|

هادی خانیکی: همه چیز به آخر نرسیده است

بعضی از آدم‌ها در زندگی خود تغییرات زیادی می‌آورند و حضورشان باعث دلگرمی است. استاد «هادی خانیکی»، استاد علوم ارتباطات که بسیاری از خبرنگاران و روزنامه‌نگاران در کلاس او نشسته‌اند، یکی از همین افراد است.

 هادی خانیکی: همه چیز به آخر نرسیده است

بعضی از آدم‌ها در زندگی خود تغییرات زیادی می‌آورند و حضورشان باعث دلگرمی است. استاد «هادی خانیکی»، استاد علوم ارتباطات که بسیاری از خبرنگاران و روزنامه‌نگاران در کلاس او نشسته‌اند، یکی از همین افراد است. این استاد برجسته که اکنون مراحل درمان را سپری می‌کند و خوشبختانه سرطان تثبیت شده و به سایر نقاط بدنش دست‌اندازی نکرده است، هم‌زمان با روز خبرنگار در گفت‌وگویی با ایسنا شرکت کرده است. او نکته‌های مهمی را بازگو و بر «لزوم امیدبخشی در رسانه و تزریق امید به جامعه» تأکید می‌کند و معتقد است به «امیدی که مستلزم کشف و اکتشاف راه‌های تغییر و بهبود وضعیت موجود است». او یادآوری می‌کند که ما خبرنگاران و روزنامه‌نگاران باید به دنبال راه‌هایی باشیم که در آن نشان دهیم «همه‌چیز به آخر و فروبستگی نرسیده است» و «خبرنگار باید بداند که کارش گشودگی است، کار او فروبستگی نیست. اگر می‌گوییم خبر امیدوارانه و غیرامیدوارانه، القای خوش‌بینی‌های بی‌دلیل نیست، منظور این است که ظرفیت‌هایی که دیده نمی‌شوند، توانمندی‌هایی که هست، آنها را بتواند انعکاس دهد». او تأکید می‌کند: «خبرنگار موظف است تداوم و استمرار حیات اجتماعی را در وضعیت بحرانی نشان دهد». در باور او «خبرنگار کسی است که زبان حال جامعه باشد»؛ تعریفی که این روزها برخی آن را مترادف تعریف و تبلیغ می‌دانند. به ما یادآوری می‌کند که خبرنگاری فقط فن نیست، نوعی فهم است و به‌عنوان «خبرنگار»، با توقف و انجماد فکری یا کهنگی مهارت‌ها، نمی‌توانیم در این مسیر راه به جایی ببریم. از منظر او «خبرنگار کنشگری است که دغدغه اولش فهمیدن است؛ آن چیزی که ندانستن در آن راه ندارد و باید قدرت دیدن، شنیدن، گفتن و نوشتن آنچه را که در پیرامونش است، بالا ببرد و مبنای همه اینها همان فهمیدن است». او به‌درستی می‌گوید که ما خبرنگاران و روزنامه‌نگاران عاشق خبرنگاری هستیم. به باور خانیکی و با تعاریفی که از خبرنگار دارد، «عشق و علاقه‌ای که خبرنگار دارد، کار را برایش مطلوب یا حداقل مقبول می‌کند. نگرانی از آینده شغلی‌اش، معیشت و حقوقش و اینکه هر خبری که می‌دهد دست‌و‌پایش بلرزد که چه اتفاقی خواهد افتاد، آن چیزی که همه این نگرانی‌ها و اضطراب‌ها را جبران می‌کند، همان عشق و شور است که تضعیف‌شدنی نیست. باید عاشق کارش باشد، جهت‌گیری فهمیدن داشته باشد و در این جهت‌گیری اولین مهارتی که پیدا می‌کند، هنر گفت‌وگوست که با همه الزامات و پیش‌فرض‌ها و تصورات قالبی خودش با مسائل پیرامونش روبه‌رو نشود، برای فهم واقعیت دستپاچه نباشد، سرعت و شتاب او را از دقت و مشاهدات دور نکند». این استاد برجسته دانشگاه با اشاره به شرایط کنونی جامعه که در آن ناکامی‌ها، سرخوردگی و هراس از آینده دیده می‌شود، بسیاری از‌جمله خبرنگاران و روزنامه‌نگاران گرفتار معیشت خود هستند، نگرانی‌های سیاسی و شکاف نسلی وجود دارد، تأکید می‌کند که خبرنگار می‌تواند خبرهایی بدهد که حال جامعه را تا حدی خوش کند و اندکی از نگرانی‌هایش کم کند. او می‌گوید :«در این جامعه ظرفیتی هست و زیر پوسته این ناملایمات روندهایی در حال شکل‌گیری و رشد است که جواب می‌دهد و همبستگی اجتماعی را تقویت می‌کند. اگرچه یک سوی جامعه ما رشد روندهای گسیخته‌سازی هست که همبستگی اجتماعی را تضعیف می‌کند اما یک سوی دیگر هم در متن جامعه و توسط خود شهروندان چنین زمینه‌هایی رشد می‌کند. نمونه‌هایی از آن را در دوران کرونا و در دوران آسیب‌های بلایای طبیعی مثل سیل و زلزله و محروم‌شدن از تحصیل و خیلی موارد دیگر دیدیم. می‌بینیم که جامعه زنده است و خصلت‌های انسانی و اجتماعی‌اش خیلی برجسته است که اینها را باید فقط دید. چون چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید. وقتی ما بر اساس پیش‌فرض‌های مبتنی بر ستیز، کینه و ناامیدی به جامعه نگاه می‌کنیم، این نقاط را می‌شود گفت کمتر می‌بینیم. اما وقتی از امید اجتماعی حرف می‌زنم، منظورم توهم نیست، خوش‌خیالی و آرزو‌اندیشی نیست، ظرفیت و ظرفیت‌هایی است که در تعامل بین واقعیت و تخیل خلاق، رویکرد و کنش ما شکل می‌گیرد. در آن صورت گروه‌های مختلف در جامعه دیده می‌شوند، کارهای مختلفی در جامعه دیده می‌شود که عاملیت دارد و اثر دارد؛ چیزی که در گذشته ما کمتر آنها را می‌دیدیم. مثلا آن جوان موتورسواری که به‌جای کم‌کاری اغلب نهادها، مردم را باخبر می‌کند، خودِ این یک خبر است؛ یعنی کسی که جان خود را به خطر می‌اندازد تا دیگران را نجات دهد. این کم خبری نیست، درحالی‌که ممکن است دیده نشود یا نگاه‌های مأیوس به آن شود». در این گفت‌وگو نکته‌هایی بود که یادآوری‌شان لذت‌بخش و مهم بود اما انجام آن در این روزگار، سخت‌تر از همیشه به نظر می‌رسد. قرار است هادی خانیکی دو هفته دیگر برای عمل جراحی به شیراز سفر ‌کند، به امید سلامتی و بهبودی این استاد برجسته و تأثیرگذار.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها