پارههای فلسفیِ کیرکگور به روایت صالح نجفی
خردهنانی از خوان فلسفه
«خردهنانهای فلسفی» رساله دشوار و مهم سورن کیرکگور است که بهتازگی با ترجمه صالح نجفی منتشر شده. این رساله که به گفته مترجم با عنوان «پارههای فلسفی» یا «قطعههای فلسفی» شهرت دارد، دستکم سه بار به زبان انگلیسی ترجمه شده و هر بار مقدمهها و شرحهایی بر آن افزوده است. این اثرِ کیرکگور با ابتکاری طنزآمیز و با بهرهگیری از شخصیت یوهانس کلیماکوس، کوششی آمیخته به طنز و تعریض و تجاهل به عمل میآورد تا چیزی «ابداع» کند که شباهتی شبههانگیز به مسیحیت دارد.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: «خردهنانهای فلسفی» رساله دشوار و مهم سورن کیرکگور است که بهتازگی با ترجمه صالح نجفی منتشر شده. این رساله که به گفته مترجم با عنوان «پارههای فلسفی» یا «قطعههای فلسفی» شهرت دارد، دستکم سه بار به زبان انگلیسی ترجمه شده و هر بار مقدمهها و شرحهایی بر آن افزوده است. این اثرِ کیرکگور با ابتکاری طنزآمیز و با بهرهگیری از شخصیت یوهانس کلیماکوس، کوششی آمیخته به طنز و تعریض و تجاهل به عمل میآورد تا چیزی «ابداع» کند که شباهتی شبههانگیز به مسیحیت دارد. در ابتدا گزارشی به دست میدهد از دیدگاه سقراط (یعنی سقراطِ افلاطون) درباره «حقیقت» مطلق و چگونگیِ دستیافتن به آن، و سپس به جستوجوی بدیلی برای دیدگاه سقراط برمیآید که معتقد بود حقیقت قصوا (کمال مطلوب) را از راه «تذکار» میتوان یافت. «خردهنانهای فلسفی» نخستین کوشش کیرکگور است برای شرح و بسط این عقیده که ایمان مسیحی بر مدار تجسد میگردد، امری که به اعتقاد یوهانس کلیماکوس «خرق اجماع مطلق» است و مصداق کامل «تناقض» و «نامحتملترین» امر قابل تصور است. کلیماکوس و کیرکگور در نوشتههای بعدی تأکید خواهند کرد که تجسد را باید واقعهای تاریخی تلقی کرد، چون اگر غیر از این باشد چارهای جز «بازگشت به سقراط» نخواهیم داشت. اما در ضمن هر کوششی را برای بناکردنِ ایمان به خدا-انسان (یعنی خدای متجسد) بر پایه شواهد و قرائن تاریخی رد خواهند کرد. کیرکگور «خردهنانهای فلسفی» را درست چهار روز پس از انتشار «مفهوم اضطراب» منتشر کرد. یکی از غریبترین و جذابترین روایتها از وجه خارق اجماع و خلاف عقل سلیم از مسیحیت. چنانکه مترجم در مقدمه کتاب آورده «خردهنانهای فلسفی» در ادامه «تکرار» و در کنار «مفهوم اضطراب» منظرهای نه کامل اما شکوهمند از پروژه فکری بیهمتای کیرکگور ترسیم میکند. صالح نجفی در گفتوگویی با «ایبنا» درباره کتاب «خردهنانهای فلسفی» اشاره میکند که پروژه فکری کیرکگور کاری به عقلانیت علمی و در کل مسائل عینی و قرائن و شواهد تاریخی و معجزات ندارد. «دینی که او از آن دم میزند شالوده مسئولیتپذیری مطلق است. من گمان میکنم در خردهنانها امکانی برای تعریف صورتی از سیاست رهاییبخش رادیکال و کلیگرایی سکولار مستتر است. حتی میتوان گفت، یوهانس کلیماکوس نیچهای مسیحی و برابریخواه است. عین هر انسان دیگری، و این یعنی بعد از این واقعه همه انسانها به اعتبار توان رستگاری برابرند. همه به یک اندازه توان معاصرشدن با واقعه تجسد را دارند. فردی که با خرق اجماع مواجه میشود نخستین گام را در راه سوژه سیاسی شدن برمیدارد». او همچنین از فرمِ متفاوت آثار کیرکگور میگوید، اینکه «همواره در مرزها میاندیشد و در فضاهای منفی مینویسد، مرز میان فلسفه و ادبیات، یا این یا آن و تکرار، مرز میان فلسفه و الهیات، مرز میان الهیات عقلی و الهیات ایمانی، مرز میان نظرپردازی فلسفی و روانشناسی آزمونی... اما شاید بتوان گفت، در