|

در واکنش به صحبت‌های عجیب نمایندگان درباره کرسنت

‌‌شکستن سکوت ۲۰ساله زنگنه در صداوسیما؟

شرق: در پرونده کرسنت چه اتفاقی افتاد؟ اگر فکر می‌کنید به هر طریقی می‌توانید جواب قطعی یا تا حدی قطعی برای این سؤال بیابید، انسانی بسیار خوش‌بین تلقی می‌شوید. به عنوان پیشنهاد سری به صفحه ویکی‌پدیای قرارداد کرسنت بزنید و اگر امر محصل و مشخصی دستگیرتان شد ما ادعای ابهام بیش از حد مطلب را پس می‌گیریم. از عجایب ایران یکی پرونده کرسنت است که همه درباره آن یک ادعا دارند. یعنی مخالفان همان نسبتی را به موافقان می‌دهند که موافقان به مخالفان. صحبت از خیانت و ضربه‌زدن به منافع ملی در جریان این پرونده بسیار عادی است. فقط یک نمونه از این عجایب اینکه در جریان کار محمدرضا رحیمی یک بار با افشاگری به دلایلی نامعلوم و درباره قراردادی بسیار حساس کار را معلق کرد؛ کاری که بر فرض درست‌بودن نیز می‌توانست در رده‌های بالا و بدون کشیدن موضوع به عرصه عمومی انجام شود. عجیب‌تر آنکه او بعدا به‌عنوان معاون‌اول محمود احمدی‌نژاد و به همراه مرحوم علی کردان در وزارت کشور در حال جوش‌دادن معامله بودند که شریعتمداری کیهان سوت‌زنی کرد و این بار قرارداد این‌گونه معلق شد. نام حسن روحانی و محمد خاتمی دو رئیس‌جمهور دیگر ایران نیز در این پرونده مطرح است. روحانی هنگام ریاست بر شورای عالی امنیت ملی به این پرونده ورود کرد و می‌شود گفت دو نظر متفاوت درباره قرارداد داشت.
ضربه به خوش‌نامی
به هرحال پس از صدور رأی دیوان داوری بین‌المللی در روزهای ابتدایی مهرماه سال جاری و محکوم‌شدن بدوی شرکت ملی نفت ایران به پرداخت بیش از 600 میلیون دلار جریمه به شرکت کرسنت، صداوسیما با یک فاصله کوتاه 20ساله ناگهان به موضوع علاقه نشان داده و برخی اعضای مجلس، از تریبون رسمی صداوسیما بار دیگر حمله به بیژن زنگنه وزیر سابق نفت ایران را شروع کردند و حالا زنگنه که در تمام این سال‌ها سکوت مطلق اختیار کرده بود -جز اینکه در یک جمله می‌گفت کرسنت قرارداد خوبی بود- در صفحه توییتر خود اعلام کرد که برای ارائه توضیحات به صداوسیما می‌رود؛ اتفاقی که شاید این بار رفع ابهام کند از این قضیه پیچیده. به بررسی سخنان اخیر نمایندگان خواهیم پرداخت اما پیش از آن بد نیست گفته شود که شرکت ملی نفت ایران از خوش‌نام‌ترین شرکت‌های نفت جهان بوده و به هر دلیلی و تقصیر هر کس که باشد این خوش‌نامی بر سر پرونده کرسنت تا حدی خدشه‌دار شده است. اگر کسی نگران منافع ملی ایران بود در وهله نخست حداقل برای لحظه‌ای این فکر به ذهنش خطور می‌کرد که حتی قراردادی بد، حتی زیان‌ده را حفظ کند تا آبروی 100ساله این شرکت که سال‌هاست بخش مهمی از معیشت مردمان ایران را تأمین کرده است ضربه نخورد. اتفاقی که نیفتاد و شد آنچه شد. اما نمایندگان انقلابی مجلس در این روزها چه گفتند؟
شرکت دلال و کلاهبردار؟
