‌های بین‌بخشی را تقویت کرد. فرهنگ نوآوری، یادگیری مستمر و تاب‌آوری در برابر شکست‌های موقت باید ریشه‌دار شود تا فضای امنی برای خلاقیت و پیشرفت فراهم شود. زیرساخت‌های دیجیتال و فناوری اطلاعات، کلید طلایی بهره‌وری بالاتر و کاهش هدررفت منابع‌اند. هوشمندسازی مدیریت منابع و بهره‌گیری از داده‌های بزرگ، فرصت‌هایی بی‌نظیر برای بهبود تصمیم‌گیری و افزایش کارآمدی فراهم می‌آورد.

توسعه همه‌جانبه این زیرساخت‌ها، لازمه افزایش رقابت‌پذیری در عصر سیال است. همچنین، عدالت اجتماعی و توجه به بهبود کیفیت زندگی همه اقشار جامعه، باید در قلب برنامه‌ریزی‌ها جای گیرد. موفقیت حقیقی آن است که در آن توزیع عادلانه فرصت‌ها، شایسته‌سالاری، دسترسی برابر به منابع و خدمات و مشارکت گسترده مردم در فرایندهای تصمیم‌گیری سرلوحه باشد. همه اینها نیازمند اراده‌ای جمعی، دیدی بلند و برنامه‌ریزی خردمندانه‌ای است تا با قدرت و اطمینان از این گذر سخت عبور کنیم و به نقطه‌ای برسیم که نه‌تنها تاب‌آور، بلکه پویا، نوآور و الهام‌بخش باشیم.

در دنیای این روزهای ما، کامیابی از آن کسانی است که با چشمانی باز و ذهنی سالم، ابهام‌ها را دریچه‌ای به سوی رشد و پیشرفت می‌بینند. فردایی روشن دیگر رؤیایی دست‌نیافتنی نیست؛ بلکه ثمری است برآمده از خرد جمعی، همدلی و اراده استوار. بیایید دست در دست هم، از ابهام‌ها فرصت بسازیم و از پیچیدگی‌ها موتور رشد. با همت و تدبیر، زمینه‌ای تاب‌آور، عادلانه و روشن بنا کنیم؛ زمینه‌ای که در آن نور شایستگی و امید، راه پیشرفت را برای جوانان شایسته هموار کند.

 

آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.