۱۲ روز جنگ، 50 سال جهش؟
یکی از رؤسای سه قوه گفته است: «جنگ ۱۲روزه، ۵۰ سال ما را به جلو برد. اگر این جنگ رخ نمیداد به درکی که در این ۱۲ روز به آن رسیدیم، نمیرسیدیم». اینکه در بیان مطلب چقدر سخن به گزاف گفته شده یا چقدر جغرافیای سخن (بیان مطلب در حضور بازماندگان بلندپایهترین فرمانده نظامی کشور) دخیل بوده، روشن نیست؛ اما مطمئنا جنگ ۱۲روزه و تحولات پیشین و پسین آن میتواند برای حکمرانان و کشور بسیار درسآموز و آینه عبرت بوده باشد.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
یکی از رؤسای سه قوه گفته است: «جنگ ۱۲روزه، ۵۰ سال ما را به جلو برد. اگر این جنگ رخ نمیداد به درکی که در این ۱۲ روز به آن رسیدیم، نمیرسیدیم». اینکه در بیان مطلب چقدر سخن به گزاف گفته شده یا چقدر جغرافیای سخن (بیان مطلب در حضور بازماندگان بلندپایهترین فرمانده نظامی کشور) دخیل بوده، روشن نیست؛ اما مطمئنا جنگ ۱۲روزه و تحولات پیشین و پسین آن میتواند برای حکمرانان و کشور بسیار درسآموز و آینه عبرت بوده باشد.
ایکاش ایشان فرصت داشت یا تا آنجا که مصلحت میدانست، جزئیاتی از آن درسهای آموزنده را که نهاده یک روزش به اندازه بیش از چهار سال ستانده در بر داشته، به آگاهی عموم میرساند. بااینحال، در غیاب این مهم، خود را ناچار از آن میبینیم که با توسل به گمانهزنی و پذیرش نصابی از خطای تحلیل و تبیین، سعی کنیم برداشتی مقرون به صحت ارائه دهیم. به گمان نگارنده، اظهارات فوق، خروجی چندرشتهای گوناگون و گزارههای چندوجهی-چندعاملی پیچیدهای است؛ ناظر بر علم و هنر حکمرانی است که خود جامع همه علوم و فنون گذشته، حال و حتی آینده است؛ علوم و فنونی که هم سیویل است و هم نظامی، هم پنهان است و هم آشکار، هم متضمن علوم دقیقه است و هم شامل علوم انسانی و آنهم رشتهها و زیررشتههای گوناگون آن دو و قس علیهذا.
حال اگر بخواهیم با کنارگذاشتن اطناب سخن مزبور، به چکیده آن دسترسی پیدا کنیم، باید همان نکات درسآموز را حدس بزنیم که میتواند متبادر به ذهن شود. به منظور تبادر آسانتر آن نکات به ذهن، ضروری است راه استفهام و پرسشگری از آنچه را مرتبط با موضوع است و واقعیت بیرونی یافته و نیازی به تحلیل و تفسیر و تأویل ندارد، در پیش بگیریم و با مطرحکردن آنها، درصدد یافتن پاسخهایی مناسب و درخور شأن باشیم.
ابتدا از جایی شروع میکنیم که مربوط به وظایف ذاتی منصب صاحب کلام (رئیس قوه مقننه) است. شاید مهمترین و سرنوشتسازترین قانونی که مجلس قبلی تحت ریاست ایشان گذرانده، همانا «قانون اقدام راهبردی برای لغو و صیانت از حقوق ملت ایران» بوده باشد. نگارنده بدون آنکه حرفی در باب فایدهمندی یا هزینهزایی این قانون بزند، که البته نمیتواند هم بزند، فقط به اظهارنظر رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم توسل میجوید که آن را «بدترین قانون در تاریخ جمهوری اسلامی ایران» خواند. میگویند یکی از اجزای جنگهای ترکیبی امروزی، جنگ روایتهاست که نوعا بین دشمنان درگرفته و دامن زده میشود؛ اما میدان هماوردی جنگ روایتها در موضوع قانون مورد بحث، بین دو نفر از بلندپایهترین مسئولان جمهوری اسلامی است! این دو مسئول در زمان مسئولیت خود هیچگاه به امر اطلاعرسانی که مرتبتی ورای خبررسانی دارد، نپرداختند و نیز در جهت تنویر افکار عمومی برنیامدند و اگر هم سخنی گفتند، به تکگویی بسنده کردند.
آخر چطور میتوان قانونی را که ادعا میکند از حقوق ملت ایران صیانت میکند، مضرترین در طول عمر قانونگذاری در جمهوری اسلامی دانست؟
اگر چنین داعیهای وجاهت دارد، پس چرا مجلسی که آن را تصویب و دولت را موظف به اجرای آن کرد، پاسخگو نبود و متحمل هزینههای مترتب بر آن نشد؟ و اگر که اظهارات رئیس دولت وقت لغو است، چرا واکنشی مناسب به آن داده نشد و افکار عمومی مشوه ماند؟ افزون بر این، رئیس محترم قوه مقننه باید بفرماید که نمایندگان دورههای قبلی و فعلی مجلسی که بر آن ریاست داشته و دارد، آرای چند درصد از ایرانیان واجد شرایط رأیدادن را با خود داشته و دارند تا بتواند از این مهم دفاع کند که آنچه خروجی خانه ملت است، مصوب نمایندگان مردم بماهو مردم است؟ مضافا، ایشان باید عنایت میکرد که توزیع فراوانی هرکدام از طیفهای سیاسی درونحکومتی در کمیسیونهای مجلس به چه گونهای بوده است و آیا رعایت عدالت نسبی و استفاده مناسب از نمایندگان به فراخور تخصصشان صورت پذیرفته است؟ که البته به نظر نگارنده جواب منفی است.
سخن بسیار است و وقت تنگ؛ کافی است همین چند مورد به عنوان مشتی نمونه خروار میشد و صادقانه و شجاعانه نتیجه به آگاهی افکار عمومی میرسید. اگر تجارب جنگ ۱۲روزه تحصیل حاصل بوده که نیازی نبود جانهای شریف بسیار زیادی از کف برود و خسارات غیرقابل احصایی بر جای بگذارد؛ اما اگر تجربهای به اندازه ۵۰ساله در این 12 روز کسب شده است که ما نمیدانیم، شرح آن فقط از دست باکفایت راوی داستان برمیآید. بیایند و ما را روشن کنند.
آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.