به سخنان مالک شریعتی‌نیاسر بسنده کنیم. از سوابق ایشان حداقل در وب‌سایت مجلس و صفحه ویکی‌پدیا که هیچ چیز موجود نیست. اما این نماینده تهران در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری درباره کرسنت گفت: «شرکت کرسنت یک شرکت کاغذی است و مشابه اتفاقی که در قرارداد ایران با این شرکت افتاده، در عراق و مصر نیز رخ داده است. این شرکت در سایر کشورها نیز تلاش کرده با انعقاد قراردادهای صوری و فسادزا با آنها و فسخ آن قرارداد به دنبال طلب غرامت از کشورهای مختلف باشد و کلا کسب و کار شرکت کرسنت همین بوده که یک قرارداد فسادزا ببندد و بعد طلب غرامت کند». این سخنان با توجه به سابقه نامعلوم و تجربه اندک ایشان چندان هم جای تعجب ندارد. اینکه شرکت کرسنت یک شرکت کاغذی است اولا خیلی معنای مشخصی ندارد. اگر منظور ایشان این است که کاغذهایی برای ثبت یک شرکت باید وجود داشته باشد همه شرکت‌ها کاغذی هستند. اگر منظور این است که شرکت کرسنت فقط یک اسم است؛ مانند بسیاری از شرکت‌های کلاهبردار، حرف خلاف‌واقع‌تر از این نمی‌توان زد. شرکت کرسنت اولین شرکت خصوصی انرژی خاورمیانه است و بسیار شناخته‌شده‌تر از این است که از کلاهبرداری و اخاذی درآمد کسب کند. یعنی اگر چنین بود در نزدیک به نیم‌قرن گذشته بالاخره یک نفر از عراق و مصر متوجه این مسئله می‌شد و دوم اینکه سود تجارت انرژی از اخاذی و 20 سال دنبال 600 میلیون دلار دویدن که تازه آن هم قطعی نیست و معلوم هم نیست قطعی شود و اگر بشود، کی پرداخت شود بسیار بسیار بیشتر است. ایراد چنین سخنان نامربوطی از جایگاهی رسمی را می‌توان به بی‌سابقگی و بی‌تجربگی نسبت داد اما توجیهی برای بازی‌کردن با آبروی مملکت نمی‌شود. خوشبختانه سخنان ایشان چون در خود ایران هم شناخته‌شده نیستند، بازتاب جهانی ندارد وگرنه شاید نهادهای نظارتی ناچار به ورود به پرونده ایشان به دلایل مربوط به امنیت ملی می‌شدند. ایشان همچنین گفته‌اند این شرکت در زمان «طاغوت» تأسیس شده که باز اصلا معنای مشخصی ندارد. آیا تأسیس شرکت توسط یک زاده عراق در شارجه امارات به دلیل اینکه با دوره طاغوت در ایران هم‌زمان بوده مستوجب عقوبت است؟ جالب است که شرکت ملی نفت ایران هم 50 سال قبل از کرسنت و در دوره اوج طاغوتی‌گری و با همکاری بریتانیا تأسیس شده. شریعتی همچنین گفته: «شگفت‌آور اینکه در مفاد قرارداد کرسنت آورده شده است که مفاد این قرارداد باید برای مسئولان جمهوری اسلامی ایران محرمانه باشد؛ یعنی یکی از دلایلی که برخی مفاد این قرارداد و ابعاد فساد در آن تا سال‌ها برای مسئولان جمهوری اسلامی روشن نشده بود به دلیل این بود که وزارت نفت در قرارداد با کرسنت قبول کرده بود که مفاد قرارداد محرمانه بماند. درباره این خود مسئولان باید حرف بزنند و اگر صحت نداشت آقای شریعتی باید پاسخ‌گو باشد. فقط از بیرون ماجرا به نظر می‌رسد برخی مسئولان از ماجرا آگاهی داشتند وگرنه چطور می‌توانستند از قیمت گاز فروخته‌شده خبردار شوند و آن را مغایر منافع ملی ببینند؟ بحث کرسنت را خود زنگنه و مخالفان باید حل‌وفصل کنند، اما دو سؤال وجود دارد: اول اینکه بعد از 20 سال چرا امروز صداوسیما به یاد شفاف‌سازی افتاده؟ و دوم اینکه نمایندگان مجلس نباید حداقلی از استانداردهای احتیاطی را در سخن‌گفتن رعایت کنند؟ آبروی شرکت ملی نفت به کنار، آبروی کشور بازیچه دعواهای
