در حاشیه سفر غیررسمی دکتر پزشکیان به ارومیه
در این روزها که کشور در شرایط حساسی قرار دارد و افزون بر چالشهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و محیطزیستی، در عرصه بینالمللی نیز کشور درگیر مذاکرات حساسی با آمریکا است و در نتیجه برایند این شرایط حساس موجب التهاب در سطح ملی شده است، بیش از هر زمان دیگری حکمرانی کشور نیازمند تدبیر و مصلحتسنجی و دوراندیشی و ملیاندیشی و درنظرگرفتن مصالح جمعی و منافع ملی است.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
در این روزها که کشور در شرایط حساسی قرار دارد و افزون بر چالشهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و محیطزیستی، در عرصه بینالمللی نیز کشور درگیر مذاکرات حساسی با آمریکا است و در نتیجه برایند این شرایط حساس موجب التهاب در سطح ملی شده است، بیش از هر زمان دیگری حکمرانی کشور نیازمند تدبیر و مصلحتسنجی و دوراندیشی و ملیاندیشی و درنظرگرفتن مصالح جمعی و منافع ملی است.
هر نوع اقدامی که در این شرایط حساس بتواند انسجام کشور یا بخشهایی از کشور را تحت تأثیر خود قرار دهد یا حتی بر نگرانیهای موجود بیفزاید، نهتنها در خدمت منافع ملی نیست، بلکه میتواند پیامدهای اعتمادسوز یا فرسایش سرمایه اجتماعی را به دنبال داشته باشد . این مهم بهویژه درباره برخی مناطق کشور بیش از هر زمان دیگر مهم است که دولت و حاکمیت در برنامهها و اقدامات و رویکردهای خود بیشازپیش باید مراقب باشد که به عاملی برای تحت تأثیر قراردادن انسجام و همگرایی مبدل نشود.
استان آذربایجان غربی یکی از راهبردیترین استانهای کشور است که در دو دهه گذشته شاهد رویدادهای حساسیتبرانگیزی در حوزههای هویتی بوده است. البته این نکته درخورتوجه است که در تاریخ معاصر در این استان وقوع برخی رویدادهای حساس و گاه تنشآلود موجب شده تا رقابتهای محلی پیچیدهای شکل گیرد. ورود جیلوهای آسوری به ایران در سالهای نخستین سده مسیحی پیش و شورشها و هرجومرجهای ناشی از آن که به دلیل دخالت دولت عثمانی و روسیه تزاری به قحطی و خونریزی گسترده در این منطقه انجامید.
اشغال شمال ایران به دست شوروی سابق و سپس هرجومرج عشایری سالهای نخست دهه 20 خورشیدی در ارومیه و پس از آن تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان و جمهوری مهاباد طبق دستورالعمل استالین، رهبر شوروی سابق، و با کمک عوامل وابسته داخلی و نیز حملات گروهی از اهالی به آسوریها به بهانه حمایت و همراهی آسوریها با فرقه دموکرات آذربایجان و پیشهوری و نیز رویدادهای سالهای نخست انقلاب در این منطقه که به جانباختن شماری از هموطنان منجر شد، گوشهای از تجارب این بخش از ایران ما است. حضور شخص آقای پزشکیان در سالهای نخست پس از انقلاب در مهاباد و همراهی او با تشکیل و سازماندهی گروهی از جوانان مهابادی برای مواجهه با این شرایط دشوار نیز گویای تجارب او دراینباره است. در دهههای بعد بهویژه پس از دوره اصلاحات، فعالشدن برخی تحرکات افراطی قومگرایانه، بر حساسیتهای سیاسی افزود. رویدادهای چند سال اخیر شورای شهر ارومیه و مقاومت برخی اعضا، در برابر برگزاری جلسات به زبان تمدنی و تاریخی و رسمی کشور و ایجاد بگومگوهای عجیب متعاقب آن و در نهایت رویدادهای روز دوم نوروز امسال همگی گواهی بر حساسیتهای پیچیده این استان است که بعید است از دید مسئولان امر و دستگاههای ذیربط سیاسی و مشاوران دولت دور مانده باشد. در چنین شرایطی اعلام سفر غیررسمی آقای پزشکیان به ارومیه میتوانست فرصتی برای حلوفصل ریشهای این چالش و مسائل باشد تا توازن به فضای استان بازگردد، اما برخلاف انتظار نهتنها اتفاقات رویداده امیدبخش نبود، بلکه انتشار عکسها و تصاویری از دیدار برخی چهرههای افراطی قومگرا با آقای پزشکیان بازتابی بسیار منفی در سطح استان و منطقه بر جای گذاشت.
مشخص نیست نقش مشاوران دولت و نهادهای ذیربط در تنظیم برنامههای سفر آقای پزشکیان بهویژه در میان حساسیتهای موجود در شهر ارومیه چیست و این بخش از نهادهای دولتی که با بودجه کشور وظیفه ساماندهی به برنامههای دولت را دارند، به چه کاری مشغول هستند؟ اما دلیل این دیدارها هرچه باشد، کمکی به بهبود اوضاع در این استان راهبردی نمیکند و بر پیچیدگیهای موجود اضافه میکند. پیشازاین نیز مشفقانه درباره نوع تعامل مقامات ارشد اجرائی متذکر حساسیتهای پیشروی شده و گمان بر این بود که این دست از تذکرهای مشفقانه و دلسوزانه منشأ اثری است، اما گویی چنین نیست و مشاوران دولتی از حساسیتهای موجود بیخبرند . اما افکار عمومی بهخوبی آگاه است که افزون بر افراطیهای داخلی، برخی رقبای منطقهای ایران نیز آمادهاند تا از این شرایط به نفع خود استفاده کنند و بر مسائل قومی بیفزایند. آیا برای مواجهه با این وضعیت در میانه اینهمه ابرچالش و چالش پیچیده، نباید تدبیری اندیشید؟
آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.