معرفی کتاب «مبانی و مرزهای حکمرانی مشورتی»
نویسنده در کتاب «مبانی و مرزهای حکمرانی مشورتی» سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که دموکراسیسازی و گذار به دموکراسی مشورتی تحت چه پیششرطهایی امکانپذیر است؟ و الزامات ظرفیت مشورتی در نظام تصمیمسازی چیست و مشروعیت مشورت دموکراتیک چگونه حاصل میشود؟


معصومه اشتیاقی: نویسنده در کتاب «مبانی و مرزهای حکمرانی مشورتی» سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که دموکراسیسازی و گذار به دموکراسی مشورتی تحت چه پیششرطهایی امکانپذیر است؟ و الزامات ظرفیت مشورتی در نظام تصمیمسازی چیست و مشروعیت مشورت دموکراتیک چگونه حاصل میشود؟
ایده محوری کتاب
ایده اصلی کتاب حول منطق حکمرانی مشورتی است که به گشودگیها مسیرها برای گذار به دموکراسی در جهان و بهویژه کشورهای دارای حکومتهای اقتدارگرا و خودکامه میپردازد. نویسنده در این کتاب قصد دارد نشان دهد که دموکراسی مشورتی دقیقا چیست و تحت چه شرایطی امکانپذیر میشود. درایزک به این مسئله پرداخته که چطور فروکاستن مشورت به درون نهادهای رسمی دولت، پذیرش کممایه دموکراسی است که میتواند مشروعیت مشورت را زیر سؤال ببرد. وی عقلانیت موجود در دموکراسی را به بحث میگذارد. اینکه فرصتهای نقد سیاستگذاریها و تصمیمات حاکمان از زوایای گوناگون تنها به واسطه دموکراسی امکان عملی مییابد و تنها با وجود پیششرطهای دموکراسی مشورتی، بستر نقد سیاست به وجود میآید. رویکرد مشورتی در نظریه دموکراتیک بر جایگاه ارتباطات و تأمل در کانون دموکراسی تأکید دارد. مفهوم «مشورت » کانون بحث درایزک درباره دموکراسی است. نویسنده به این مسئله میپردازد که چطور مشارکت افراد متأثر از تصمیمها میتواند به مشروعیت دموکراتیک منجر شود. وی اثربخشی و تمامیت نظامهای مشورتی را حول مقوله «ظرفیت مشورتی» مورد داوری قرار میدهد. به اعتقاد نویسنده ظرفیت مشورتی محصول ساختارهای خاصی با ویژگیهای معین است که به طور کلی شامل مشورت «اصیل»، «فراگیر» و «نتیجهبخش» است. وی مشورتی را اصیل میداند که بتواند تأمل درباره نظام ترجیحات را به روشی غیراجباری برانگیزاند و به لحاظ گستره و شمول امکان نقشآفرینی تمام بازیگران و ذینفعان درگیر را فراهم کند و از نظر نتیجهبخش و کارا بودن، قادر باشد با تعین یا تأثیرگذاری بر نتایج جمعی، تفاوت معناداری ایجاد کند. نویسنده با طرح نظریات افرادی چون هابرماس درخصوص اهمیت «اجماع» به مثابه معیار طلایی مشروعیت سیاسی در دموکراسی مشورتی، سعی در نشاندادن تولید «فرا اجماع» به عنوان هدف کلیدی در منطق مشورتی دارد و این مقوله را معیاری مهم برای ارزیابی نظامهای مشورتی میخواند. فرااجماع از سطح بالاتری از توافق و چانهزنی بین کنشگران برخوردار است و فرصت مطلوبتری برای شنیدهشدن صداهای مخالف فراهم میکند. به اعتقاد نویسنده مشورت باید در سایه ایجاد فرا اجماع درباره ارزشها، باورها، گفتمانها و نظام ترجیحات شکل بگیرد و تنها در چارچوب کثرتگرایی؛ حذفناپذیری دیدگاهها، چشماندازها، ارزشها و گفتمانها تولید میشود که این امر میتواند مشروعیت دموکراتیک و نمایندگی گفتمانی را بر عهده بگیرد. نویسنده به این مسئله میپردازد که چطور تحلیل دموکراسی بر پایه ظرفیت مشورت، نیازمند راهی برای تشریح اثربخشی نظامهای مشورتی است. از دید وی توجه به منطق نظام مشورتی موضوعی است که برای رسیدن به حکمرانی متکی به مشورت در نظامهای سیاسی لازم است. نویسنده به شش عنصر میپردازد که با بسط آنها در کنار یکدیگر، دموکراسیسازی در جوامع امکانپذیر میشود.
