|

مزد ترس

رئیس‌جمهور محترم در پی سلسله‌گفتارهای خود که برخلاف گذشته به آیات قرآن کریم و کلام مولا علی(ع) مزین نیست، دو فرمایش راهبردی از خود نشان دادند.

رئیس‌جمهور محترم در پی سلسله‌گفتارهای خود که برخلاف گذشته به آیات قرآن کریم و کلام مولا علی(ع) مزین نیست، دو فرمایش راهبردی از خود نشان دادند. نخست اینکه برای رفع مشکلات اقتصادی، دولت را کوچک می‌کنند که البته خود می‌دانند یا اگر به فرمایشات رؤسای جمهور قبلی مراجعه کنند، بهتر خواهند دانست که همه دولت‌ها در پی کوچک‌کردن دولت بوده‌اند، اما دولت‌شان بزرگ شده است و بودجه‌های دولت‌ها که باید انقباضی بسته شود، هر سال بیش از سال قبل متورم می‌شود. به‌علاوه کجای دولت را می‌توانند کوچک کنند؟ تازه این در حالی است که آموزش و پرورش می‌خواهد ۲۴۰ هزار نفر را‌ استخدام کند و سایر دستگاه‌ها هم نمی‌توانند از عِده‌ و عُده خود بکاهند. می‌توانند برای آزمایش به دکتر قائم‌پناه، معاون اجرائی خود مأموریت دهند که مجموعه ریاست‌جمهوری را کوچک کنند، آن‌وقت مسئله برای ایشان روشن می‌شود. به‌علاوه کوچک‌کردن دولت چه تأثیری بر اقتصاد می‌گذارد؟

این هم از ابهاماتی است که برای حقیر و گروه کثیری از اقتصاددانان نامعلوم است. فرمایش دوم ایشان درخصوص کمبود آب و احتمال تخلیه تهران است. اینکه مردم بی‌آب یعنی  10 میلیون نفر به کجا پناه ببرند، خود مسئله‌ای است. اصولا مگر می‌توان این شهر 10 میلیونی را تخلیه کرد؟ مگر آنکه آنها را به کویر بفرستیم و چادر بزنند و برایشان نان از خارج وارد کنند و نهایتا نسل‌شان را منقطع کنند. مسئله آب تهران مسئله‌ای جدید و ناگهانی نیست؛ 10 تا 20 سال است که دلسوزان فریاد می‌زنند و دولت‌ها خود را به خواب. در همین دولت دکتر پزشکیان از سال گذشته معلوم بود که وضع آب چگونه است و از همان وقت باید دولت به فکر جیره‌بندی آب می‌بود. 

شاید هم فرمایشات امام‌جمعه موقت تهران در نماز جمعه و افرادی دیگر که اعلام کردند مسئله خشک‌سالی دروغ و ترفند استکبار است و خشک‌سالی پایان یافته و در ترسالی هستیم را ایشان و دولت ایشان باور کرده‌اند که هیچ اقدامی نکردند.

اما حقیقت چیز دیگری است؛ دولت از مردم و سایر نهادها می‌ترسد بنابراین دست به هیچ اقدامی نمی‌زند. از مردم می‌ترسد لذا سالانه هشت میلیارد دلار بنزین وارد می‌کند. از قاچاقچیان می‌ترسد لذا در مقابل قاچاق سوخت ساکت است. دولت از برخی نهادها و آدم‌ها می‌ترسد و فضای مجازی را باز نمی‌کند. دولت از مردم می‌ترسد لذا نسبت به کنترل آب هیچ اقدامی نکرده و نمی‌کند. دولت از خود دولتی‌ها و بعضی‌های دیگر می‌ترسد و آنها که برق را برای استخراج بیت‌کوین مصرف می‌کنند، آزاد هستند. دولت به قیمت بنزین دست نمی‌زند (حالا اینکه برخلاف نظرات کارشناسان دولتی افزایش قیمت بنزین در صرفه‌جویی سوخت و قاچاق چقدر مؤثر است، جای خود دارد) چون از مردم می‌ترسد. این ترس‌ها مزد دارد (مزد ترس نام فیلم معروفی در سال 1953 و 2014 است) خلاصه اینکه دولت به خاطر ترس‌هایش از دست‌زدن به هر ابتکاری خودداری می‌کند و در این میان فرصت‌طلبان به‌جای آنکه راه‌حل مسائل را به دولت بدهند، می‌خواهند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند. یکی در مجلس مسئله عدم کفایت سیاسی را مطرح می‌کند در حالی که رئیس‌جمهور صراحتا اعلام کرده که تابع مطلق سیاست‌های رهبری است و دیگری می‌خواهد با دولت سایه خودخوانده (که معلوم نیست دولت سایه چه وجه قانونی دارد) و با انقلابی‌نمایی بدون آنکه به مسائل داخلی ناشی از سیاست‌های ظاهرا انقلابی و خسارت‌هایی که از تصمیمات خود او به کشور وارد شده اشاره کند، اعلام حضور می‌کند.

