تحرک اجتماعی و نوسازی
یکی از مؤلفههایی که تحت تأثیر روند مدرنیزاسیون و تحولات عمده سیاسی-اجتماعی و اقتصادی در جوامع پیشرفته صنعتی رخ داده است و بهعنوان نمونهای برجسته و مطلوب در جهت شکلگیری یک سامان سیاسی ایدئال مورد توجه صاحبان اندیشه و کارگزاران عرصه سیاست و اقتصاد مطرح شده است، چگونگی گسست از پیوندهای یک جامعه سنتی و پیشامدرن به سوی تعهد و پذیراشدن الگوهای رفتاری نوین در یک جوامع صنعتی و مدرن است.

محمد آخوندپور امیری - دانشجوی دکترای علوم سیاسی
یکی از مؤلفههایی که تحت تأثیر روند مدرنیزاسیون و تحولات عمده سیاسی-اجتماعی و اقتصادی در جوامع پیشرفته صنعتی رخ داده است و بهعنوان نمونهای برجسته و مطلوب در جهت شکلگیری یک سامان سیاسی ایدئال مورد توجه صاحبان اندیشه و کارگزاران عرصه سیاست و اقتصاد مطرح شده است، چگونگی گسست از پیوندهای یک جامعه سنتی و پیشامدرن به سوی تعهد و پذیراشدن الگوهای رفتاری نوین در یک جوامع صنعتی و مدرن است. به همین منظور تجربیات شکستها و پیروزیهای جوامع مختلف و شرایط افتان و خیزان آنها، نشان از شرایط بدیع توسعه و نوسازی در هر سامان سیاسی-اجتماعی میدهد. اما فراتر از مشخصههای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی هر کشور و میزان انطباق و همراهی ساختارهای قدرت سیاسی در هر کشور پیرامون همراهی یا عدم همراهی با فرایند توسعه و نوسازی، ادراک تأثیرات و شکلگیری شرایط بالقوهای که میتواند زمینهساز آغاز فرایند نوسازی (فارغ از ابعاد ارزشگذارانه آن) شود، میتواند به وسعت دید صاحبان اندیشه در طی طریق کمخطر و کمهزینهتر در این مسیر یاری رساند. به همین منظور و با توجه به ابعاد گسترده بررسی مفهومی موضوع نوسازی، در این یادداشت بر آن هستیم که به موضوع «تحرک اجتماعی» و تأثیر آن بر شکلگیری فرایند نوسازی اشاراتی داشته باشیم. در ابتدا باید اذعان کرد که تحرک اجتماعی در یک جامعه محصول شکلگیری یک سلسله عوامل و رویدادهایی است که همین مجموعه به شکلی زمینهساز فرایند نوسازی خواهند شد. میتوان از افزایش سطح سواد و آموزش، گسترش ارتباطات در جامعه، میزان بهرهگیری از شبکههای اجتماعی، بهبود سطح کیفیت زندگی، شهریشدن، صنعتیشدن و ... که تحت عنوان کلی تحولات اجتماعی و اقتصادی در جامعه مطرح میشوند را بهعنوان نمودهایی آشکار از تحولاتی که زمینهساز شکلگیری تحرکات اجتماعی در یک جامعه قلمداد میشوند، یاد کرد. حال پرسش اساسی این است که این عوامل چگونه بر میزان تحرک اجتماعی در یک جامعه تأثیرگذار خواهند بود. باید اشاره کرد که سلسله تحولات اجتماعی و اقتصادی در یک جامعه بر میزان آگاهی عمومی آحاد مختلف جامعه تأثیرات شگرفی بر جای خواهند گذاشت. این ارتقای سطح آگاهی، میزان قابلملاحظهای از آرزوها، علاقهمندیها و انتظارات را شکل خواهد داد که مجموعهای از این خواستهای عمومی به سمت نهاد سیاست (جهت برآوردهسازی) رهنمون خواهند شد. حال چنانچه این تحرکات اجتماعی و رشد فعالیتهای اجتماعی با رشد و توسعه نهادهای سیاسی همراه نباشد و نهاد سیاست نتواند همراه با رشد اجتماعی، سطح خود را ارتقا بخشد، ناتوانی در برآوردهسازی خواست و اراده عمومی، زمینهساز نارضایتی و شکلگیری بحرانهای عدیدهای در بستر جامعه خواهد شد. حال توسعه و نوسازی در ابعاد گوناگون خود برای آنکه این فضای دوگانه میان عرصه اجتماع و سیاست شکل نگیرد و شکاف میان اجتماع و سیاست تعمیق نشود، راهکارهای شایانتأملی پیشروی نهاد سیاست میگذارد. در درجه اول توانمندی نهاد سیاست در شکلدهی و ایجاد نهادها و سازمانهای مختلف که بتوانند پاسخگوی نیاز گروههای متنوع اجتماعی باشند، از درجه اهمیت بسیاری برخوردار است. در همین زمینه نهادها و سازمانها باید از آنچنان تنوعی برخوردار باشند که پوششدهنده طیف گسترده و متنوع خواست گروههای اجتماعی در جامعه باشند. نکته شایانتوجه آنکه هرچه یک جامعه از گروههای اجتماعی متنوعی بهرهمند باشد و وضعیت پیچیدهای را با خود به همراه داشته باشد، به همان میزان نهادهای سیاسی باید پوششدهنده نیازهای متنوع این گروهها باشند. ضعف نهادی و کاستیهای آنها باعث خواهد شد که یک اشتراک سیاسی میان گروههای اجتماعی (که از سطح بالای آگاهی نیز برخوردارند) شکل بگیرد و ورود آنها به عرصه سیاست، میتواند زمینهساز بحرانهای عدیدهای شود. بنابراین ضرورت شکلگیری شبکه نهادی گسترده و متنوع که بتواند پاسخگوی نیازهای طیف گستردهای از گروههای اجتماعی باشد و از ظرفیت و پتانسیل بالایی نیز برخوردار باشند، زمینهساز فرایند نوسازی در جامعه خواهند شد. از سوی دیگر باید توجه داشت که حوزه کارکردی نهادها و میزان موفقیت آنها را میتوان از درجه استقلال و بلوغ آنها درک کرد. در یک جامعه ساده، عموما کل تشکیلات حاکمیتی در دستان یک گروه اقلیت قرار دارد و همان گروه است که منابع قدرت و ثروت را با هم در اختیار دارد اما یک جامعه پیچیده که طیف متنوعی از خواست عمومی را به همراه دارد، نیازمند شبکه گسترده سازمانی و نهادی است که از درجه استقلال بالایی نسبت به دخالت و نفوذ افراد و گروههای دیگر برخوردار باشد. درنهایت باید اذعان کرد که تحرک اجتماعی، بهعنوان مقدمه شکلگیری نوسازی و توسعه سیاسی لازم و ضروری است که چنانچه توازنی میان این تحرک اجتماعی و توسعه شبکه نهادی در ساختار سیاسی حاصل نشود، بیش از آنکه مسیر جامعه را به سوی نوینشدن رهسپار سازد، به بازتولید و گسترش دامنه التهابات دامن خواهد زد.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.