1. فضای عمومی. 2. فضای توانمند، 3. انتقال از فضای عمومی به فضای توانمند، 4. پاسخگویی فضای توانمند به فضای عمومی،
5. فرامشورت و 6. قاطعیت است. درایزک مشروعیت دموکراسی را وابسته به تصمیمات جمعی میداند که در معرض پذیرش فکورانه افراد متأثر از آن باشد، افرادی که بتوانند در مشورت نتیجهبخش درباره تولید آن تصمیم مشارکت داشته باشند. پذیرش فکورانهای که هزینه سنگینی بر ظرفیتهای مشورتی افراد یا جامعه تحمیل نکند. رویکردی که حذف هیچکس در آن به کار گرفته نشود و همه صداها به یک میزان امکان شنیدهشدن داشته باشند. نویسنده در این کتاب، وجود اندیشه کثرتگرایی را یکی از توافقاتی میداند که باید برای رسیدن به مشروعیت مشورت وجود داشته باشد. و از کثرتگرایی به عنوان شالوده و بنیان دموکراسی یاد میکند، چراکه نمایانگر عرصههای چندگانه قدرت است و با اقتدارگرایی و دیکتاتوری مبارزه میکند. بر همین اساس، نویسنده شرایط گفتوگو را مهم میداند و به الزامات آن میپردازد. نویسنده در این کتاب به دنبال این است که چگونه میتوان مفهوم «ظرفیت مشورتی» را در زمان گذار و تحکیم دموکراتیک جوامعی که دارای حکومتهای اقتدارگرا هستند به کار گرفت و عواملی که میتواند به دموکراسیسازی این کشورها بینجامد مورد واکاوی قرار میدهد. وی نشان میدهد چه نظامهای سیاسیای از دید مشورتی، غیردموکراتیک هستند. از دید نویسنده نظامهایی که فرصتهای افراد را برای تأمل آزادانه درباره ترجیحات سیاسی خود کاهش دهند فاقد ظرفیت مشورت هستند و این هشدار را میدهد که حکومتهای خودکامه هدفشان در نهایت از توجه به ترجیحات شهروندان، فقط تشویق مردم به پذیرش اصول حکومت است حتی با تهدید و زور. ارتباطات وقتی حالت مشورتی میگیرند که افراد را به تأمل درباره ترجیحاتشان تشویق کنند؛ غیراجباری باشند؛ علایق خاص افراد و گروهها را به اصول عامتر مرتبط کنند. «دموکراسی مشورتی را میتوان در تولید نتایج جمعی در تعاملات بین عناصر، بازیگران و مکانهای مختلف در نظام مشورتی جستوجو کرد که فضای عمومی و فضای توانمند را میپوشاند (ص. 118)». خواندن کتاب مبانی و مرزهای حکمرانی مشورتی بیش از همه به علاقهمندان حوزه علوم اجتماعی و به ویژه علم سیاست و دولتها پیشنهاد میشود. به کسانی که به دنبال فهمی از چگونگی شکلگیری بنیانهای دموکراسی در کشورهای خودکامه هستند، خواندن این کتاب پیشنهاد میشود و البته به سیاستمداران و کارگزاران دولت کمک میکند تا به بینشی از منطق ظرفیتهای مشورتی در نظام سیاسی دست یابند. کتاب «مبانی و مرزهای حکمرانی مشورتی» اثر جان اس درایزک و ترجمه وحید موسویداور توسط نشر شیرازه در 341 صفحه در سال 1401 با قیمت 135 هزار تومان منتشر شده است. برای تهیه کتاب میتوانید از طریق صفحه اینستاگرام برگبرگ اقدام کنید. برگبرگ صفحه تخصصی معرفی کتاب است که در رسانهها به معرفی و نقد کتاب میپردازد. با اسکن بارکد زیر به برگبرگ بپیوندید.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.