جامعه قوی و ایران قدرتمند!
روزهای بسیار سختی است برای ایران، اما جامعه ایران، جامعهای قوی است. قدرتمندتر و قویتر از آنچه به چشم میآید و شاید حتی خود تصور میکند. اگرچه بیش از یک دهه تحریمهای شدید اقتصادی و چند دهه فشارهای خارجی و بینالمللی و البته سیاستهای غلط اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی در داخل به تنگنای معیشتی و هرچه کوچکترشدن سفره ایرانیان و ضعف روحیه جمعی و همکاری و همراهی ملی منجر شده است، اما این مجموعه ضعفها و کمبودها، مانع رشد و توسعه فردی انسان ایرانی نشده است.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
روزهای بسیار سختی است برای ایران، اما جامعه ایران، جامعهای قوی است. قدرتمندتر و قویتر از آنچه به چشم میآید و شاید حتی خود تصور میکند. اگرچه بیش از یک دهه تحریمهای شدید اقتصادی و چند دهه فشارهای خارجی و بینالمللی و البته سیاستهای غلط اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی در داخل به تنگنای معیشتی و هرچه کوچکترشدن سفره ایرانیان و ضعف روحیه جمعی و همکاری و همراهی ملی منجر شده است، اما این مجموعه ضعفها و کمبودها، مانع رشد و توسعه فردی انسان ایرانی نشده است.
چنانکه با وجود همه این تنگناها و فشارها، همچنان دغدغه بسیاری از ایرانیان حتی در طبقات آسیبپذیر و دهکهای کمدرآمدتر، سرمایهگذاری برای تحصیل فرزندان و نیز آموزشهای فرهنگی و اجتماعی است (ثبتنام در کلاسهای موسیقی و زبانهای خارجی و باشگاههای ورزشی و...) همچنین در زیر پوست جامعه و با وجود سختیهای بسیار همچنان شاهد وجود انواع نهادهای مدنی و تشکلهای صنفی و صنعتی و نیز گروههای مختلف فرهنگی و هنری و مثلا اجرای دهها تئاتر در شبهای تهران و شهرستانها و شلوغی کنسرتهای موسیقی و نمایشگاههای نقاشی و... هستیم. همین چند ماه قبل بود که شاهد صف طویل در مقابل موزه هنرهای معاصر برای تماشای آثار مدرن غربی بودیم (نمایشگاه «چشم در چشم») و در همین روزها نیز گروهگروه جوانان مشتاقی را میشد دید که به بازدید آثار پیکاسو به این موزه شتافتند یا مثلا پرشدن ظرفیت هفتهزارنفری مجموعه ورزشی آزادی برای شنیدن صدای علیرضا قربانی یا فریاد شوق زنان در همین ورزشگاه و دیگر ورزشگاههای کشور از تیمهای فوتبال که صدای تشویقشان -با وجود اندکبودن تعداشان- از صدای جمعیت چندبرابری مردان هیجانانگیزتر و پرسروصداتر بوده است و... .
اما متأسفانه نظام حکمرانی کمتر به این میل و استعداد و توانمندیهای فردی و گروهی توجه کرده و کمتر توانسته این ظرفیتهای بالقوه را از طریق سیاستهای مشخص به توانی اجتماعی و در مقصد و مقصودی ملی بالفعل کند. درواقع دولت و نظام حکمرانی از جامعه جا مانده و در فضای دیگری در حال سیر و سلوک بوده است.
مشکل اصلی را به نظر میرسد باید به کمتوجهی به گفتمان آزادی در راهبردها و سیاستگذاریها نسبت داد و به ضعف فضای باز سیاسی و اجتماعی و آزادی و رقابت اقتصادی. خلأیی که سبب رشد گروههای ذینفعی در حوزههای مختلف شد که منافع ناشی از اقدامات آنان عمدتا نصیب مجموعهای متمرکز از اعضایشان میشد، درحالیکه هزینههایش بر دوش کل جامعه میافتاد.
