|

فیلترشکن‌ها، امنیت ملی و ضرورت بازنگری در سیاست اینترنتی

در جنگ‌های مدرن، میدان نبرد فقط مرزهای خاکی نیست؛ «زیرساخت‌های اطلاعاتی و سایبری» به جبهه‌ای تعیین‌کننده تبدیل شده‌اند که امنیت، ثبات و حتی هویت یک ملت را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

حمیده زرآبادی

 

در جنگ‌های مدرن، میدان نبرد فقط مرزهای خاکی نیست؛ «زیرساخت‌های اطلاعاتی و سایبری» به جبهه‌ای تعیین‌کننده تبدیل شده‌اند که امنیت، ثبات و حتی هویت یک ملت را تحت تأثیر قرار می‌دهند. تجربه جنگ سایبری ۱۲روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی، زنگ هشدار مهمی بود؛ امروز، سلاح‌های نرم می‌توانند به اندازه موشک‌های سخت، مخرب و تهدیدآفرین باشند.

در این‌ میان، یکی از چالش‌های مهم در فضای مجازی ایران، استفاده گسترده و کنترل‌نشده از فیلترشکن‌هاست؛ ابزاری که اگرچه در ظاهر مسیری برای دسترسی به اطلاعات و ارتباطات جهانی فراهم می‌کند، اما در عمل، دروازه‌ای برای نفوذ، شنود، جاسوسی و حملات سایبری دشمنان بالقوه و بالفعل است.

از سال ۱۳۹۶ و با گسترش فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی‌ و نیز با تشدید تحریم‌های فناوری کشور، دسترسی آزاد مردم ایران به اینترنت جهانی به‌شدت محدود شده است. در نتیجه، میلیون‌ها کاربر ایرانی ناچارند برای انجام امور روزمره خود‌ از انواع فیلترشکن‌ها و «وی‌پی‌ان»های ناشناس استفاده کنند؛ ابزارهایی که نه‌تنها هیچ نظارت، امنیت یا شفافیتی ندارند، بلکه ممکن است مستقیما تحت مدیریت نهادهای امنیتی  بیگانه باشند.

واقعیت این است که فیلترشکن‌ها‌ عملا زیرساخت‌های دفاع سایبری کشور را دور می‌زنند. ترافیک رمزنگاری‌شده آنها از کانال‌هایی عبور می‌کند که خارج از کنترل فایروال ملی و سامانه‌های هشدار امنیتی ایران قرار دارد. 

به عبارت دیگر، فیلترشکن‌ها تبدیل به راهی برای

 «جلو زدن» از سیستم دفاع ملی شده‌اند، اما نه برای مردم، بلکه برای مهاجمان سایبری که به‌سادگی می‌توانند از آنها برای نفوذ، تخریب یا استخراج اطلاعات بهره‌برداری کنند.

با توجه به این شرایط، یک نکته راهبردی نباید مغفول بماند: ادامه سیاست محدودسازی و فیلترینگ گسترده، نه‌تنها به افزایش رضایت اجتماعی کمکی نکرده، بلکه عملا مردم را به سمت زمینه‌های ناامن سوق داده است. این یک تعارض آشکار میان سیاست‌گذاری و منافع ملی است؛ چراکه در تلاش برای کنترل فضای مجازی، خودمان زمینه کنترل‌ناپذیری را تقویت کرده‌ایم.

راه‌حل چیست؟ پاسخ، نه در ساده‌سازی، بلکه در بازاندیشی عقلانی و شجاعانه سیاست‌هاست:

1. حذف فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی پرکاربرد که بخش عمده‌ای از نیاز اطلاعاتی، اقتصادی و ارتباطی مردم را تأمین می‌کنند.

2. توسعه زمینه‌های بومی با کیفیت بالا و امنیت قابل‌ اعتماد، اما بدون نظارت سلبی افراطی. اعتماد، زیربنای جذب کاربر است.

3. ایجاد «وی‌پی‌ان»های ملی با ساختار شفاف، محدود و صرفا برای نیازهای تخصصی (علمی، تجاری، درمانی و...)، تحت چارچوب قانون.

4. و مهم‌تر از همه، بازگشت به اصل اعتماد به مردم؛ مردمی که در صحنه‌های سخت، از انقلاب و جنگ تا تحریم، همواره حامی نظام و کشور بوده‌اند.

امروز، سیاست هوشمندانه آن است که به جای حصار کشیدن‌های غیرقابل دفاع، با بازکردن مسیرهای رسمی، مسیرهای خطرناک را ببندیم. انتخاب بین فیلتر و فیلترشکن، انتخاب بین کنترل و بی‌ثباتی نیست؛ بلکه انتخابی است میان امنیت و توهم امنیت.

در دورانی که جنگ نرم از دیوار خانه‌ها عبور کرده، عقلانیت سیاسی ایجاب می‌کند که هم‌زمان با حفاظت از ارزش‌ها، صدای مردم را هم بشنویم و به رسمیت بشناسیم، چراکه امنیت، بدون رضایت اجتماعی، صرفا یک دیوار شیشه‌ای است.

 

آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.