بسط ایدهها همواره از منطق جستار پیروی میکرد. یک سؤال یا مسئله را برمیگرفت، خواه از تاریخ فلسفه خواه از علم اصول دین خواه از زندگی هرروزه خواه از تجربههای شخصی، و بعد بر پایه تداعی و توسعه تضادها و تنشهای درونی مقولهها و مفهومهای مرتبط نوعی صورت فلکی میساخت و میپرداخت که به تعبیر زیبای آدورنو همواره قسمی میدان نیرو شکل میدهد و همواره امکان واساختن و گسترش دارد». از این منظر است که صالح نجفی، مترجمِ چندین اثر از کیرکگور ازجمله «یا این یا آن»، «تکرار»، «مرض تا به موت» و «مفهوم اضطراب»، پروژه کیرگور را به اعتبار فرم سیاسی میخواند: «فرم است که تعیینکننده است و هر محتوایی را بحرانی و تنشزا و زایا میگرداند... نقطه شروع در بسیاری موارد مسئلهای الهیاتی است اما به قول آدورنو زیر نگاه جستار هر سازه یا ساختار فکری ناگزیر تبدیل به میدان نیرو میشود و روش تحریر و روح سقراطی و موتور ایرونیا کیرکگور آن سازه را واسازی میکند و امکانهای بیشمار برای بازاندیشی در تمام مفهومها میآفریند». از دیدِ نجفی، ایرونیا، طنز و تعریض و تجاهل، در «خردهنانهای فلسفی» فقط وسیله یا تمهیدی سبکی نیست، بلکه انتخابی راهبردی و عنصری محوری است؛ ابزاری است برای کاوش در ماهیت حقیقت و ایمان و هستی انضمامی انسان. «اصلا خود عنوان که در ترجمههای قدیمیتر انگلیسی به «قطعات» یا «پارههای فلسفی» ترجمه میشد مصداق کامل ایرونیا است. ما با خردهنانی از خوان فلسفه رویاروییم، فلسفهای جامع که در قالبی خُردشده عرضه شده است. و البته کیرکگور در این رساله ایرونیا را به اوجی دستنیافتنی میرساند. در خردهنانها مکالمهای هست میان منتقدی گمنام که شاید نماینده یا سخنگوی جمیع خوانندگان بالقوه رساله یا عقل سلیم است و یوهانس کلیماکوس. رابطه آن منتقد مثالی، نماینده اجماع عقلی-فلسفی، و یوهانس کلیماکوس، این شاعر دینی تعلیمدیده در مکتب ایرونیای سقراطی، از تضاد و تخاصم به جستوجوی مشترک تفاهم فلسفی میرسد. این روش بدیع هر خوانندهای را درگیر پروژه نویسنده رساله میکند. هدف نویسنده ابلاغ مستقیم حقایق وحی نیست. یوهانس میخواهد تفاوت کیفی مسیحیت را با ایدئالیسم فلسفی روشن سازد. این مبنای زبان مرکب رساله است. قرار است با هگلیهای دست راستی تصفیهحساب کند و بنابراین باید به زبانی سخن بگوید که ایشان متوجه منظورش بشوند و از سوی دیگر نویسنده دست به آزمایشی فکری میزند که هرکسی که دغدغه ایمان داشته باشد ناگزیر درگیرش خواهد شد. اهمیت خردهنانها ضمنا در این است که سلسلهای از مفهومها و مقولهها را در مرز فلسفه مدرن و الهیات ایمانی به شکل صاف و پوستکنده تعریف میکند، حقیقت و تذکار و وحی و خرق اجماع و گناه و لحظه و عشق و شور و صیرورت و معاصر بودن. خردهنانها فرمی ایرونیایی دارد که خواننده را قطع نظر از محتوا و مضمون دینی و الهیاتیاش متوجه اهمیت ایمان و مسئولیت میسازد. مهم این است که این آزمایش فکری به هر صورت الهامبخش است اما اگر قبول کنیم که مسیحیت در قالب رادیکالی که کیرکگور عرضه میکند دقیقا دین مدرنیته است آنگاه باید گفت آنچه یوهانس کلیماکوس درباره هسته خارق اجماع مسیحیت میگوید فرم و فرمول هر صورتی از رادیکالیسم است. مسیحیت خردهنانها قصهای تاریخی است که در برابر هر تفسیر جزئیگرا و تاریخگرا از دین مقاومت میکند. اگر مخاطب حواسش جمع باشد که این آزمایش فکری را در چه چارچوبی بخواند هیچگاه سردرگم نخواهد شد. از اینها گذشته، خردهنانها را میتوان راهنمای قرائت یکی از مهمترین و دشوارترین نوشتههای کیرکگور تلقی کرد، یعنی مفهوم اضطراب».
