|

‎بیرق سفید طالبان در میدان سرخ

تحولی در معادلات منطقه‌ای و جهانی

نزدیک به چهار سال از تسلط دوباره طالبان بر کابل می‌گذرد. در این مدت، طالبان که با فتح سریع پایتخت افغانستان در تابستان ۲۰۲۱ بار دیگر قدرت را در دست گرفت، موفق شده است گام‌های مهمی در مسیر تثبیت حاکمیت خود بردارد.

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

‎نزدیک به چهار سال از تسلط دوباره طالبان بر کابل می‌گذرد. در این مدت، طالبان که با فتح سریع پایتخت افغانستان در تابستان ۲۰۲۱ بار دیگر قدرت را در دست گرفت، موفق شده است گام‌های مهمی در مسیر تثبیت حاکمیت خود بردارد. مهم‌ترین دستاورد سیاسی این گروه در این دوره، به رسمیت شناخته‌شدن توسط روسیه است؛ اقدامی که نه‌تنها نقطه عطفی در دیپلماسی طالبان به شمار می‌رود، بلکه نشان‌دهنده تحولات عمیق در معادلات امنیتی و سیاسی منطقه‌ای و جهانی است. این تصمیم روسیه که به نظر می‌رسد با هماهنگی‌های پشت‌پرده و در پاسخ به تحولات اخیر در اوکراین و خاورمیانه اتخاذ شده، می‌تواند سرآغازی برای عادی‌سازی روابط دیگر کشورهای منطقه و جهان با طالبان باشد. در این مقاله، به بررسی دلایل و پیامدهای این تحول، عملکرد طالبان در چهار سال گذشته و چشم‌انداز آینده روابط بین‌المللی با این گروه پرداخته خواهد شد.

‎تحولات امنیتی منطقه و چرخش دیپلماتیک روسیه

‎تصمیم روسیه برای به‌رسمیت‌شناختن طالبان را نمی‌توان جدا از تحولات امنیتی و سیاسی در منطقه و جهان تحلیل کرد. جنگ اوکراین و تنش‌های فزاینده در خاورمیانه، به‌ویژه درگیری‌های اخیر در نوار غزه و افزایش تنش‌ها میان ایران و اسرائیل، توجه قدرت‌های جهانی را از افغانستان منحرف کرده است. در این شرایط، طالبان از خلأ ایجادشده در اولویت‌های بین‌المللی بهره برده و توانسته است با تمرکز بر دیپلماسی اقتصادی و امنیتی، جایگاه خود را در منطقه تقویت کند. ‎روسیه، به‌عنوان یکی از بازیگران اصلی در معادلات جهانی، با به‌رسمیت‌شناختن طالبان به دنبال تحکیم موقعیت خود در آسیای مرکزی و خاورمیانه است. این اقدام می‌تواند به معنای تلاش مسکو برای ایجاد یک جبهه جدید در برابر نفوذ غرب در منطقه باشد. از سوی دیگر، نگرانی‌های امنیتی مشترک میان روسیه و طالبان، از جمله کنترل گروه‌های تروریستی مانند داعش شاخه خراسان و جلوگیری از گسترش بی‌ثباتی به کشورهای همسایه، انگیزه‌ای مضاعف برای این چرخش دیپلماتیک فراهم کرده است.

