|

تسلی‌دهنده یا ناصح

در کلاس درس کارشناسی اغلب سؤالی برای بحث و گفت‌وگو مطرح می‌کنم. سؤال این است: همانندی یا ناهمانندی؟ آیا کسانی را که شبیه ما هستند و مانند ما می‌اندیشند و رفتار می‌کنند یا تصور می‌کنیم مانند ما هستند، دوست داریم یا خلاف این است؛ یعنی به کسانی علاقه‌مند می‌شویم و به‌عنوان دوست یا زوج زناشویی انتخاب می‌کنیم که مانند ما نیستند؟

حمزه نوذری جامعه‌شناس و استاد دانشگاه

در کلاس درس کارشناسی اغلب سؤالی برای بحث و گفت‌وگو مطرح می‌کنم. سؤال این است: همانندی یا ناهمانندی؟ آیا کسانی را که شبیه ما هستند و مانند ما می‌اندیشند و رفتار می‌کنند یا تصور می‌کنیم مانند ما هستند، دوست داریم یا خلاف این است؛ یعنی به کسانی علاقه‌مند می‌شویم و به‌عنوان دوست یا زوج زناشویی انتخاب می‌کنیم که مانند ما نیستند؟ آیا معتقدید کبوتر با کبوتر، باز با باز یا فکر می‌کنید با این گزاره همراه هستید که زمین خشک عاشق باران است. از دانشجویان می‌پرسم که دلیل گرایش و علاقه به دوستی با دیگران همانندی است یا ناهمانندی؟ آیا به دنبال چیز متفاوتی غیر از آنچه هستید، می‌روید یا دوست دارید کپی خودتان را پیدا کنید؟ بحث ما به اینجا می‌رسد که روشن کنیم منظور از ناهمانندی به قول دورکیم، از بنیان‌گذاران جامعه‌شناسی، نقطه مقابل و نفی‌کننده نیست، بلکه کیفیات تکمیل‌کننده است.

ناهمانندی دو گونه است: آنکه بیزارکننده است و گونه دیگر که عامل جذب و اتصال است. آیا افراد نقاط ضعف خود را می‌شناسند و به دنبال این هستند که با ناهمانند مرتبط شوند تا نقاط ضعف خود را کمتر کنند؟ آیا واقعا به دنبال چیزی هستیم که خود کمتر داریم اما مایل به داشتن آن هستیم و این آغازی است برای دوستی؟ یعنی ویژگی‌هایی را که خود نداریم، در دوستان می‌جوییم. شاید همین است که افراد کم‌رو به افراد مصمم و با عزم گرایش دارند. در یکی از کلاس‌های این ترم، اغلب دانشجویان همانندی را انتخاب کردند. مطالبه‌کنندگان ناهمانندی بسیار کم بودند. گرایش به همانندی نه‌فقط به این دلیل بود که همانندها همدیگر را بیشتر درک می‌کنند، حامی و در همه حال همراه هم هستند، بلکه به این دلیل است که حوصله ناهمانندی را ندارند.

آن‌قدر به دلیل ناهمانندی سرزنش شده‌اند که دیگر نمی‌خواهند با ناهمانندها مرتبط شوند. آن‌قدر از ناهمانندی پند و نصیحت شنیده‌اند که دیگر حال‌شان بد می‌شود. تجربه‌های تلخی از تحقیر در زمینه ناهمانندی دارند که آنها را فرسوده و بی‌اعتنا به تمایزها کرده است. گفت‌وگو با ناهمانندها ذهن و روان قوی می‌خواهد که دیگر ندارند. دوستی و ارتباط با ناهمانندها سخت و دشوار است. آنها اول درک، فهم و همدلی می‌خواهند که فکر می‌کنند افراد همانند چنین خصلتی دارند.

در متون جامعه‌شناسی این بحث وجود دارد که در ناهمانندی اطلاعات تازه‌تری وجود دارد که می‌تواند فرصت و شانس‌های زندگی را بیشتر کند اما دانشجویان کلاس دیگر تاب و توان ارتباط با ناهمانندها را ندارند. آنها به دنبال تسلی‌دهنده هستند تا ناصح و پنددهنده. آنها می‌گفتند در روابط متقابل به ناهمانندها احترام می‌گذارند و از حق و حقوق آنها دفاع می‌کنند اما خواهان دوستی و ارتباط نزدیک نیستند.

برخلاف برخی تریبون‌داران، مسئولان و افراد به‌اصطلاح روشنفکر که ناهمانندی را محترم نمی‌شمارند و مانند غیرناحق برخورد می‌کنند. باید از دانشجویان آموخت که هرچند خواهان دوستی با ناهمانندها نیستند اما با آنها با احترام برخورد می‌کنند و حق آنها را به رسمیت می‌شناسند. صحبت ما در کلاس به این بحث می‌رسد که با ناهمانندها و تمایزات چگونه مواجه شویم؟ مواجهه ما از نوع پند و نصهیحت و اندرز است یا نفی در پیش می‌گیریم یا برای نقد عقیده و رفتار ناهمانند می‌کوشیم و کیفیات متفاوت را برجسته می‌کنیم یا قبول و پذیرش و به رسمت شناختن حق ناهمانند را برمی‌گزینیم. آیا می‌توانیم ناهمانندی و تمایزات را بپذیریم و آنچه را که خود داریم، وسیله‌ای برای برتری ندانیم؟ امروز در جامعه ایران مهم‌ترین مسئله همان مسئله‌ای است که دورکیم، جامعه‌شناس فرانسوی، 130 سال پیش مطرح کرد، یعنی همبستگی اجتماعی در سایه تمایزات و ناهمانندی‌ها. اما از زمامداران هنوز کسانی هستند که به چنین مهمی باور ندارند و هنوز فکر می‌کنند همبستگی اجتماعی با همانندی محقق می‌شود.

 

 

آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.