|

«شرق» به مناسبت تولد روزنامه دنیای اقتصاد، رقابت نابرابر رسانه‌های دولتی و خصوصی و تأثیر آن بر انحراف از توسعه در کشور را بررسی می‌کند

رسانه ‌به مثابه توسعه

نزدیک به 15 هزار رسانه در ایران فعالیت می‌کند که بخشی از آنها رسانه‌های دولتی و کثیری از آنها شبه‌رسانه هستند. در رأس این رسانه‌ها، صداوسیما به عنوان بنگاهی رسانه‌ای است که بودجه کلان 35 هزار میلیارد تومانی دریافت می‌کند. بودجه‌ای که گاه معادل بودجه چندین وزارتخانه است، اما آخرین نظرسنجی ایسپا نشان می‌دهد که فقط حدود 12.5 درصد مخاطبان ایرانی این رسانه را تماشا می‌کنند.


رسانه ‌به مثابه توسعه

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

‌شرق: نزدیک به 15 هزار رسانه در ایران فعالیت می‌کند که بخشی از آنها رسانه‌های دولتی و کثیری از آنها شبه‌رسانه هستند. در رأس این رسانه‌ها، صداوسیما به عنوان بنگاهی رسانه‌ای است که بودجه کلان 35 هزار میلیارد تومانی دریافت می‌کند. بودجه‌ای که گاه معادل بودجه چندین وزارتخانه است، اما آخرین نظرسنجی ایسپا نشان می‌دهد که فقط حدود 12.5 درصد مخاطبان ایرانی این رسانه را تماشا می‌کنند. در این رقابت نابرابر رسانه‌های خصوصی به حاشیه رانده شده‌اند و کمتر رسانه‌ای است که عمر طولانی دارد. این اتفاق به گفته متخصصان و صاحب‌نظران خلاف روند توسعه جامعه است و می‌تواند مسیر توسعه کشور را منحرف کند.

‌نزدیک به 15 هزار رسانه رسمی در ایران فعالیت می‌کنند. این در حالی است که در سال 1396 حدود هفت هزار رسانه در کشور فعال بوده و در سال 1393 کمتر از سه هزار و 800 رسانه در کشور فعالیت می‌کرد. بنابراین در دو بازه زمانی سال‌های 1393 تا 1396 و 1396 تا 1404 شمار رسانه‌های کشور جهش دوبرابری داشته‌اند. براساس گزارش سامانه جامع رسانه‌های کشور 5.8 درصد از رسانه‌های کشور روزنامه، 15.7 درصد هفته‌نامه، 4.2 درصد دوهفته‌نامه، 25.77 درصد ماهنامه، 1.6 درصد دو ماهنامه، 33.5 درصد فصلنامه، 11.1 درصد دو فصلنامه و 1.9 درصد سالنامه هستند.

در این میان 68.1 درصد رسانه سراسری هستند و از 10 هزار و 544 صاحب امتیاز رسانه‌ای، نزدیک به یک‌چهارم صاحب امتیاز حقوقی هستند. همچنین از 11 هزار و 631 مدیرمسئول رسانه‌های ایران فقط دو هزار و 405 نفر معادل 20.7 درصد زن هستند و بقیه را مردان تشکیل می‌دهند.

نگاهی به پراکندگی رسانه‌های کشور نشان می‌دهد که بیشترین رسانه‌های ایران با اختلاف چشمگیر یعنی حدود شش هزار و 713 نفر در تهران منتشر می‌شوند و کمترین رسانه‌ها در استان‌های کم‌برخورداری مانند چهارمحال‌و‌بختیاری، خراسان شمالی و خراسان جنوبی، کهگیلویه‌و‌بویراحمد و سیستان‌و‌بلوچستان قرار دارند.

وزارت ارشاد شمار خبرنگارانی را که اطلاعات آنها در سامانه جامع رسانه‌های کشور ثبت شده است، بالغ بر هشت هزار و 700 نفر برشمرده است. با توجه به شمار رسانه‌های کشور که بالغ بر 15 هزار رسانه است، تقریبا به‌ازای هر 1.7 خبرنگار یک رسانه وجود دارد. این موضوع می‌تواند حاکی از آن باشد که غالب رسانه‌های کشور بنگاه‌های کوچک‌مقیاس و پراکنده‌ای هستند که با اندک نیروی انسانی کار می‌کنند.

