|

پریشان‌بودگی زمانی

چند روز قبل رئیس‌جمهور گفت با وحدت و انسجام می‌توان مشکلات کشور را یکی پس از دیگری حل کرد. اگر قرار است با هم گفت‌وگو کنیم، باید این گفت‌وگو بر پایه شواهد علمی و مستندات واقعی باشد، نه بر اساس سلیقه‌ها و برداشت‌های شخصی.

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

چند روز قبل رئیس‌جمهور گفت با وحدت و انسجام می‌توان مشکلات کشور را یکی پس از دیگری حل کرد. اگر قرار است با هم گفت‌وگو کنیم، باید این گفت‌وگو بر پایه شواهد علمی و مستندات واقعی باشد، نه بر اساس سلیقه‌ها و برداشت‌های شخصی. این حرف‌ها درواقع همان چیزی است که ذیل عنوان کلی وفاق و از زمان رقابت‌های ریاست‌جمهوری تاکنون بارها و بارها به زبان‌های مختلف و مناسبت‌های گوناگون و از سوی مقامات ریز و درشت کشور بیان شده است. این مفهوم بلافاصله پس از آغاز فعالیت‌های دولت چهاردهم معنای مفهومی خود را از دست داد و به صورت تک‌واژه صرفا کاربردهای مناسبتی و نوشتاری پیدا کرده است.

طبق برداشتی که از سخنان و منش آقای رئیس‌جمهور ایجاد شده، چه‌بسا متن حاضر نگاهی بدبینانه به الگوی گفتمانی مدنظر او باشد ولی هم ایشان و نزدیکانش و هم بیشتر ما مردم می‌دانیم که آنچه ایشان را به مقام ریاست‌جمهوری برکشید، اساسا وفاق یا هر مفهوم نزدیک آن نبود.

منظور پزشکیان از گفت‌و‌گو چیست؟ آیا منظورش گفت‌و‌گو بین جناح‌های سیاسی (یعنی آن جناحی که اکنون دولت را در دست دارد در مقابل جناح مقابل) است؟ اگر چنین باشد که فاقد دلالت بیرونی است. انگاره‌هایی چون وفاق و انسجام بلاموضوع شده و تشبث ایشان به این مفاهیم نیز دردی از مردم که دوا نکرده هیچ، اگر خود منشأ خساراتی نبوده باشد.

منتقدان دولت کنونی طی سه سال از 1400 تا 1403 تمامی ارکان اداره کشور از اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و عقیدتی و از دولت تا مجلس و هرچه از این دست را مال خود کرده بودند، اما یکی از بدترین دوره‌های اقتصادی را به مردم تحمیل کردند.

وضعیت دولت کنونی حداقل از حیث اقتصادی نه‌تنها بهتر نیست که چه‌بسا بدتر هم باشد. منظور این است که آن جماعتی که پزشکیان سودای گفت‌و‌گو با آنها را دارد، توان اجرایی عالی‌تر یا بهتر از وضع فعلی را ندارند. او برای اداره کشور نیازی به آن جماعت ندارد.

اکنون این گمان وجود دارد که چرا رئیس‌جمهور از تابستان سال گذشته جلوتر نیامده است؟

ارسطو معتقد بود که ما با واقعیتی مواجه می‌شویم به نام حرکت یا تغییر. یکی از مؤلفه‌های ذاتی حرکت یا تغییر، امتداد و کشیدگی است. البته منظور او نه امتداد مکانی، بلکه امتداد به معنی صوری است. در یک امتداد یا کشیدگی، نقاط متوالی بیشماری قابل فرض است. هریک از این نقاط، نشانگر مرحله‌ای از مراحل حرکت است. این نقاط یا مراحل حرکت، نسبت به هم، «پیش» و «پس» هستند. ارسطو معتقد بود که ما در ضمن درک حرکت برحسب (یا از جهت) تقدم و تأخر مراحل آن حرکت، یا کمیّتی را ادراک می‌کنیم و آن را زمان می‌نامیم.

قبل از او افلاطون زمان را تصویر متحرک سرمدیت دانست؛ سرمدیتی که دائما در وحدت و سکون است، در حالی که زمان متحرک است. سرمدیت اصل است و «زمان» به‌مثابه تصویر (یا رونوشت و کپی آن). به همین خاطر است که ما همواره در انتظار آن خوشحالی و خشنوی و توسعه و پیشرفتی هستیم که در زمان‌های بعد قرار است بیاید.

پزشکیان اما در زمان گذشته باقی مانده یا اینکه وضع «حال» را مدام بازتوصیف می‌کند. در برخی موارد اظهارات ریاست‌جمهور در مقام یک شهروند عادی است و گاهی از منظر طلبکاری و بعضا نیز از جایگاه بدهکاری بوده است. چرا او به آن سرمدیت زمان‌مند نزدیک نمی‌شود؟ پاسخ را نمی‌دانیم.

مردم از صراحت پزشکیان دلخور نمی‌شوند ولی این طرز سخن حاکی از این است که یا او خسته شده یا کاملا به ورطه‌ ناامیدی افتاده است.

واقع امر این است که جناح مقابل هیچ نیازی به وفاق نمی‌بیند. یا همه چیز باید برای آنها باشد یا بازی اصلا مشروع و قابل‌ قبول نیست. پس با این حساب اُتیسم زمان‌پریش مسئولان چرا مدام در حال تکرار است؟

پزشکیان در همان جلسه‌ یک جمله‌ دیگر هم گفته است، اینکه ما در این مملکت تا حالا پول می‌گرفتیم و مدیریت می‌کردیم و نارسایی‌ها و ضعف‌هایمان را با فروش بنزین، نفت و گاز جبران می‌کردیم. شاید بتوان گفت در زمانه‌ عسرت اقتصادی و از بین‌ رفتن تولید و ناترازی همه چیز، نوعی زوال بر اقتصاد حاکم  شده است.

در دوره‌ زوال، کندی و سرعت قابل‌سنجش است و ایضا اصلاح‌پذیر هم هست. ولی در دوره‌ شتاب، جهش رویدادها حاکمان را چرخ‌گردون‌وار در زمان‌های موهوم پرتاب یا متوقف می‌کند. این پرتاب یک وضع متافیزیکی‌ است که البته برای هر رویدادی در گمان، صورت و انگاره‌ای است که از آن رخداد بیرون می‌ایستد.

آیا ما وارد دوره‌ شتاب شده‌ایم؟

می‌گویند یک مدیر در دوران مدیریت به سفر حج رفته بود. بعد از بازگشت، معاونان خود را احضار کرد و گزارش خواست. آن معاونان مدام از موفقیت‌های خیره‌کننده‌ خود گزارش دادند. مدیر مذکور با حیرت لبخندی زد و گفت به‌ نظر می‌رسد اگر این اداره مدیر نداشته باشد، بهتر اداره می‌شود.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.