‎دیپلماسی طالبان: از انزوا تا عادی‌سازی تدریجی

‎در چهار سال گذشته، هیچ کشوری به‌صورت رسمی حاکمیت طالبان را به رسمیت نشناخته بود، اما به ادعای وزارت خارجه این گروه، بیش از ۴۰ کشور با آنها روابط دیپلماتیک یا اقتصادی برقرار کرده‌اند. این روابط، هرچند غیررسمی، نشان‌دهنده تغییر رویکرد تدریجی جامعه جهانی نسبت به طالبان است. چین به‌عنوان یکی از پیشگامان این روند، با سرمایه‌گذاری در بخش‌های معدنی و زیرساختی افغانستان، به‌دنبال گسترش نفوذ اقتصادی خود در این کشور است. کشورهای آسیای مرکزی، ایران و پاکستان نیز به دلیل نگرانی‌های مشترک در زمینه امنیت مرزها، قاچاق مواد مخدر و مهاجرت، به تدریج در حال عادی‌سازی روابط با طالبان هستند. ‎طالبان با اتخاذ راهبردی که خود آن را «سیاست اقتصادمحور» می‌نامد، تلاش کرده است تا با جذب سرمایه‌گذاری خارجی و گسترش تجارت منطقه‌ای، مشروعیت بین‌المللی کسب کند. این راهبرد شامل دعوت از کشورهای همسایه برای سرمایه‌گذاری در پروژه‌های زیرساختی، معدنی و انرژی است. برای مثال، مذاکرات با چین برای توسعه معادن مس عینک و پروژه‌های انتقال گاز ترکمنستان از طریق افغانستان، نمونه‌هایی از این تلاش‌ها هستند. این دیپلماسی اقتصادی، در کنار موفقیت نسبی طالبان در برقراری امنیت داخلی، به آنها کمک کرده تا از انزوای کامل دیپلماتیک خارج شوند.

‎عملکرد طالبان: دستاوردها و چالش‌ها

‎طالبان در چهار سال گذشته توانسته است ثبات نسبی را در داخل افغانستان برقرار کند. برخلاف دو دهه حضور نیروهای بین‌المللی که با ناامنی‌های گسترده و حملات مداوم گروه‌های تروریستی همراه بود، حاکمیت طالبان با کاهش چشمگیر درگیری‌های داخلی همراه بوده است. این گروه موفق شده است گروه‌های تروریستی مانند داعش شاخه خراسان را تا حد زیادی کنترل کند و از حملات بزرگ در شهرهای اصلی جلوگیری کند. علاوه بر این، تلاش‌هایی برای کاهش قاچاق مواد مخدر صورت گرفته است، هرچند این اقدامات هنوز به نتایج پایدار و گسترده منجر نشده‌اند. ‎یکی دیگر از دستاوردهای طالبان، افزایش ظرفیت پذیرش مهاجران بازگشتی از کشورهای همسایه، به‌ویژه ایران و پاکستان، بوده است. 

‎در سال‌های اخیر، صدها هزار مهاجر افغان به دلیل فشارهای اقتصادی و سیاسی در کشورهای میزبان به افغانستان بازگردانده شده‌اند. طالبان با هماهنگی با دولت‌های ایران و پاکستان، توانسته است این روند را مدیریت‌ و از تشدید بحران‌های انسانی جلوگیری کند. این امر نگرانی‌های کشورهای همسایه را تا حدی کاهش داده و به بهبود روابط دیپلماتیک کمک کرده است. ‎با این حال، طالبان در زمینه اقتصاد و معیشت مردم دستاورد چندانی نداشته است. فقر گسترده، بیکاری و کمبود زیرساخت‌های اساسی همچنان از چالش‌های اصلی جامعه افغانستان است. کاهش شدید کمک‌های بشردوستانه بین‌المللی که پیش‌تر به‌ عنوان اهرمی برای فشار بر طالبان به منظور تغییر رفتار و رعایت حقوق بشر استفاده می‌شد، نه‌تنها به تغییر سیاست‌های این گروه منجر نشده، بلکه فشار مضاعفی بر مردم فقیر افغانستان وارد کرده است. گرسنگی، کمبود خدمات درمانی و نبود دسترسی به آموزش، به‌ویژه برای زنان و دختران، همچنان معضلاتی جدی هستند.

