دخل و تصرف در نشانههای شهری ممنوع
در هفتهای که گذشت، دغدغههای اساسی در مورد آب و برق، لایحه فضای مجازی و... مانع از جلب نظر برخی تهرانیهای حساس در حوزه شهر و میراث به موضوع دخل و تصرف در فضاهای شهری نشد؛ هم درباره موضوع سازههای برگزاری «محرمشهر» در میدان آزادی بحث شد و هم داستان ساختوسازهای بیجا در باغ فردوس شمیران.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
در هفتهای که گذشت، دغدغههای اساسی در مورد آب و برق، لایحه فضای مجازی و... مانع از جلب نظر برخی تهرانیهای حساس در حوزه شهر و میراث به موضوع دخل و تصرف در فضاهای شهری نشد؛ هم درباره موضوع سازههای برگزاری «محرمشهر» در میدان آزادی بحث شد و هم داستان ساختوسازهای بیجا در باغ فردوس شمیران.
پرسش اصلی این بود که مرضیه باریکانی، برنامهریز شهری، در یک جمله آن را مطرح کرد: «مگر میشود اینگونه شهر و هویت آن را نادیده گرفت؟». او نوشت: ما حق نداریم به نام هر رویدادی، به شخصیت بناها، المانها، نمادها یا بهنوعی برندهای شهریمان دست بزنیم و معنای آن را دگرگون کنیم؛ این عمل نوعی مخدوشکردن هویتِ نهفقط نماد، بلکه شهر تلقی میشود. اسکندر مختاری نیز به ایسنا درباره وضعیت باغ فردوس در تسخیر کافهها گفت: «باغ فردوس شمیران، یکی از آخرین بازماندگان باغهای عمومی تهران، درحالیکه قرار بود در دل معماری خود حافظه فرهنگی و طبیعی شهر را حفظ کند، امروز به محوطهای بدل شده که هر روز بخشی از درختانش قربانی توسعه اقتصادی موزهای میشوند که خود داعیهدار فرهنگ است».
آری. همه از قرارگرفتن آن سازه مقوایی یا تختهسهلایی درست در زیر برج آزادی »، آنهم برای مدت سه هفته! واقعا تعجب کردیم. ترکیب کجومعوج و بیقوارهای برای آن مکان یادمانی است. بهطوری که حتی چادرها و خیمههای مأنوس و دوستداشتنی ایام محرم در کنارش هم نمیتواند به لحاظ بصری نجاتش دهد. بههرحال، گروههای زیادی از مردم ما یک سال صبر میکنند تا محرم از راه برسد و هیئتها فعال شوند و شهر شلوغی و پرچمها و نواهای محرمی خود را بازیابد. این جلوهها هم اغلب در سطح محلات بروز میکنند. اما آن چیزی که امسال زیر گنبد برج آزادی گذاشتهاند، حتی صدای وزارت میراث فرهنگی را نیز درآورده که به منظر ایجادشده ایراد گرفته است و با نامه به شهرداری و مجموعه فرهنگی-هنری برج آزادی، خواستار جمعآوری آن شده است. اما کو گوش شنوا! این ترکیب چنان منظر شهری نامأنوسی ایجاد کرده است که نتیجه عکس میدهد. میشود بیاعتنایی و بیحرمتی به ساحت شهر و ارزشهای مردمی. درحالیکه اگر همه این تشکیلات با کشتی بزرگ چراغانی و خیمهها و... را در فضایی با کمی فاصله از برج در همان میدان میگذاشتند، هم برج آزادی بهعنوان نماد شهری وحدت ملی سر جایش میماند و هم «محرمشهر» مکانی را برای سه هفته کار خود میداشت. هیچ چشماندازی هم به خاطر حریمی که اینگونه بناهای نشانهای دارند، مخدوش نمیشد.
حال سؤال من این است: آیا همه گروههای اجتماعی به یکسان از حریم حرمت بناهای نشانهای همچون برج آزادی یا ساختمان بلدیه در میدان توپخانه آگاهی دارند؟ ما که سنت فضاسازیهای زیبا برای محرم را در فرهنگ ذاتیمان داریم و همیشه داشتهایم، پس سازمان زیباسازی چه وظیفهای دارد؟ آنهم وقتی گویا 40 میلیارد هزینه میشود، چرا همه جوانب را نمیسنجند و درست طراحی نمیکنند؟
بههرحال میدان آزادی بهعنوان یک مکان رویداد اصلی شهر تهران، نهتنها با برجش، بلکه با مجموعهای از رخدادهای محیط پیرامونیاش، از حضورهای عظیم مردمی تا سفرهایی که تکتک ما از ترمینال غرب و فرودگاه مهرآباد داشتهایم و... در حافظه جمعی ما جا گرفته است. این میدان با برج آزادی در میانه میدان، در زمره میراث ارزشمند ملی ماست و هرگونه استفاده از فضای مجموعه آن باید با حفظ شأن نمادین آن و با رعایت اصول حرمت فضایی صورت گیرد.
همچنین واضح است که استفادههای متکثر از چنین میدانی برای آیینها و مناسک فرهنگی و مذهبی و نیز رویدادهای دیگر مردمی، کاملا مجاز و ممکن میتواند باشد؛ چه برگزاریهای سیاسی، چه کنسرتهای مردمی و چه مراسم مذهبی. امیرحسین دهباشی، معمار و مرمتگر، در این مورد معتقد است «حضور رویدادها در میدان حتی میتواند به تقویت حس تعلق به مکان و پیوند با میراث منجر شود، مشروط بر آنکه این مشارکتها با احترام به ساختار نمادین فضا همراه باشد و اصل بازگشتپذیری حداکثری در ایجاد هر نوع الحاقی رعایت شود». همچنین نباید دو ارزش بنیادین، یعنی آزادی و ایمان که هر دو ریشه در فرهنگ عمیق ایرانی دارند، در برابر یکدیگر قرار گیرند. آنچه مایه نگرانی است، نه صرف برگزاری رویداد، بلکه شیوه اجرای آن است. خلاصه اینکه ورود و مداخله در یک مجموعه میراثی باید ضوابط و اصولی را رعایت کند که متأسفانه نزد ما هنوز درست درک نشده و جا نیفتاده است و این کارها سلیقهای انجام میشوند.
آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.