ترجیع‌بند ایشان صرفا انقلابی‌گری و مبارزه با آمریکاست اما درباره آنچه مترادف مبارزه با آمریکا باید در داخل کشور عمل شود، فقط به تولید خیالی پوشاک در همه روستاهای ایران و صدور توهم‌آمیز 12 میلیارد دلار صیفی‌جات به روسیه تأکید می‌کند. اصل مقاومت و مبارزه با استکبار و صهیونیسم امری مقدس و از اصول صحیح است اما در این راه با تسامح در ساماندهی داخلی صدها میلیارد دلار خسارت به کشور وارد شده و در برابر توطئه‌های آمریکا و حتی تجاوز نظامی به ایران هیچ سازوکار داخلی برای مقاومت نیندیشیده‌ایم و ایشان هرگز راه‌حلی برای مسائل داخلی که روز‌به‌روز عمیق‌تر و خطرناک‌تر می‌شود، ارائه نمی‌دهد و ظاهرا تابع نظریه، «خرج که از کیسه مهمان (ملت) بود، حاتم طایی شدن آسان بود» است و شعار انقلابی‌گری بدون ارائه راه‌حل‌های داخلی و تجهیز اجتماعی داخلی و روش‌های مربوطه را می‌دهد؛ چراکه فکر می‌کند پول نفت را خرج می‌کنیم.

حقیقتا با ادامه سیاست‌های بی‌ در‌ و دروازه و شلخته‌بودن اجتماعی، ایران در آینده و به تبع آن جمهوری اسلامی در خطر واقعی خواهد بود. مطلقا نمی‌توان در سیاست خارجی با ابرقدرت‌ها مبارزه کرد و در سیاست‌های داخلی موضعی انفعالی و شبه‌لیبرالیستی و پوپولیستی و رانت‌خواری و گسترش فساد و شلخته‌مداری را داشت. پدیده بی‌آبی نشانه بارزی از این نوع بی‌بندوباری و شلختگی در عین آگاهی به آن و واضح‌بودن آن است. در کنار خشک‌شدن دریای آب کشور، کوه نقدینگی و قله زیان انباشته بانک‌ها و تفاوت طبقاتی و فقیرشدن مردم و بی‌سیاستی حکمرانی کاملا خود را نشان می‌دهد و دولت و مجلس خود را سرگرم جزئیاتی که نپرداختن به آن حداقل زیان‌بار نیست، کرده‌اند و دولت دل‌خوش است که درددل می‌کند و مدعی بی‌تجربه و خام دولت سایه خیالی مدعی پیشتازی در انقلابی‌گری بدون توجه به خطرات داخلی است. مشکل اصلی آن است که جرئت شناخت مسائل کشور را نداریم. آیا دیده‌اید مسئولی در صداوسیما صراحتا از مسائل داخلی کشور سخن بگوید و به خود و دیگر مسئولان و مردم هشدار دهد و راه‌حل آن را بخواهد یا بیندیشد؟

برعکس مشغول افتتاح و سخنرانی و همایش و جلسات بی‌حاصل طویل و دعواهای سیاسی هستند و چنین وقت خود را تلف می‌کنند و فرصت‌طلبان که بدون اندیشه ملی و حفظ ایران هستند، به خیال خود بر کرسی صدارت تکیه خواهند زد. اما آیا اندکی اندیشیده‌اند که صدارت بر خرابه‌ها در کجای عالم مایه فخر و مباهات است؟

 

 

آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.