سیاسی است؟

شرق: در پرونده کرسنت چه اتفاقی افتاد؟ اگر فکر می‌کنید به هر طریقی می‌توانید جواب قطعی یا تا حدی قطعی برای این سؤال بیابید، انسانی بسیار خوش‌بین تلقی می‌شوید. به عنوان پیشنهاد سری به صفحه ویکی‌پدیای قرارداد کرسنت بزنید و اگر امر محصل و مشخصی دستگیرتان شد ما ادعای ابهام بیش از حد مطلب را پس می‌گیریم. از عجایب ایران یکی پرونده کرسنت است که همه درباره آن یک ادعا دارند. یعنی مخالفان همان نسبتی را به موافقان می‌دهند که موافقان به مخالفان. صحبت از خیانت و ضربه‌زدن به منافع ملی در جریان این پرونده بسیار عادی است. فقط یک نمونه از این عجایب اینکه در جریان کار محمدرضا رحیمی یک بار با افشاگری به دلایلی نامعلوم و درباره قراردادی بسیار حساس کار را معلق کرد؛ کاری که بر فرض درست‌بودن نیز می‌توانست در رده‌های بالا و بدون کشیدن موضوع به عرصه عمومی انجام شود. عجیب‌تر آنکه او بعدا به‌عنوان معاون‌اول محمود احمدی‌نژاد و به همراه مرحوم علی کردان در وزارت کشور در حال جوش‌دادن معامله بودند که شریعتمداری کیهان سوت‌زنی کرد و این بار قرارداد این‌گونه معلق شد. نام حسن روحانی و محمد خاتمی دو رئیس‌جمهور دیگر ایران نیز در این پرونده مطرح است. روحانی هنگام ریاست بر شورای عالی امنیت ملی به این پرونده ورود کرد و می‌شود گفت دو نظر متفاوت درباره قرارداد داشت.
ضربه به خوش‌نامی
به هرحال پس از صدور رأی دیوان داوری بین‌المللی در روزهای ابتدایی مهرماه سال جاری و محکوم‌شدن بدوی شرکت ملی نفت ایران به پرداخت بیش از 600 میلیون دلار جریمه به شرکت کرسنت، صداوسیما با یک فاصله کوتاه 20ساله ناگهان به موضوع علاقه نشان داده و برخی اعضای مجلس، از تریبون رسمی صداوسیما بار دیگر حمله به بیژن زنگنه وزیر سابق نفت ایران را شروع کردند و حالا زنگنه که در تمام این سال‌ها سکوت مطلق اختیار کرده بود -جز اینکه در یک جمله می‌گفت کرسنت قرارداد خوبی بود- در صفحه توییتر خود اعلام کرد که برای ارائه توضیحات به صداوسیما می‌رود؛ اتفاقی که شاید این بار رفع ابهام کند از این قضیه پیچیده. به بررسی سخنان اخیر نمایندگان خواهیم پرداخت اما پیش از آن بد نیست گفته شود که شرکت ملی نفت ایران از خوش‌نام‌ترین شرکت‌های نفت جهان بوده و به هر دلیلی و تقصیر هر کس که باشد این خوش‌نامی بر سر پرونده کرسنت تا حدی خدشه‌دار شده است. اگر کسی نگران منافع ملی ایران بود در وهله نخست حداقل برای لحظه‌ای این فکر به ذهنش خطور می‌کرد که حتی قراردادی بد، حتی زیان‌ده را حفظ کند تا آبروی 100ساله این شرکت که سال‌هاست بخش مهمی از معیشت مردمان ایران را تأمین کرده است ضربه نخورد. اتفاقی که نیفتاد و شد آنچه شد. اما نمایندگان انقلابی مجلس در این روزها چه گفتند؟
شرکت دلال و کلاهبردار؟