در شرایط امروز جامعه ایران و شرایط خاص حاکم، ضمن تلاش بسیار برای حل این ابربحران نظامی و امنیتی از طریق مجاری دیپلماتیک، برای کاهش تنگنای شدید معیشتی و سختی کسبوکار مردم باید با بهرهگیری از دانش اقتصاد و کاهش انحصارات و مداخلات دولت و سایر نهادها دریچه بهبودی را در افق نگاه جامعه گشود. چنانکه وزیر جدید اقتصاد روز گذشته در جلسه کسب رأی اعتماد خود چنین عنوان کرد: «آنچه امروز به کشورها کمک کرده تا از دام فقر اقتصاد و تله رشد پایین رهایی یابند، استفاده همزمان از تمام دانش بشری بوده و... بر صدر نشاندن اصول اقتصادی و درنظرگرفتن سازوکارهای اقتصادی با لحاظ محدودیت منابع... نمایندگان محترم!
کیک اقتصاد ایران کوچک شده است و بدون بزرگکردن آن وضع بهتر نمیشود، اما کیکی که بزرگ شود و به تعداد محدودی شرکت که از رانت منابع طبیعی یا واردات استفاده میکنند، برسد، دردی از مردم دوا نمیکند...» (مدنیزاده- 26/03/1404). فعالان اقتصادی و صاحبان کسبوکار در این روزهای ملتهب متوقع حمایت دولت و نظام حکمرانیاند. حمایتهایی متفاوت از روال گذشته و از جنس توزیع انواع رانتها و امتیازهای ویژهای که جز ایجاد فساد، نتیجهای در بر نداشته و ندارد و کمتر چیزی دراینمیان نصیب صاحبان بنگاههای مولد و مردم شده و میشود، بلکه خاتمهدادن به انحصارات دولتی و خصولتی و دخالتهای اختلالزای دولت و نهادهای نظارتی و تعزیراتی و عدالت مالیاتی و... است.
«منسر اولسون»، اقتصاددان برجسته، نشان میدهد در حوزه اقتصادی، گروههای خاص «به ضرر رشد اقتصادی، اشتغال کامل، دولت منسجم، فرصتهای برابر و تحرک اجتماعی عمل» میکنند. به نظر او افزایش دانش اندیشمندان و گسترش این آگاهی در سطوح مختلف اجتماعی میتواند مانع اهداف این گروههای خاص و ذینفعان شود. اما این امر نیازمند فضای آزاد و گفتوگویی بین شهروندان و آزادی روایتگری و رسانههای آزاد در چارچوب قوانین برآمده از خواست و اراده شهروندان است. اگر در طول این سالها به این نظریات علمی و توصیههای کارشناسان و فعالان اقتصادی توجه میشد و روش و منش اقتصادی کشورمان، اقتصادی آزاد و رقابتی و برونگرا بود و در پیوند با اقتصاد جهانی، امروز اقتصادی قوی و اشتغالزا و مولد رفاه و آسایش و نه فقیر و فلاکتزده داشتیم که بهسادگی قابل حذف و تحمیل انواع فشارها و تهیدیدهای نظامی و امنیتی نبود.
آنچه میتواند در این شرایط به افزایش قدرت نظام حکمرانی در رویاروییهای نظامی بینجامد، افزایش پشتوانه اجتماعی از طریق بسط آزادیها و بازکردن فضای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی است. مردمی در هر قشر و طبقه و حوزه فعالیت که حقوق و آزادیشان در چارچوب قانون و منافع ملی حفظ و تضمین شود، بیشک قدرتمندترین سلاح در هر نبردی هستند و جامعه ایران چنین ظرفیتی دارد، اگر به آن اعتماد شود و این خودباوری ملی ایجاد شود. رأی اعتماد به وزیر اقتصادی فرهیخته آیا میتواند مقدمه چنین تغییر مسیری باشد؟ امید که این روزهای سخت و دردناک آبستن شکفتن چنین امید و آرزویی باشد؛ جامعهای قوی و ایرانی قدرتمند.
آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.