صالح نجفی درباره ارتباط «خردهنانهای فلسفی» با رئالیسم آلمانی نیز میگوید: «خردهنانها از زاویه دیدی انتقادی درگیر ایدئالیسم آلمانی میشود و به تفسیرهای هگلیمشربان دانمارکی هجوم میبرد. یوهانس کلیماکوس منظری بدیل برای نگریستن به مسائل فلسفه و ایمان عرضه میکند و روی عنصری انگشت میگذارد که در نظام «جامع» هگلی خالی است. اصل مسئله شاید همینجا باشد، نظامی جامع که جامعیتش را مدیون حذفی مهم است، حذف تجربه درونی یا هستی انضمامی فردی فرید شاید. مسئله اینجاست که در آن نظام نباید جایی برای ایمان باشد. ایمان باید در همه حال به صورت نقطه کور نظام یا وجه بازنماییناپذیر هر شکلی از بازنمایی یا حد درونی هر گفتاری عمل کند. شاید بتوان گفت، پروژه فکری کیرکگور همان حد درونی گفتار فلسفی جامعیتگرای هگل است. آنچه مسلم است این است که کیرکگور با عالم و آدم و قبل از همه با خود خویش سر جنگ داشت و وقتی کسی به نبرد با گفتارهای «قدرت» برود نخستین و شاید مهمترین سلاحش همواره بیقدرتیاش است و مهمترین ترفندش دستبرد زدن به مهمات حریفانش. این است نسبت غریب کیرکگور با سنت ایدئالیسم فلسفی از افلاطون تا هگل». صالح نجفی معتقد است کیرکگور مفهوم وساطت در دستگاه فلسفه هگل را به پرسش میگیرد و «حرفش این است که این مفهوم در فضای ایمان به کار نمیآید. میگوید مسیحیت در قالب فرایندی نظاممند نمیگنجد. رکن مسیحیت از دید او خرق اجماع است». کتاب «خردهنانهای فلسفی» با یادداشت مترجم و چندین شرح بر این رساله کیرکگور آغاز میشود: «مقدمه تاریخی» نوشته دیوید اِف سوئنسن، «نسبت ایدئالیسم و مسیحیت از نظر کیرکگور» نوشته نیلس تولسترُپ، «پروژه کیرکگور: درباره تکرار و خردهنانهای فلسفی» ادوارد اف مونی و «نکتههایی درباره ترجمه انگلیسی» ام جی پایتی. رساله «خردهنانهای فلسفی» یا «خردهنانی از فلسفه» از پنج فصل تشکیل شده: پروژه فکری، خدا در مقام معلم و منجی، خرق اجماع مطلق و ضمیمه آزردگی ناشی از خرق اجماع، وضعیتِ حواریِ معاصر: «آیا گذشته ضروریتر از آینده است؟» و حواری دستدوم. «خردهنانهای فلسفی» با این پرسش آغاز شده است که «حقیقت را تا چه میتوان آموخت؟» و کار را از وارسی این سؤال شروع میکند: «این از سؤالهای سقراطی بود یا شاید هنگامی سؤال سقراطی شد که سقراط این سؤال را پیش کشید که آیا فضیلت را میتوان آموخت؟ و این سؤال از آن روی مطرح بود که فضیلت هم شناخت تلقی میشد». سرانجام تکپرده پایانیِ رساله با عنوان «درس اخلاقی» است که در آن آمده: «این فرضیه بیچونوچرا از حد پروژۀ سقراط فراتر میرود و این موضوع در تکتک نکات فرضیۀ ما بهوضوح پیداست. اینکه آیا میتوان نتیجه گرفت این پروژه از پروژۀ سقراط به حقیقت نزدیکتر است یا نه سؤالی است یکسره متفاوت که نمیتوان همزمان با طرحش به آن جواب داد». چنانکه مترجم نیز اشاره میکند پروژه فکریِ کیرکگور در این رساله تلاشی نظری برای فراتررفتن از سقراط و طرح دوباره مسئله ایمان است.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.