‌‌‎حقوق بشر و کاهش فشارهای بین‌المللی

‎یکی از اصلی‌ترین موانع به‌رسمیت‌شناختن طالبان از سوی جامعه جهانی، رعایت‌نشدن حقوق بشر و تشکیل حکومتی فراگیر بوده است. طالبان در چهار سال گذشته هیچ نشانه‌ای از تمایل به تقسیم قدرت یا ایجاد حکومتی همه‌شمول نشان نداده است. محدودیت‌های شدید بر آموزش زنان، سرکوب آزادی‌های مدنی و تبعیض علیه اقلیت‌های قومی، از جمله انتقادات اصلی گروه‌های معارض داخلی و دولت‌های غربی است. ‎با این حال، تحولات امنیتی در اوکراین و خاورمیانه باعث شده است موضوع حقوق بشر در افغانستان از اولویت‌های جامعه جهانی خارج شود. کاهش کمک‌های بشردوستانه که می‌توانست به ‌عنوان اهرمی برای فشار بر طالبان عمل کند، عملا به افزایش فقر و رنج مردم منجر شده است، بدون آنکه تغییری در رفتار طالبان ایجاد کند. کشورهای غربی که پیش‌تر بر رعایت حقوق بشر و آموزش زنان تأکید داشتند، اکنون به دلیل درگیری در بحران‌های دیگر، از اهرم‌های فشار خود علیه طالبان استفاده نمی‌کنند.

‎آینده سیاسی طالبان و چشم‌انداز منطقه‌ای

‎شواهد نشان می‌دهد که طالبان در کوتاه‌مدت و میان‌مدت با خطر جدی گسست داخلی یا اختلافات رهبری مواجه نیست. نشست‌های متعدد بین‌المللی و منطقه‌ای در چهار سال گذشته نیز نشان‌دهنده ضعف اپوزیسیون داخلی و خارجی در تأثیرگذاری بر آینده سیاسی افغانستان است. گروه‌های معارض داخلی، به دلیل فقدان اتحاد و حمایت بین‌المللی، نتوانسته‌اند جایگزینی معتبر برای طالبان ارائه کنند. ‎موفقیت نسبی طالبان در کنترل گروه‌های تروریستی و مدیریت بحران مهاجرت، همراه با دیپلماسی اقتصادی و عادی‌سازی تدریجی روابط با کشورهای منطقه، به این گروه کمک کرده‌ جایگاه خود را تثبیت کند. به نظر می‌رسد با گذر زمان و افزایش نگرانی‌های امنیتی در منطقه و جهان، کشورهای بیشتری به سمت پذیرش طالبان حرکت کنند. این روند که می‌توان آن را «تحمیل خزنده» نامید، نتیجه ترکیب راهبرد اقتصادمحور طالبان و تغییر اولویت‌های جهانی است.

‎به‌رسمیت‌شناختن طالبان توسط روسیه، بی‌شک نقطه عطفی در مسیر تثبیت این گروه در صحنه سیاسی منطقه و جهان است. این تصمیم که ریشه در تحولات امنیتی اوکراین و خاورمیانه دارد، نشان‌دهنده تغییر جدی در معادلات دیپلماتیک و کاهش توجه به قوانین بین‌المللی، مسائل حقوق بشر و تشکیل حکومتی فراگیر در افغانستان است. طالبان با استفاده از دیپلماسی اقتصادی و موفقیت نسبی در برقراری امنیت داخلی، توانسته است به تدریج از انزوای دیپلماتیک خارج شود. با این حال، چالش‌های داخلی مانند فقر گسترده، محدودیت‌های حقوق بشری و نبود حکومتی فراگیر همچنان موانعی جدی بر سر راه مشروعیت کامل این گروه هستند. ‎در آینده به نظر می‌رسد کشورهای منطقه، به‌ویژه چین، ایران و کشورهای آسیای مرکزی، به دلیل نگرانی‌های مشترک امنیتی و اقتصادی، به عادی‌سازی روابط با طالبان ادامه دهند. این روند، همراه با کاهش فشارهای بین‌المللی، می‌تواند به تثبیت بیشتر طالبان در قدرت منجر شود و به قیمت افزایش رنج و تعمیق محرومیت جامعه افغانستان تمام شود.

 

آخرین اخبار سرمقاله را از طریق این لینک پیگیری کنید.