سوگهای بیپایان، وظایف فراموششده
از پلاسکو تا بندر شهید رجایی
درحالیکه این روزها مردم ایران بهویژه شهروندان محترم بندرعباس در سوگ و ماتم عزیزان جانباخته در حادثه انفجار بندر شهید رجایی عزادار هستند و با عرض تسلیت به خانوادههای داغدار و آرزوی بهبودی برای آسیبدیدگان و مصدومان، بازخوانی حوادث ناگوار غیرطبیعی در کشور برای یادآوری وظایف و مسئولیتهای دستگاههای ذیربط در دولت و حاکمیت ضرورتی انکارناپذیر است.
درحالیکه این روزها مردم ایران بهویژه شهروندان محترم بندرعباس در سوگ و ماتم عزیزان جانباخته در حادثه انفجار بندر شهید رجایی عزادار هستند و با عرض تسلیت به خانوادههای داغدار و آرزوی بهبودی برای آسیبدیدگان و مصدومان، بازخوانی حوادث ناگوار غیرطبیعی در کشور برای یادآوری وظایف و مسئولیتهای دستگاههای ذیربط در دولت و حاکمیت ضرورتی انکارناپذیر است.
نزدیک به یک دهه از حادثه جانسوز آتشسوزی در ساختمان پلاسکوی تهران و شهادت تعدادی از آتشنشانهای فداکار و قهرمان میگذرد. اما در این سالها حوادث ناگوار دیگری نیز رخ داده که هرکدام یادآور ازدستدادن جمعی از مردم و مصدومشدن گروه دیگری در اتفاقاتی است که خود آنها کمترین نقش را در ایجاد آن داشتهاند. از ریزش معدن طبس و گرفتار آمدن کارگران زحمتکش و مظلوم در زیر آوار و فوت تعداد قابل توجهی از آنان تا فروریختن ساختمان متروپل در آبادان و تصادفات گسترده در جادههای ایران و مرگومیر و مصدومیت هزاران نفر، همگی حکایت از قصور و تقصیر عوامل انسانی در طراحی، مدیریت و نظارت بر ساختوسازهای گوناگون در کشور دارد.
پس از هر حادثه بلافاصله کمیتهای مأمور رسیدگی به علل و عوامل بروز آن میشود و در پایان با انتشار بیانیهای یا حداکثر یک گفتوگوی رسانهای پایان و خاتمه حادثه را اعلام میکنند اما کمتر به اتخاذ تدابیر و اقدامات لازم و ملموس برای پیشگیری از تکرار چنین حوادثی منجر میشود. در حادثه انفجار در بندر شهید رجایی که مهمترین بندر صادراتی و وارداتی و ترانزیتی کشور است و نقشی کلیدی در تجارت و اقتصاد ایران دارد نیز این رویه ادامه یافت و صرفنظر از اینکه محصول خرابکاری یا ضعف مدیریتی و نظارتی یا عدم رعایت مقررات ایمنی بوده است، تاکنون اخبار موثق و روشنی از علل و عوامل حادثه در اختیار افکار عمومی قرار نگرفته است و بیم آن میرود که مانند حوادث گذشته، در اندک مدتی به فراموشی سپرده شود تا حادثهای و خسارتهای مالی و جانی دیگر... .
در این مجال مغتنم چند پیشنهاد برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی را شایسته یادآوری میدانم:
1- از آنجا که پیشگیری هر بحران مقدم بر بروز آن است، پیشنهاد میشود ستاد ناکارآمد مدیریت بحران کشور به ستاد پیشگیری از بحران تغییر نام دهد و مسئولیت یابد و تدابیر لازم را برای ایفای وظایف دستگاههای ذیربط اتخاذ کند و بهنگام بر آنها نظارت کند تا از هرگونه سوءاستفاده احتمالی مبنی بر عدم اطلاع از وقوع حوادث و فرار از مسئولیتهای بایسته بهویژه حوادث غیرطبیعی که کاملا قابل مدیریت و کنترل است، به وجود نیاید.
2- نقش و اختیار سازمان نظام مهندسی کشور که مسئولیت اساسی نظارت بر ساختوسازهای کشور را بر عهده دارد، گسترش یافته و تمامی حوزههای غیرنظامی را شامل شود و با هماهنگی شهرداریها و دیگر دستگاهها و سازمانهایی مانند وزارت مسکن و شهرسازی، پدافند غیرعامل، سازمان استاندارد و... که مجوز هرگونه ساختوساز در کشور را صادر میکنند نظارت فراگیر و مؤثر و سازمانیافته را همراه با دقت و بهصورت سختگیرانه اعمال کنند و مسئولیت نظارت و پاسخگویی در چنین حوادثی را بر عهده بگیرند.
3- آموزش فنی، تخصصی و حرفهای مستمر مدیران و کارکنان و ارتقای استانداردها با اجرای دقیق و نظارتمند آن در تمام سطوح و همه دستگاههای اجرائی در دستور کار دولت و سازمانهای مسئول قرار بگیرد.
4- نوسازی و بازسازی و تأمین تجهیزات و ماشینآلات مورد نیاز در ساخت و نگهداری تمام مراکز خدمات عمومی مانند بنادر، جادهها، فرودگاهها و... برای کنترل بهموقع و سریع بحرانها و حوادث احتمالی.
5- بهکارگماری نیروی انسانی ماهر و آموزشدیده و متخصص در مسئولیتها و مدیریتها و پرهیز از نصب افراد فاقد صلاحیتهای تجربی و حرفهای در مشاغل بهویژه پستهای حساس و تقویت بنیه کارشناسی کشور.
6- برخورد قانونی و مجازات بهنگام با متخلفان از قوانین و مقررات و فراهمسازی برای نظارت افکار عمومی بر عملکرد دستگاهها جهت افزایش ایمنسازی محیط کار و خدمت و دورکردن فضای اداره کشور از فساد اداری و مالی و قانونگریزی و حذف رانت و توصیههای ناصواب و ناروا میتواند در کاهش حوادث ناگوار پیشگفته مؤثر واقع شود.
7- بهرهگیری از تجارب بینالمللی در همه موارد پیشگفته و انتقال آن به داخل کشور و موظفسازی دستگاههای دولتی، عمومی و بخش خصوصی به رعایت و استفاده از تکنولوژیها و علوم و فنون جدید از وظایف مهم دولت و نظام حکمرانی کشور است.