آدمی که هیچ است
نمایشگاه آثار بهمن محصص در گالری لیلا هلر دبی
«در کارهای من یک چیز مطرح است؛ محکومیت وجود. آدم که یک موجود چندبعدی بود، امروزه نیست شده و من این نیستشدگی را با این بیدستوپا بودنشان، بیدهن بودنشان، بیچشم بودنشان و با اینها نشان میدهم. من این را نشان میدهم، یک آدمی که هیچ است». بهمن محصص.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
ترانه سلطانی
«در کارهای من یک چیز مطرح است؛ محکومیت وجود. آدم که یک موجود چندبعدی بود، امروزه نیست شده و من این نیستشدگی را با این بیدستوپا بودنشان، بیدهن بودنشان، بیچشم بودنشان و با اینها نشان میدهم. من این را نشان میدهم، یک آدمی که هیچ است». بهمن محصص.
نمایشگاه آثار بهمن محصص در گالری لیلا هلر دبی که از 18 سپتامبر تا 5 نوامبر برگزار میشود، فرصتی است که میتوان در مواجهه مستقیم با دهان باز فیفی قرار گرفت و به جهان هیچبودگی یکی از رادیکالترین هنرمندان معاصر ایرانی راه یافت. هنرمندی که عمده آثارش در مرزی بین اسطوره و فلسفه در تلاطم هستند.
نمایشگاه بیش از آنکه صرفا مروری از گذشته باشد، با انتخاب چند اثر از دوران مختلف و مجموعههای مختلف هنرمند گردآوردی شده است.
همانطور که از نام محصص مشخص است، فصل مشترک تمام آثار عصیان است. در این نمایشگاه علاوه بر فیگورها و طبیعتهای بیجان، یک اثر بزرگ انتزاعی نیز به نمایش درآمده است. شاید در نگاه اول این تابلوی به نسبت بزرگ چندان با متر و معیارهای محصص همخوانی نداشته باشد، اما پالت رنگی ویژه، جسارت و بیملاحظگی خاص هنرمند در این اثر پیداست.
اما امضای محصص معمولا با فیگورها و طبیعت بیجانهای او همراه است. در این نمایشگاه نیز ما چند تابلو از فیگورهای غالبا عضلانی که بدنمندبودن را از فرم کلاسیک و شاید ایدئال آن دور کردهاند، داریم. عریانی فیگورها و فشردگی بدنها نماینده ایدئولوژی ذهن محصص شدهاند. محصص بارها اذعان داشته که از اسطوره بهعنوان گفتمان و زمینهای برای بازنمایی واقعیت معاصر استفاده میکند. البته در به کار بردن معاصریت برای آثار او باید دقیق بود، چراکه به گفته خودش، از نقاشی هنوز حال را میخواهند درحالیکه حرف او یک چیز است؛ محکومیت وجود. و این محکومیت شاید خاص انسان مدرن باشد، چراکه انسان اسطورهای محصص از یک فضای مدرن آمده که با زبان نمادین اضطراب و پوچشدگی
سخن میگوید.
فیگورهای مردانه اما گاهی بیچشم یا بیدهن محصص شاید بتوانند خوانشی معکوس از ونوسهای زنانه ابتدای تاریخ باشند که این بار قربانی رنج و شکنندگی انسانی شدهاند. ونوسی که نماد زایش و فراوانی بود، در اینجا تبدیل به زوال و خاموشی شده است.
ساتیرها، پرسئوسها و مدوساهای تغییر مورفولوژی یافته محصص نماینده زیباییشناسی خاص و البته تراژیک او هستند که در طبیعت بیجانهای او نیز دیده میشود. در این نمایشگاه چند اثر از مجموعههای طبیعت بیجان وجود دارد که همان پالت رنگی تیره و قلم مشخص هنرمند در این آثار دیده میشود. قلم محصص از خشونت و آنارشی دور نشده و اشیا مثل میز، ماهی مرده، بطری و... را به گونهای قرار داده که انگار جای سوژه انسانی قرار گرفتهاند و بیمعنایی و تهیبودن ویژه هنرمند را به مخاطب عرضه میکنند. شاید بتوان با دیدن کنار هم این آثار به این نتیجه رسید که این میزها، ساعاتی پس از مرگ تراژیک یک انسان به حال خود رها شدهاند.
تماشای این مجموعه در گالری لیلا هلر بیش از هر چیز یادآور این نکته است که آنچه باقی مانده، جستوجوی بیپایان حقیقت در صحنهای اسطورهای است که احتمالا مدتهاست از معنا خالی شده و قهرمانانش مردهاند. در آثار محصص مرگ و زندگی چندان از هم جدا نیستند، هریک میتواند علت دیگری شود. زیباییشناسی خاص هنرمند نیز در همین نقطه شکل میگیرد. به قول خودش هر وقت زندگی دوباره قابل لمس شود، زیبایی هم خلق خواهد شد.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.