در این میان باید تأکید کرد که بخشی از رسانه‌های کشور دولتی و شبه‌دولتی هستند‌. ضمن اینکه باید گفت که از میان رسانه‌های بخش خصوصی تقریبا هیچ‌کدام جزء رسانه‌هایی با عمر طولانی نیستند و این رسانه‌ها در تاریخ مطبوعات کشور عمر کوتاهی داشته‌اند. حالا یکی از معدود رسانه‌های بخش خصوصی کشور یعنی روزنامه دنیای اقتصاد به 23سالگی رسیده است؛ روزنامه‌ای تخصصی که با وجود تلاطم حاکم بر اقتصاد و رسانه‌های کشور توانسته است خود را به یک مؤسسه رسانه‌ای و بالغ بر 400 پرسنل ارتقا دهد. چیرگی بلامنازع دولتی‌ها و شبه‌دولتی‌ها بر رسانه‌های کشور در شرایطی است که بسیاری از رسانه‌های داخلی با بحران اعتماد مخاطب مواجه شده‌اند؛ مصداق عینی این ماجرا صدا‌و‌سیما‌ست که با وجود بودجه دولتی کلانی که دریافت می‌کند، طبق آخرین نظرسنجی‌های ایسپا فقط ۱۲.۵ درصد مردم اخبار را از سازمان صدا‌و‌سیما دریافت می‌کنند و مخاطبان میزان اعتماد خود را به اخبار این رسانه فقط 14 درصد اعلام کرده‌اند. در سال 1404 بودجه صداو‌سیما حدود 35 هزار میلیارد تومان است که این رقم معادل بودجه چند وزارتخانه است اما با وجود ریخت‌وپاش دولت برای این رسانه بزرگ، مخاطبان به اخبار این بنگاه دولتی اعتماد کافی ندارند.

در این فضا که رسانه‌های بخش خصوصی کم‌جان هستند و قدرت رقابت با انبوه رسانه‌های دولتی و امنیت مالی آنها را ندارند، دنیای اقتصاد به عنوان یک رسانه بخش خصوصی به 23سالگی رسیده است. علیرضا بختیاری، مدیرمسئول دنیای اقتصاد، به «شرق» می‌گوید تضعیف رسانه‌های بخش خصوصی خلاف فرایند توسعه یک جامعه است. او تأکید می‌کند که در بسیاری از کشورهای بسته جهان به‌لحاظ فضای سیاسی، رسانه به‌مثابه یک ابزار سیاسی دیده می‌شود، بنابراین در این کشورها شمار رسانه‌های دولتی بسیار زیاد است و رسانه‌های بخش خصوصی قادر به رقابت با آن نیستند.

او تأکید می‌کند که چنین نگرشی به رسانه سبب می‌شود نشانی‌های اشتباه به سیاست‌گذاران و جامعه القا و جامعه از مسیر توسعه خارج شود.

روزنامه دنیای اقتصاد که در 23 آذر 1381 متولد شده است، تمرکز تحلیل‌های خود را بر اقتصاد گذاشت. علیرضا بختیاری، مدیرمسئول دنیای اقتصاد، به «شرق» می‌گوید دنیای اقتصاد به‌ عنوان یک روزنامه بخش خصوصی از ابتدا برای خود یک چارچوب فکری تعریف کرد و تصمیم گرفت منادی و پشتیبان هیچ حزب یا جریانی نباشد و فقط بر مبنای یک تئوری، مکتب یا دیدگاه فعالیت کند و آن تئوری اقتصاد آزاد بود.

