منظرهای شکوهمند از پروژه فکری کیرکگور
قطعات فلسفی
«تکرار»، «خردهنانهای فلسفی» و «مفهوم اضطراب» نوشته سورن کیرکگور، منظرهای شکوهمند از پروژه فکری این فیلسوف ارائه میدهد و اینک با ترجمه درخور صالح نجفی در نشر مرکز در دسترس مخاطبان فارسیزبان است. «تکرار» از گذار از مرحله زیباشناختی به مرحله دینی سخن میگوید و راوی آن برخلاف ایوب در کتاب مقدس که سرآخر توانست به تکرار حقیقی نائل شود و هر آنچه را از دست داده بود از نو به چنگ آورد، در این مسیر شکست میخورد.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: «تکرار»، «خردهنانهای فلسفی» و «مفهوم اضطراب» نوشته سورن کیرکگور، منظرهای شکوهمند از پروژه فکری این فیلسوف ارائه میدهد و اینک با ترجمه درخور صالح نجفی در نشر مرکز در دسترس مخاطبان فارسیزبان است. «تکرار» از گذار از مرحله زیباشناختی به مرحله دینی سخن میگوید و راوی آن برخلاف ایوب در کتاب مقدس که سرآخر توانست به تکرار حقیقی نائل شود و هر آنچه را از دست داده بود از نو به چنگ آورد، در این مسیر شکست میخورد. در این کتاب با نوعی تحلیل حیات باطن مواجهیم که در آن، یک فرد همزمان نقش بیمار و روانکاو را بازی میکند.
«مفهوم اضطراب» کیرکگور، تعمقی با گرایش روانشناختی درباره مسئله گناه موروثی است که فیلسوف در آن ادعا میکند قصد دارد این کتاب را به همان سرراستی بنویسد که مرغان هوا آواز سر میدهند. از دید کیرکگور، گناه اول هر فردی از ابنای بشر شبیه گناه اول آدم ابوالبشر است. او سپس سراغ اضطراب میرود و آن را به اضطراب عینی (برونذاتی) و اضطراب ذهنی (درونذاتی) تقسیم کرده و رابطه آن را با آزادی برجسته میکند: امکان آزادی در اضطراب عرض اندام میکند. کیرکگور اضطراب را ترس یا دلهرهای نامشخص میداند که پیششرط آزادی و به همین سبب، پیششرط گناه است؛ زیرا اضطراب همانا تصدیق وضع کنونی ما و بازشناخت ماهیت امکان است. در اینجا کیرکگور در مقام متفکری مسیحی بحث میکند و تا بخواهید از متن کتاب مقدس نقل میکند و خیلی وقتها از عبارتهایی از زبانهای دیگر استفاده میکند که چهبسا برای فیلسوفان و کیرکگورپژوهان جذاب باشد، اما خوانندگانی را که علایق عامتر دارند به اضطراب دچار خواهد کرد.
رساله «خردهنانهای فلسفی» به روایت یوهانس کلیماکوس، کوششی آمیخته به طنز و تعریض است تا چیزی «ابداع» کند که شباهتی شبههانگیز به مسیحیت دارد. در ابتدا گزارشی به دست میدهد از دیدگاه سقراط (یعنی سقراطِ افلاطون) درباره «حقیقت» مطلق و چگونگی دستیافتن به آن، و سپس به جستوجوی بدیلی برای دیدگاه سقراط برمیآید که معتقد بود حقیقت را از راه «تذکار» میتوان یافت. «خردهنانهای فلسفی» نخستین کوشش کیرکگور است برای شرح و بسط این عقیده که ایمان مسیحی بر مدار تجسد میگردد، چیزی که به اعتقاد یوهانس کلیماکوس «خرق اجماع مطلق» و مصداق کامل «تناقض» و «نامحتملترین» امر قابل تصور است. هم کلیماکوس و هم کیرکگور در نوشتههای بعدی تأکید خواهند کرد که تجسد را باید واقعهای تاریخی تلقی کرد؛ چون اگر غیر از این باشد، چارهای جز «بازگشت به سقراط» نخواهیم داشت. کیرکگور خردهنانهای فلسفی را درست چهار روز پس از انتشار «مفهوم اضطراب» منتشر کرد. «خردهنانها» به گفته مترجمش، از زاویهدیدی انتقادی درگیر ایدئالیسم آلمانی میشود و به تفسیرهای هگلیمشربان دانمارکی هجوم میبرد. یوهانس کلیماکوس منظری بدیل برای نگریستن به مسائل فلسفه و ایمان عرضه میکند و روی عنصری انگشت میگذارد که در نظام «جامع» هگلی خالی است. اصل مسئله شاید همینجا باشد؛ نظامی جامع که جامعیتش را مدیون حذفی مهم است، حذف تجربه درونی یا هستی انضمامی فردی فرید شاید. مسئله اینجاست که در آن نظام نباید جایی برای ایمان باشد. ایمان باید در همهحال به صورت نقطه کور نظام یا وجه بازنماییناپذیر هر شکلی از بازنمایی یا حد درونی هر گفتاری عمل کند. شاید بتوان گفت پروژه فکری کیرکگور همان حد درونی گفتار فلسفی جامعیتگرای هگل است. آنچه مسلم است این است که کیرکگور با عالم و آدم و قبل از همه با خود خویش سر جنگ داشت و وقتی کسی به نبرد با گفتارهای «قدرت» برود، نخستین و شاید مهمترین سلاحش همواره بیقدرتیاش است و مهمترین ترفندش دستبردزدن به مهمات حریفانش. این است نسبت غریب کیرکگور با سنت ایدئالیسم فلسفی از افلاطون تا هگل.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.