آموزش غیرانتفاعی؛ دفاع یا مقابله؟
در حالى که جامعه ایرانى این روزها در التهاباتی کمسابقه به سر میبرند، جامعه پزشکی در برابر دغدغههایی قرار گرفته که مزید بر علت میشوند. پیام این یادداشت این است که نه آن التهابات بیارتباط با گذشتهها و رویکردهای ما هستند و نه این دغدغهها.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
در حالى که جامعه ایرانى این روزها در التهاباتی کمسابقه به سر میبرند، جامعه پزشکی در برابر دغدغههایی قرار گرفته که مزید بر علت میشوند. پیام این یادداشت این است که نه آن التهابات بیارتباط با گذشتهها و رویکردهای ما هستند و نه این دغدغهها. دغدغه افزایش ظرفیتها و صحبتهایی که درمورد دانشگاه غیرانتفاعی میشود، نهتنها حاصل ناکارآمدی در برنامهریزیهاست، بلکه بیش از آن حاصل انفعال جامعه پزشکی و کوتاهآمدن غیراخلاقی او در طول سالهای گذشته در برابر مسائل متعددی بوده است که بر سر راه کیفیت سلامت در کشور قرار میگرفت.
وقتی آهستهآهسته در هر شهر و گاه روستا بدون کوچکترین اعتنایی به ضوابط و معیارهای بینالمللی، دانشکده پزشکی تأسیس، دانشجو گرفته و مدرک داده شد، جامعه پزشکی کدام واکنش جدی را به عمل آورد؟ وقتی برای شبهعلم چندین دانشکده تأسیس شد، شبهعلم صاحب معاونت در دستگاه اجرائی شد، ظرفیتهای دانشکدهها حتی بیش از تعداد صندلیها و بهسرعت کپی پیدیافهای سرقتی افزایش یافت، جامعه پزشکی چه واکنش عملی نشان داد؟
بیعملی همراه با شکوه و شکایت مجازی و رسانهای فقط عقدهگشایی بوده و ممکن است حتی واکنش عملی را هم تضعیف کند. منظور از واکنش عملی اظهارنظر در فضای مجازی یا حتی صدور بیانیه نیست؛ واکنش عملى هرکس در هر مقام و موقعیتی هست در برابر سیستمی که حال و آینده سلامت مردم را نشانه گرفته است. در این میان قطعا مسئولیتها متفاوت هستند، اما مهم آن است که هرکس مسئولیت خود را بشناسد. حتی اگر سیستمی منسجم پدید آمده باشد و عادت در غیاب ارتباطات بینالمللی لباس عقل بر بسیاری بیخردیها پوشانده باشد، باز هم مسئولیت اخلاقی هر آن که را با آن ارتباط دارد، زائل نمیکند. وزیر با قاطعیت گفتند وزارت بهداشت درخواست دانشگاه غیرانتفاعی را با سختگیری و نظر منفی مورد بررسی قرار خواهد داد.
بسیار عالی، اما در این جایگاه فقط دفاع کفایت نمیکند. وزارت بهداشت باید کلیه سیستم آموزش پزشکی کشور را با سختگیری یک بار دیگر از فیلتر بگذراند. جایی را که امکان آموزش پزشکی در هر سطحی وجود ندارد، تعطیل یا تعلیق کند. این است آن وظیفه دشواری که بیتردید پیش پای این دستگاه اجرائی قرار دارد. قطعا کار آسانی نیست و با یک چرخش قلم نمیتوان این مؤسسات را با سرعت تعطیل یا تعلیق کرد. مؤسسات متعددی که برای تحقیق تأسیس شدند ولی فقط به گسترش بادکش و زالو پرداختند، دانشکدههایی که در شهرهایی با کمترین امکانات از جهت کادر پزشکی تأسیس شدند و بخشهای تخصصی و فوقتخصصیای را که هرکدام فقط با تلاش بر پایین و بالا کردن اساسنامههای تأسیس و نه غنای علمی تأسیس شدهاند، نمیتوان یکشبه تعطیل کرد. بهویژه که این مؤسسات غیراستاندارد برای پاسخ به برخی نیازهای درمانی و نه آموزشی تأسیس شدهاند. اما در هر حال میتوان جهتگیری را از همان ابتدا روشن و اعلام کرد. همین اعلام رسمی ضرورت کاهش ظرفیتها براساس معیارهای علمی و بینالمللی است که میتواند قویترین مقابله با افزایش ظرفیتها باشد. بهراستی هم تا وقتی وزارت بهداشت و جامعه پزشکی حقایق موجود در باره کمیت فراتر از کیفیت آموزش در حال حاضر را نبینند و اعلام نکنند و عزم خود را در اصلاح آن اعلام نکنند، دستگاههای دیگر چگونه میتوانند خواستار افزایش ظرفیتها نشوند؟
وقتی این وظیفه دستگاه اجرائی روشن شد، جامعه پزشکی، انجمنها و سازمان نظام پزشکی هم باید خواهان انجام آن باشند و این درخواست را وظیفه اخلاقی خود بدانند. سازمان نظام پزشکی باید مسئولانی را که بدون امکانات حداقلی تأسیس مؤسسات آموزش پزشکی را ممکن کردهاند، از نظر اخلاقی و طبق ضوابط خود مسئول بداند. این سازمان فقط مسئول نظارت اخلاقی بر نسخههای ما نیست؛ وظایف فراموششده ما در صیانت از کیفیت آموزش و در نتیجه سلامت مردم هم بخشی از وظایف نظارتی این سازمان است. انجمنهای علمی هم وظیفه دارند استانداردهای آموزش پزشکی در رشته خود در سطح دنیا را تحقیق و اعلام کنند و از تنها سازمان دارای نیمچه قدرت اجرائی خود، سازمان نظام پزشکی، نظارت بر آن را درخواست کنند. اینکه این سازمان و این نهادها فرسنگها از چنین وظایفی دور افتادهاند هیچچیز از مسئولیت ایشان کم نمیکند. فقط در شرایطی که هیچ تلاشی برای دفاع از حریم دانش صورت نگرفته باشد و در عمل هیچ تلاشی برای تحدید این همه مؤسسه آموزشی غیراستاندارد پدید نیامده باشد، میتوان حرف از آموزش فلهای «غیر» انتفاعی هم زد و البته هرآنچه در آینده در اذهان ضدعلمی جرقه بزند.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.