او تأکید می‌کند: «دنیای اقتصاد فارغ از احزاب، گرایش‌های سیاسی و جریان‌های فکری متفاوت، تلاش کرد هر نگاه یا سیاستی را که با مفهوم اقتصاد آزاد و تقویت بخش خصوصی همخوانی دارد، حمایت و بر همین مبنا محتوای حرفه‌ای تولید کند». حالا دنیای اقتصاد توانسته است به ‌عنوان یک مؤسسه رسانه‌ای مطرح شود و محصولات خود را در قالب روزنامه، هفته‌نامه، سایت خبری و رسانه‌های تصویری و تلویزیون آنلاین توسعه دهد و علاوه‌ بر آن بخش‌های آموزشی و انتشار کتاب را نیز فعال کند و همچنین همایش‌های اقتصادی متعددی ترتیب دهد و البته مرکز نوآوری و شتاب‌دهی دنیای اقتصاد از سال ۱۴۰۰ فعالیت خود را در حوزه سرمایه‌گذاری خطرپذیر آغاز کرده‌ است. همچنین از مرداد سال ۱۳۹۰ با هدف یکپارچه‌سازی مدیریت شبکه توزیع روزنامه دنیای اقتصاد در سراسر ایران و تسریع فرایند چاپ و توزیع، سازمان شهرستان‌های دنیای اقتصاد با مدیریت چاپ و توزیع تجمیع شده و واحدی جدید تحت عنوان مدیریت چاپ، توزیع و امور شهرستان‌ها تشکیل شده‌ است. به‌این‌ترتیب پیگیری همه امور این فرایند از مرحله چاپ روزنامه و ضمایم آن تا توزیع هر نسخه روزنامه در کیوسک‌های مطبوعات تهران و شهرستان‌ها، تحت نظارت یکپارچه انجام می‌شود. هم‌اکنون روزنامه دنیای اقتصاد علاوه‌ بر توزیع گسترده از طریق هزارو 200 عامل فروش (کیوسک مطبوعاتی) در سطح تهران بزرگ، با نظارت مستقیم ۵۰ سرپرستی و نمایندگی مستقر در مراکز استان‌ها و شهرستان‌ها، در اختیار مخاطبان روزنامه در دورترین نقاط کشور قرار دارد. بختیاری تأکید می‌کند که در ایران و بسیاری از کشورهای منطقه، رسانه به ‌عنوان یک صنعت تلقی نمی‌شود. این در حالی است که رسانه می‌تواند به‌ عنوان صنعت در تولید ارزش افزوده اقتصادی و ایجاد اشتغال مشارکت کند. در مقابل در این کشورها، رسانه به‌مثابه یک ابزار سیاسی در اختیار دولت‌ها تصور می‌شود که مصرف‌کننده منابع مالی است و نه تولید‌کننده ارزش افزوده.

در مراسم سالگرد تأسیس دنیای اقتصاد که در این مؤسسه رسانه‌ای برگزار شد، چهره‌هایی مانند مسعود روغنی‌زنجانی معاون اسبق سازمان برنامه و بودجه، مسعود نیلی استاد اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف، علینقی مشایخی مؤسس دانشکده اقتصاد و مدیریت شریف، محمدحسین عادلی رئیس کل اسبق بانک مرکزی، مهدی کرباسیان معاون اسبق وزیر صمت، محمدرضا بهرامن نایب‌رئیس اتاق بازرگانی ایران، محمدمهدی بهکیش رئیس سابق اتاق ایران و ایتالیا، محمدجواد ظریف وزیر پیشین امور خارجه، موسی غنی‌نژاد استاد اقتصاد، محمدرضا نوروزپور معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در کنار برخی مدیران و سیاست‌گذاران از‌‌جمله پرویز خسروشاهی و حجت‌الله صیدی معاونان وزیر اقتصاد، مسعود سمیعی‌نژاد و ابراهیم شیخ معاونان وزیر صمت به‌ همراه روزنامه‌نگارانی مانند محمد مهاجری، عباس عبدی و مهدی رحمانیان حضور داشتند.

در این مراسم موسی غنی‌نژاد، اقتصاددان، با تأکید بر اهمیت آزادی بیان گفت حضورش در دنیای اقتصاد به ‌این‌ دلیل بوده که امکان بیان آزادانه دیدگاه‌هایش از ابتدا در این روزنامه فراهم بوده و آزادی را مهم‌ترین اصل فعالیت رسانه‌ای دانست. او با اشاره به بیش از 20 سال همکاری با دنیای اقتصاد، یادآور شد به این همکاری افتخار می‌کند. به عقیده موسی غنی‌نژاد، از آنجا که منافع ملی در هر جامعه در گرو آزادی و از قضا آزادی اقتصادی است، جامعه‌ای می‌تواند منافع ملی خود را تأمین کند که جامعه‌ای آزاد و اراده آزاد شهروندان آزاد بر آن حاکم باشد. او با اشاره به ضربه ایدئولوژی چپ به اقتصاد و جامعه در ایران، تأکید کرد همواره امکان بازنشر دیدگاه‌های خود را با آزادی کامل در این مجموعه رسانه‌ای داشته‌ام. در ادامه، مسعود نیلی با اشاره به افزایش بحران‌های اقتصادی و پیچیدگی حل آنها از طریق دستگاه‌های حاکمیتی، بر ضرورت استفاده از انباشت دانش اقتصادی تأکید کرد و گفت دنیای اقتصاد می‌تواند با ایفای رسالت آگاهی‌بخشی، نقش مؤثری در این مسیر ایفا کند. نوروزپور نیز با تأکید بر نقش دانش‌افزایی این روزنامه، دنیای اقتصاد را شبیه یک آموزشگاه دانست که سطح سواد اقتصادی جامعه را ارتقا داده و تصریح کرد این رسانه باید بیش‌از‌پیش در عرصه بین‌المللی فعال شود و تحلیل‌های دقیق‌تری از اقتصاد ایران به مخاطبان خارجی ارائه دهد. به گفته او، دنیای اقتصاد هیچ‌گاه به خبر صرف بسنده نکرده و همواره بر تحلیل متمرکز بوده است.

