|

داستان پتاس

‌اواسط هفته قبل، در آخرین دقایق یکی از بخش‌های خبری سیمای جمهوری اسلامی، گفته شد‌ سازمان حفاظت محیط زیست جلوی بهره‌برداری از معدن پتاس در نزدیکی تالاب گاوخونی اصفهان را گرفته است.

احمد شیرزاد استاد دانشگاه و فعال سیاسی

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

‌اواسط هفته قبل، در آخرین دقایق یکی از بخش‌های خبری سیمای جمهوری اسلامی، گفته شد‌ سازمان حفاظت محیط زیست جلوی بهره‌برداری از معدن پتاس در نزدیکی تالاب گاوخونی اصفهان را گرفته است. چند روز پیش از آن هم کلیپی در فضای مجازی پخش شده بود که در آن خانمی از طرفداران محیط زیست در حمایت از مردم منطقه جرقویه اصفهان به بهره‌برداران اعتراض می‌کرد. آن‌طور که در آن کلیپ دیده می‌شد، کسانی در فاصله‌ای نزدیک از تالاب گاوخونی، در حال اجرای طرح وسیعی بودند که طی آن مقادیر هنگفتی آب از ذخایر زیرزمینی بسیار محدود آن منطقه کشیده می‌شد و در حوضچه‌های وسیعی ریخته می‌شد تا آب تبخیر شود و از رسوبات به‌جا‌مانده ماده معدنی پتاس استخراج شود.

ماجرا پیش از این هرچه بوده، فعلا سازمان حفاظت محیط زیست صدایش درآمده و جلوی کار را گرفته است. سؤال اولیه این است که آیا سازمان محیط زیست حالا و پس از آنکه پیمانکاران بساط کارشان را گسترد‌ه‌اند، فهمیده که این طرح مضر به حال محیط زیست در حال احتضار اصفهان است یا از اول می‌دانسته که اجرای این طرح به محیط زیست آسیب می‌زند؟ اگر از اول می‌دانسته، چرا اقدامی نکرده و گذاشته کار به اینجا بکشد، اگر هم نمی‌دانسته در حاشیه تالاب زاینده‌رود چه می‌گذرد که وای بر احوالش.

اما داستان کمی عمیق‌تر است. موضوع از این قرار است که آیا اصولا برای طرح‌های از قبیل استخراج پتاس از ته‌مانده آب تالاب گاوخونی مجوز قانونی محیط زیست لازم است یا نه؟ من برای اینکه ته‌وتوی خبر را درآورم، نگاهم افتاد به مصاحبه داریوش گل‌علیزاده، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست اصفهان که به مشکل قانونی در این زمینه اشاره می‌کرد. خلاصه مطلب این است که بنا به مواد «قانون معادن» مصوب ۱۳۷۷ فعالیت‌های معدنی جز در موارد خاصی نیاز به استعلام از سازمان حفاظت محیط زیست ندارد. شاید شما هم مثل من تعجب کرده‌اید. رفتم قانون یادشده را جست‌وجو کردم و چندین بار سر تا ته آن را خواندم. تا جایی که یادم می‌آید. روح این قانون توسعه‌گرایی گسترده در زمینه فعالیت‌های معدنی و برداشتن موانع از سر راه معدنکاران است.

بالا تا پایین قانون را بگردی، نقشی بسیار اندک برای نظارت زیست‌محیطی بر فعالیت‌های معدنی می‌توان پیدا کرد. البته انصافا بعد از تصویب این قانون اقتصاد معادن در ایران رونق خوبی پیدا کرد، اما اکنون نزدیک سه دهه از زمان تصویب قانون می‌گذرد و خیلی چیزها عوض شده است. در زمان حاضر، میزان درک و حساسیت جامعه درمورد مسائل زیست‌محیطی چندین برابر شده است. دیگر زمانی نیست که جوانان جرقویه‌ای فقط دلشان به کارگری در معدن خوش باشد و به سلامت محیط زیست شهرستان و استانشان بی‌تفاوت باشند.

در کنار اینها خوب است نیم‌نگاهی هم به موج «مجوزستیزی» داشته باشیم که از دولت گذشته با شعار تسهیل در کسب‌و‌کارها به راه افتاد. مقابله با فرایند مجوزهای غیرمنطقی و دست‌وپاگیر بر سر راه کسب‌وکارها در جای خود کار خوبی است، اما با کنارگذاشتن نقش حساس و پرمسئولیت دستگاه‌های حاکمیتی مثل سازمان حفاظت محیط زیست، چنین تبعاتی هم دور از انتظار نیست، به‌‌ویژه در شرایطی که می‌دانیم بیشتر دستگاه‌های خدماتی دولتی از اینکه کارشان به مجوز سازمان محیط زیست گیر کند چندان خوششان نمی‌آید و از هر امکان قانونی یا لابی‌گری که بتوانند استفاده می‌کنند تا این سازمان را دور بزنند. البته این خبر را هم داشته باشید که شرکت بهره‌بردار معدن پتاس در حاشیه تالاب گاوخونی فقط مجوز اکتشاف داشته نه استخراج.

داستان پتاس ریزه‌کاری‌های زیادی دارد. شاید کلید حل مشکل هم صرفا افزایش اختیارات سازمان محیط زیست نباشد. به نظر من یک راه‌حل درست آن است که مسئولان امر از استاندار تا مدیر صنعت و معدن استان و سایر مقامات نگرش توجه به حفاظت محیط زیست‌شان را بالا ببرند و روی این قبیل مسائل حساس‌تر شوند. نگاه صرفا توسعه‌ای، بدون توجه به عوارض آن بر طبیعت و محیط زیست انسان‌ها و حیوانات، کار را به جایی می‌کشاند که مردم جرقویه خودشان راه بیفتند و جلوی فعالیت مخرب شرکت تعرض‌کننده به محیط زیست را بگیرند که البته شیوع این رفتار هم چندان صورت خوشی ندارد.

 

آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.