|

ایران و خاورمیانه در حال تغییر

معادلات روابط بین‌الملل در قرن بیست‌ویکم به‌سرعت در حال تغییر است. جهان تک‌قطبی پس از فروپاشی اردوگاه کمونیسم و به تعبیر فوکویاما تحقق پایان تاریخ، آن‌طورکه جهان غرب انتظار داشت رخ نداد و اکنون جهان در حال چرخش به سوی جهان چندقطبی بر مبنای منافع اقتصادی است.

معادلات روابط بین‌الملل در قرن بیست‌ویکم به‌سرعت در حال تغییر است. جهان تک‌قطبی پس از فروپاشی اردوگاه کمونیسم و به تعبیر فوکویاما تحقق پایان تاریخ، آن‌طورکه جهان غرب انتظار داشت رخ نداد و اکنون جهان در حال چرخش به سوی جهان چندقطبی بر مبنای منافع اقتصادی است. مدت‌هاست تولید ناخالص داخلی چین، کشورهای اروپایی را پشت سر گذارده، اکنون از تمامی اتحادیه اروپا پیشی گرفته و پس از آمریکا در رتبه دوم قرار دارد. به این ترتیب جایگاه جهانی اروپا نسبت به دهه‌های قبل رو به افول گذارده، موقعیت اقتصادی و فناوری آنها نسبت به دو قدرت کنونی اقتصاد جهان پایین‌تر بوده، با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم کرده و زندگی برای شهروندان آنان سخت‌تر شده است.

در این راستا سفر ترامپ به کشورهای حاشیه خلیج فارس، یک اقدام راهبردی در جهت انجام قراردادهای جدید اقتصادی و تعمیق نفوذ منطقه‌ای آمریکا در فضای جدید جهانی است. آمریکا به کشورهای خلیج فارس، به چشم شرکای بلندمدت نگاه کرده که در قبال تضمین امنیت این کشورها، قراردادهای گسترده مالی و توسعه همکاری در حوزه هوش مصنوعی و فناوری‌های پیشرفته را در دستور کار خود دارد. ازاین‌رو افرادی مانند زاکربرگ و ایلان ماسک برای تحقق این ایده، ترامپ را همراهی می‌کردند.

از منظر آمریکا، خاورمیانه جدید با اتکا به منابع عظیم انرژی و ورود فناوری جدید می‌تواند در یک افق میان‌مدت جایگزین اروپا شود و این چالشی بزرگ برای اروپای امروز است.

مدت‌هاست کشورهای حاشیه خلیج فارس این تغییر را درک کرده و با رویکردی باز به استقبال آن رفته‌اند. به همین دلیل به بازتعریف نقش خود به‌عنوان قطب جهانی نوآوری پرداخته‌اند. آنان تصور می‌کنند دستیابی به این موقعیت با شراکت و پذیرش رهبری آمریکا امکان‌پذیر است. بر این اساس، عربستان در راستای تحقق چشم‌انداز ۲۰۳۰ خود متعهد به سرمایه‌گذاری ۴۰ میلیارد دلاری در زمینه توسعه هوش مصنوعی شد، قطر نیز ۲.۴ میلیارد دلار برای توسعه هوش مصنوعی در نظر گرفت. امارات نیز از طرح سرمایه‌گذاری هزار و 400‌ میلیارد دلاری برای مشارکت با آمریکا طی دهه آینده در زمینه زیرساخت‌های هوش مصنوعی، نیمه‌هادی‌ها و... خبر داد. در این سفر، این کشورها از ترامپ خواسته‌اند قانونی ‌‌که صادرات نیمه‌هادی‌های پیشرفته به خلیج فارس را محدود می‌کند، حذف کند. در واقع براساس سرمایه از کشورهای منطقه خلیج فارس و فناوری از آمریکا، مشارکت دنبال می‌شود.

این کشورها برای تحقق آرمان خویش نیازمند ثبات منطقه و امنیت کشورهای خود هستند. بر این اساس آنان خواستار تقویت سامانه‌های پدافند هوایی میان ایالات متحده و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس شدند. شاید بتوان گفت در صورتی که امور آن‌طور پیش برود که آنان می‌خواهند، در آینده شاهد ناتویی جدید جایگزین ناتوی قبلی باشیم که بار مالی آن را کشورهای منطقه خلیج فارس بر دوش می‌کشند.

بر این اساس بازسازی سوریه، مذاکرات هسته‌ای با ایران، و مسئله اسرائیل نیز در این گفت‌وگوها مطرح بوده است. پس از مذاکرات، عربستان بدهی‌های سوریه به بانک جهانی را پرداخت کرد. آمریکا تحریم‌های سوریه را حذف کرد. کشورهای عربی آماده مشارکت در بازسازی سوریه شدند.

این رؤیاپردازی با چالش‌هایی روبه‌رو است. نفوذ فزاینده چین یکی از مهم‌ترین‌هاست. به‌طور طبیعی موضوع ایران در کانون توجه طرف‌های این سفر بوده است. ایران می‌تواند تهدیدی برای تحقق چشم‌انداز یادشده باشد. ازاین‌رو توافق یا همراه‌کردن ایران برای آمریکا اهمیتی بیش از گذشته یافته است.

به نظر می‌رسد دستیابی به توافق پایدار می‌تواند منافع ایران، آمریکا و کشورهای منطقه را تأمین کند. این توافق برای ایران هم مفید است، می‌تواند با اتکا به ظرفیت‌های خود، از این بحران‌ها خارج شود و رونق اقتصادی و نشاط اجتماعی در کشور ایجاد کند. ایران می‌توان در قالب همکاری‌های جدید، جایگاهی متفاوت در منطقه پیدا کند. ایران امروز با انتخاب مسیر مذاکره و چانه‌زنی مسیر درستی را طی می‌کند. در غیر این صورت، شاهد شکاف‌های بزرگ‌تری میان کشورهای همسایه و ایران خواهیم بود.

کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز با پذیرش همکاری و سرمایه‌گذاری در ایران، ثبات و امنیت خود را تضمین می‌کنند؛ اما آمریکا برای تحقق هدف‌های خود نیازمند کنش‌های بیشتری برای حفظ موقعیت جهانی خویش است. همچنین بدون حل نزاع اسرائیل و فلسطین، خاورمیانه رنگ ثبات را نمی‌بیند شاید به همین دلیل باشد که چندی پیش ترامپ از تشکیل یک دولت فلسطینی سخن گفت.