محمدمهدی بهکیش نیز با اشاره به ارتباط طولانی‌مدتش با دنیای اقتصاد گفت اولویت اصلی کشور باید اقتصاد باشد، چراکه با پیشرفت اقتصادی، بسیاری از موانع دیگر نیز رفع می‌شوند. او تجارت آزاد را یکی از ساده‌ترین مسیرهای دستیابی به اقتصاد آزاد دانست و تأکید کرد تقویت اقتصاد می‌تواند قدرت چانه‌زنی دیپلماتیک ایران را افزایش دهد. عباس عبدی با اشاره به تنگناهایی که مطبوعات با آن مواجه‌اند، خاطرنشان کرد هنر روزنامه‌نگار در شرایط محدود، تبیین درست واقعیت است و دنیای اقتصاد را نمونه‌ای از یک بنگاه واقعی دانست که توانسته از محل سود خود سرمایه‌گذاری و توسعه پیدا کند.

‌محمدجواد ظریف، وزیر اسبق امور خارجه کشور، نیز با اشاره به تغییر شگرف ناشی از کنشگری انسان‌ها در جهان معاصر، به نقش‌آفرینی گروه رسانه‌ای دنیای اقتصاد در عرصه اقتصاد ایران اذعان کرد و یادآور شد: دیگر امروز سازمان‌های بین‌المللی طرف تصمیم ما نیست و باید با انسان‌ها تعامل برقرار کرد. انسانی که آزاد است، ذی‌حق است و گرفتار روایت‌های متعددی است که برساخته‌ هستند. در همین راستا برسازی باید در جامعه ایران جدی گرفته شود. اگر امروز آینده‌ای تاریک را برسازی کنیم، این امر محقق می‌شود. در اقتصاد اصلی وجود دارد به نام آینده خودکام‌بخش؛ یعنی ما آینده‌ها را از خلال پیشگویی‌های خود محقق می‌کنیم. ظریف با اشاره به توان موجود برای ساخت آینده‌ای بهتر تصریح کرد: رسانه نقش بسیار مهمی برای ساختن یک آینده بهتر دارد.

مهدی رحمانیان، مدیرمسئول روزنامه ‌شرق‌، هم با اشاره به وضعیت فروماندگی اجتماعی، گفت در شرایطی که خستگی و ناامیدی در جامعه شنیده می‌شود، شکل‌گیری نهادی ماندگار مانند دنیای اقتصاد نشان‌دهنده امکان ساختن و به ثمر رساندن یک تجربه پایدار رسانه‌ای است.

در همین زمینه سعید ارکان‌زاده، روزنامه‌نگار با اشاره نقش رسانه‌های خصوصی در توسعه کشور به «شرق» می‌گوید: «رسانه‌های مدرن در ایران از همان اولین سال‌هایی که تأسیس شدند، رسانه دولتی بودند. در واقع، از زمان شروع به انتشار «کاغذ اخبار» تا حدود 70 سال بعد، تقریبا همه مطبوعات کشور دولتی بودند و منویات حکومت را پیش می‌بردند تا اینکه رسانه‌های خصوصی پا به عرصه گذاشتند و چنان در مسیر توسعه گام برداشتند که یکی از ستون‌های انقلاب مشروطه شدند. رادیو هم از ابتدای تأسیس یک رسانه دولتی بود و بعدتر تلویزیون هم که ابتدا در بخش خصوصی آغاز به کار کرد، به رسانه‌ای تماما دولتی تبدیل شد. این خط سیر نشان می‌دهد که نظام‌های سیاسی در ایران همواره دوست داشته‌اند کنترل افکار عمومی را در دست داشته باشند و در هر دوره‌ای از رونق هر قالبی از رسانه، با امکانات و بودجه‌ها و قدرت لایتناهی خود به بازیگر اصلی بدل شوند». او ادامه می‌دهد: «در دوران شکوفایی روزنامه‌ها در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ هم انواع و اقسام نهادهای دولتی دست به انتشار روزنامه زدند، تا جایی که حتی نهادی مثل هلال‌احمر یک روزنامه برای خود داشت. حالا می‌بینیم که در حال حاضر که اینترنت در عرصه رسانه حرف اول را می‌زند، باز تقریبا تمام خبرگزاری‌های کشور به‌جز معدودی از آنها حاکمیتی هستند اما طی این سال‌ها، همیشه در کنار رسانه‌های حاکمیتی، رسانه‌های خصوصی بوده‌اند که بار عمده روزنامه‌نگاری حرفه‌ای را بر دوش کشیده‌اند. رسانه‌های حاکمیتی و دولتی در ایران که کشوری است که سیاست‌های رسانه‌های عمومی حرفه‌ای در آن کم‌رنگ است، ناچار هستند دنباله‌رو نیات و سیاست‌های نهادهایی باشند که بودجه‌شان را تأمین می‌کنند. مردم هم به‌خوبی این را می‌فهمند و همواره با دیده شک و تردید به مطالب و عملکرد آنها نگاه کرده‌اند اما رسانه‌های خصوصی با استقلال عمل تا حدود بیشتری به روزنامه‌نگاری پرداخته‌اند. هرچند آنها هم در معرض کمبود بودجه قرار دارند و در فضای رسانه‌ای ایران هر لحظه ممکن است در ورطه تجاری‌شدن یا تعامل با شرکت‌ها و نهادها یا عامه‌پسندی و سطحی‌نگری قرار بگیرند، اما در هر حال، باید مخاطب خود را هم حفظ کنند. رسانه خصوصی ناچار است برای کسب سود خود هم که شده، به علایق و سلایق مخاطب توجه کند، کیفیت استاندارد خود را حفظ کند، خلاقیت داشته باشد و مطالب و محتواهایی منتشر کند که برای مخاطبان و مردم جالب و مفید باشد». به گفته ارکان‌زاده: «بنابراین خواه‌ناخواه در روزنامه‌نگاری خصوصی، تا حدودی توجه به منافع مردم و خیر عمومی پررنگ‌تر می‌شود. به این ترتیب، رسانه‌های خصوصی می‌توانند ابزاری مفیدتر برای توسعه سیاسی و اجتماعی در کشورهایی همچون ایران باشند». لیلی فرهادپور، روزنامه‌نگار، از زاویه دیگری به ماجرا نگاه می‌کند و به «شرق» می‌گوید که وقتی اقتصاد کشور عمدتا دولتی و شبه‌دولتی است، ناخودآگاه رسانه یا به‌صورت مستقیم در اختیار دولت و شبه‌دولتی‌هاست و از آنها منابع مالی می‌گیرد یا اینکه به‌صورت غیرمستقیم از بنگاه‌های اقتصادی تغذیه می‌کند که در اختیار دولت و شبه‌دولتی‌ها هستند و در نتیجه میزان اعتماد مخاطب به رسانه‌ها به جایی می‌رسد که هم‌اکنون قرار دارد‌.

او تأکید می‌کند: «در رسانه‌های خارجی هم بعضا شاهد جریان غیرمنصفانه اطلاعات از غرب به شرق هستیم و در نتیجه در این فضا رسانه‌ها گرفتار بحران مخاطب می‌شوند و در جهانی که عصر انفجار اطلاعات خوانده می‌شود، مخاطبان مانند جویندگان طلا برای یافتن اخبار و تحلیل‌های درست‌تر ناچار هستند به انبوهی از اطلاعاتی پناه ببرند که در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود یا به اخبار و تحلیل شهروند یا خبرنگارانی مراجعه کنند که می‌کوشند از آزادی بیان در شبکه‌های اجتماعی و بسترهای فناوری‌محور بهره ببرند».

جعفر خیرخواهان، اقتصاددان اما معتقد است که رسانه‌ها نباید منتظر فراهم‌شدن بستر آزاد فعالیت باشند و آنها باید به عنوان پیشگام جامعه برای رساندن صدای تمام گروه‌ها و اقشار اجتماع پیش‌قدم شوند تا بتوانند اعتماد مخاطبان را جلب‌ و در راه توسعه، بسترسازی کنند. او تأکید می‌کند که انحصار رسانه‌ای دولت و شبه‌دولتی‌ها سبب می‌شود که فقط صدای حاکمیت در جامعه شنیده شود و این مسئله با اساس توسعه تعارض جدی دارد.

ر

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.