|

فریاد انقلابی-رفتار انفعالی

وزیر محترم صمت جناب آقای مهندس علی‌آبادی در اظهاراتی که تصویر آن در شبکه مجازی پخش شده است، مطالبی درباره امر تولید بیان کرده‌اند. این سخنان درباره مدیریت چندپاره تولید در کشور و عدم امکان تصمیم‌گیری صحیح است و گزندگی سخنان ایشان در‌خصوص این نوع مدیریت، به نحوی بود که به ایشان تذکر می‌دهند که سخنان‌شان از شبکه مستقیم اینترنتی در حال پخش است.

وزیر محترم صمت جناب آقای مهندس علی‌آبادی در اظهاراتی که تصویر آن در شبکه مجازی پخش شده است، مطالبی درباره امر تولید بیان کرده‌اند. این سخنان درباره مدیریت چندپاره تولید در کشور و عدم امکان تصمیم‌گیری صحیح است و گزندگی سخنان ایشان در‌خصوص این نوع مدیریت، به نحوی بود که به ایشان تذکر می‌دهند که سخنان‌شان از شبکه مستقیم اینترنتی در حال پخش است.

البته ایشان چندی پیش با رونمایی از یک اتومبیل برقی در حضور رئیس‌جمهوری گفتند که تا پایان سال صد هزار دستگاه از این نوع اتومبیل برقی تولید خواهد شد؛ هر‌چند در سخنان اخیرشان تا آنجا که پخش شد، اشاره‌ای به این نوع اتومبیل برقی نکرده‌اند؛ اتومبیل‌هایی که قیمت باتری آنها به تنهایی با یک خودروی احتراقی برابری می‌کند. از‌جمله عدم پراکندگی در مدیریت کشور که البته ایشان به آن اشاره‌ای نکردند، موضوع ترابری و نحوه آن در کشور است که معلوم نیست وزارت راه و مسکن یا وزارت صمت یا وزارت کشور یا معاون اول رئیس‌جمهور کدام مسئول آن هستند و چه طرحی در سر دارند. گیریم وزارت صمت در پایان سال 1402 صد هزار اتومبیل برقی تولید کرد که آلوده‌کنندگی آن نزدیک صفر باشد؛ در‌حالی‌که 15میلیون خودروی سواری و وانت پرمصرف آلوده‌کننده در کشور وجود دارد و همین وزارت صمت سالانه یک میلیون خودرو از همان نوع تحویل جامعه می‌دهد و به موازات آن 95 درصد حمل‌ونقل باری کشور توسط کامیون‌های پرمصرف انجام می‌شود و سهم ترابری ریلی کشور در حمل‌ونقل کالا فقط پنج درصد است. هم‌اکنون لایحه برنامه هفتم توسعه در مجلس شورای اسلامی در حال بحث و تصویب است و جالب آنکه در همین رابطه، روز دوشنبه جاری در مجلس شورای اسلامی رئیس مجلس اظهار کرد هم‌اکنون مصرف روزانه بنزین 137 میلیون لیتر است و 5/2 برابر کشورهای صنعتی بنزین مصرف می‌کنیم و می‌خواهیم مصرف ثابت باشد. البته پس از مدت‌ها بحث و گفت‌وگو، در نهایت مجلس تصمیم خاصی در این زمینه اتخاذ نکرد. واقعا کشور عجیبی داریم. سیاست کلی ما انقلاب دائم است؛ یعنی اگر 44 سال قبل انقلاب کردیم، برخلاف زنده‌یاد دکتر شریعتی که گفت انقلاب‌ها به نهادهای اداری تبدیل می‌شوند، معتقد هستیم که باید در انقلاب دائم باشیم و دنیا را تغییر دهیم. از طرفی سیاست‌های اتخاذ‌شده که همین جلسه مجلس گواه آن است، اجرای سیاست‌های مصرف هر‌چه بیشتر و حتی بیش از تولید داخلی را که مستلزم واردات است، ادامه‌دار کرده است؛ در‌حالی‌که هم مجلس خود را انقلابی می‌داند و هم رئیس معزز مجلس شورای اسلامی. این دو‌گانگی در شعار و در عمل نهایتا کشور را‌ تکیده‌تر کرده و آن را به سوی تخریب هر‌چه بیشتر هدایت می‌کند. آیا انقلابی‌بودن مردم یا کشور یا حکمرانی یا نمایندگان در مصرف هر‌چه بیشتر منابع کشور است؟ در اخبار آمده است که ما در فناوری سرآمد بسیاری از کشورها هستیم؛ بسیار خب، این فناوری چرا به سراغ 15 میلیون اتومبیل حاضر نمی‌رود که مصرف آن را کاهش دهد؟ اهدای دو دارو به حاکم امارات اگر نشانه بلوغ علم و فناوری در کشور باشد، به طریق اولی باید بدانیم که وجود فناوری پیشرفته، کم‌کردن مصرف این اتومبیل‌هاست و اینجاست که می‌توانیم بگوییم انقلابی کار کرده‌ایم و به فناوری کشور ببالیم؛ والا مصرف مسرفانه منابع کشور از عهده هر غیر‌‌انقلابی و هر رفاه‌زده بی‌اندیشه کاملا برمی‌آید. البته فقط مسئله مصرف بنزین نیست؛ سال‌هاست که در مجالس و محافل به‌اصطلاح انقلابی، علیه لیبرالیسم و نئولیبرالیسم و اینکه باب این مکتب توسط مرحوم هاشمی‌رفسنجانی باز شده است، شعار می‌دهند و شاید هم از باب استحباب به کلمه «باهتو» متوسل شده و بهتان را مستحب بلکه واجب می‌دانند، اما همواره در راستای جلوه‌های منفی لیبرالیسم در سطح جامعه حرکت شده و حاضر به تغییر آن و پیشه‌کردن سیاست‌های انقلابی در داخل و سبک سازندگی نشده‌اند؛ زیرا پیشه‌کردن سیاست‌های انقلابی در اداره جامعه، مستلزم داشتن سرمایه اجتماعی است که مردم طوعا و نه کرها آن را مورد قبول قرار دهند و چون آقایان انقلابی در عمق وجودشان مطمئن به فقدان سرمایه اجتماعی هستند، بنابراین از دست‌زدن به حداقل اصلاحات هم خودداری می‌کنند؛ زیرا خود را در معرض تهدید نبود سرمایه اجتماعی می‌بینند. هم تشتت در تصمیم‌گیری به گواه وزیر محترم صمت و هم نبود فناوری مفید برای مردم و جامعه و هم ترس از پیشه‌کردن سیاست‌های انقلابی در تدوین سبک زندگی در جامعه، ایران را دچار تخریب کرده و این تخریب به نحوی است که انتظار هیچ نوع توسعه‌ای را نمی‌توان داشت. در حقیقت اینک شرایط زیربنایی کشور و نحوه و سبک زندگی در حدی است که نباید انتظار توسعه داشته باشیم، بلکه حداقل باید تخریب را متوقف کنیم. برنامه هفتم توسعه که اینک در مجلس در حال تصویب است، چه با اصلاحات کمیسیون و چه تنها با لایحه دولت، تقلید ضعیفی است از برنامه ششم که بلا‌اجرا مانده و نه از روی حسن مطلب بلکه از روی ناچاری سه بار تجدید زمان را آزمایش کرده است. البته شاید تنها دلخوشی آن باشد که این برنامه هم روی اجرا به خود نبیند و مردم بالاخره خودشان کارهایی مثبت انجام دهند؛ امری که به تجربه ثابت شده که ممکن و میسر نخواهد شد و تخریب کشور و به‌باد‌‌دادن ثروت خداداد آن آن‌قدر ادامه خواهد یافت که سرزمین ایران کاملا تکیده باقی بماند.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها