|

تهران گروگان سیاست‌های جناحی

تهران سال‌هاست در میانه جدال جناح‌ها گرفتار مانده است. شهری که باید با تدبیر، قانون و خرد جمعی اداره شود، حالا به میدان رقابت سیاسی تبدیل شده؛ جایی که هر گروهی با شعارهای تازه می‌آید، طرح‌های قبلی را کنار می‌گذارد و همه‌ چیز را از نو آغاز می‌کند. در این رفت‌و‌برگشت‌های سیاسی، شهر مانده است و انبوهی از پروژه‌های نیمه‌تمام، آلودگی بی‌پایان و مردمی که دیگر به وعده‌ها اعتماد ندارند.

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

ملیحه مقصودی-دکتری شهرسازی از دانشگاه تهران: تهران سال‌هاست در میانه جدال جناح‌ها گرفتار مانده است. شهری که باید با تدبیر، قانون و خرد جمعی اداره شود، حالا به میدان رقابت سیاسی تبدیل شده؛ جایی که هر گروهی با شعارهای تازه می‌آید، طرح‌های قبلی را کنار می‌گذارد و همه‌ چیز را از نو آغاز می‌کند. در این رفت‌و‌برگشت‌های سیاسی، شهر مانده است و انبوهی از پروژه‌های نیمه‌تمام، آلودگی بی‌پایان و مردمی که دیگر به وعده‌ها اعتماد ندارند.

در شورای پنجم، شعار شفافیت و قانون‌گرایی بر سر زبان‌ها بود. سامانه شفافیت ایجاد، طرح برج‌باغ‌ها لغو و حفاظت از فضای سبز به اولویت تبدیل شد. اما اختلافات درونی و تغییر پیاپی مدیران، فرصت تثبیت اصلاحات را از میان برد. در پایان دوره، با وجود تلاش برای نهادینه‌کردن شفافیت، آن حس اعتماد و ثباتی که شهروندان انتظار داشتند، شکل نگرفت.

با آغاز شورای ششم، ترکیب تازه‌ای از مدیریت شهری روی کار آمد که وعده تحول، توسعه و تهران قوی‌تر می‌داد. اما تجربه نشان داد هماهنگی سیاسی الزاما به کارآمدی منجر نمی‌شود. تصمیم‌های شتاب‌زده، صدور بخش‌نامه‌های بحث‌برانگیز و گسترش نگاه پروژه‌محور، در کنار کاهش نقش نظارتی شورا، انتقادهای گسترده‌ای را برانگیخت. بسیاری معتقدند شورا در این دوره بیش از آنکه ناظر باشد، به همراهی بی‌چون‌وچرای مدیریت اجرائی بدل شده است. نتیجه، کم‌رنگ‌شدن شفافیت و تضعیف اعتماد عمومی بوده است.

تهران در این سال‌ها از فقدان گفت‌وگوی واقعی میان نهادها رنج می‌برد. فاصله میان شورا و شهرداری، که باید رابطه‌ای سازنده و متوازن باشد، گاه چنان زیاد شده که تصمیم‌های شهری در جزیره‌های جداگانه گرفته می‌شود. این شکاف باعث شده نه طرح‌های بزرگ شهری به‌درستی پیش برود، نه نظارت بر هزینه‌ها و عملکردها کارآمد باشد. در چنین فضایی، مردم خود را تماشاگر دعواهای سیاسی می‌بینند، نه شریک در آینده شهرشان.

اکنون زمان آن رسیده که مدیریت شهری از سایه سیاست خارج شود. اداره پایتخت باید به عقلانیت، دانش فنی و منافع عمومی تکیه کند، نه به رقابت‌های حزبی. تهران شهری است با میلیون‌ها شهروند آگاه که از شعار خسته‌اند و خواهان تصمیم‌های صادقانه و قابل‌ اجرا هستند. اگر قرار است این شهر نفسی تازه کند، باید از دایره جناح‌گرایی بیرون آید و به شهروندانش بازگردد.

تهران بیش از هر زمان دیگری به مدیریتی نیاز دارد که در آن صدای مردم شنیده شود و نه صدای جناح‌ها. آینده این شهر نه در شعارهای سیاسی، بلکه در شفافیت، عدالت و مشارکت واقعی شهروندان رقم می‌خورد. پایتخت می‌تواند دوباره جان بگیرد، اگر سیاست از خیابان‌هایش فاصله بگیرد و جای خود را به خرد و قانون بسپارد. فقط در آن صورت است که می‌توان گفت: تهران، واقعا شهر همه خواهد بود.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.