به سخنان مالک شریعتی‌نیاسر بسنده کنیم. از سوابق ایشان حداقل در وب‌سایت مجلس و صفحه ویکی‌پدیا که هیچ چیز موجود نیست. اما این نماینده تهران در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری درباره کرسنت گفت: «شرکت کرسنت یک شرکت کاغذی است و مشابه اتفاقی که در قرارداد ایران با این شرکت افتاده، در عراق و مصر نیز رخ داده است. این شرکت در سایر کشورها نیز تلاش کرده با انعقاد قراردادهای صوری و فسادزا با آنها و فسخ آن قرارداد به دنبال طلب غرامت از کشورهای مختلف باشد و کلا کسب و کار شرکت کرسنت همین بوده که یک قرارداد فسادزا ببندد و بعد طلب غرامت کند». این سخنان با توجه به سابقه نامعلوم و تجربه اندک ایشان چندان هم جای تعجب ندارد. اینکه شرکت کرسنت یک شرکت کاغذی است اولا خیلی معنای مشخصی ندارد. اگر منظور ایشان این است که کاغذهایی برای ثبت یک شرکت باید وجود داشته باشد همه شرکت‌ها کاغذی هستند. اگر منظور این است که شرکت کرسنت فقط یک اسم است؛ مانند بسیاری از شرکت‌های کلاهبردار، حرف خلاف‌واقع‌تر از این نمی‌توان زد. شرکت کرسنت اولین شرکت خصوصی انرژی خاورمیانه است و بسیار شناخته‌شده‌تر از این است که از کلاهبرداری و اخاذی درآمد کسب کند. یعنی اگر چنین بود در نزدیک به نیم‌قرن گذشته بالاخره یک نفر از عراق و مصر متوجه این مسئله می‌شد و دوم اینکه سود تجارت انرژی از اخاذی و 20 سال دنبال 600 میلیون دلار دویدن که تازه آن هم قطعی نیست و معلوم هم نیست قطعی شود و اگر بشود، کی پرداخت شود بسیار بسیار بیشتر است. ایراد چنین سخنان نامربوطی از جایگاهی رسمی را می‌توان به بی‌سابقگی و بی‌تجربگی نسبت داد اما توجیهی برای بازی‌کردن با آبروی مملکت نمی‌شود. خوشبختانه سخنان ایشان چون در خود ایران هم شناخته‌شده نیستند، بازتاب جهانی ندارد وگرنه شاید نهادهای نظارتی ناچار به ورود به پرونده ایشان به دلایل مربوط به امنیت ملی می‌شدند. ایشان همچنین گفته‌اند این شرکت در زمان «طاغوت» تأسیس شده که باز اصلا معنای مشخصی ندارد. آیا تأسیس شرکت توسط یک زاده عراق در شارجه امارات به دلیل اینکه با دوره طاغوت در ایران هم‌زمان بوده مستوجب عقوبت است؟ جالب است که شرکت ملی نفت ایران هم 50 سال قبل از کرسنت و در دوره اوج طاغوتی‌گری و با همکاری بریتانیا تأسیس شده. شریعتی همچنین گفته: «شگفت‌آور اینکه در مفاد قرارداد کرسنت آورده شده است که مفاد این قرارداد باید برای مسئولان جمهوری اسلامی ایران محرمانه باشد؛ یعنی یکی از دلایلی که برخی مفاد این قرارداد و ابعاد فساد در آن تا سال‌ها برای مسئولان جمهوری اسلامی روشن نشده بود به دلیل این بود که وزارت نفت در قرارداد با کرسنت قبول کرده بود که مفاد قرارداد محرمانه بماند. درباره این خود مسئولان باید حرف بزنند و اگر صحت نداشت آقای شریعتی باید پاسخ‌گو باشد. فقط از بیرون ماجرا به نظر می‌رسد برخی مسئولان از ماجرا آگاهی داشتند وگرنه چطور می‌توانستند از قیمت گاز فروخته‌شده خبردار شوند و آن را مغایر منافع ملی ببینند؟ بحث کرسنت را خود زنگنه و مخالفان باید حل‌وفصل کنند، اما دو سؤال وجود دارد: اول اینکه بعد از 20 سال چرا امروز صداوسیما به یاد شفاف‌سازی افتاده؟ و دوم اینکه نمایندگان مجلس نباید حداقلی از استانداردهای احتیاطی را در سخن‌گفتن رعایت کنند؟ آبروی شرکت ملی نفت به کنار، آبروی کشور بازیچه دعواهای
سیاسی است؟

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها