|

فرار از جهان اساطیری؟

درباره‌ مجموعه‌ جدید آثار امید بنکدار در گالری سروناز شیراز

این نه نخستین بار است که هنرمندی ایرانی‌ سراغ سرو می‌رود و به احتمال بسیار زیاد نه آخرین بار. شاید بتوان سرو را یکی از تکرارشده‌ترین عناصر بصری در هنر ایران نامید که مکررا و به دلایل گوناگون در تاریخ هنر ایران تکرار شده است.

فرار از جهان اساطیری؟

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

حافظ روحانی

 

این نه نخستین بار است که هنرمندی ایرانی‌ سراغ سرو می‌رود و به احتمال بسیار زیاد نه آخرین بار. شاید بتوان سرو را یکی از تکرارشده‌ترین عناصر بصری در هنر ایران نامید که مکررا و به دلایل گوناگون در تاریخ هنر ایران تکرار شده است. احتمالا هم ویژگی‌های بصری آن که خلق ترکیب‌بندی‌های عمودی، متوازن و چشم‌نواز را آسان می‌کند، در این محبوبیت مؤثر است و هم نقش‌های ارجاعی متعددی که این عنصر بصری در هنر ایران ایفا می‌کند؛ از وجوه استعاری‌اش گرفته که بارها و در اشکال مختلف در ادبیات فارسی تکرار شده تا مفاهیم اساطیری و ملی‌اش که می‌کوشد تا این عنصر را با مفاهیم متعدد در ایران پیوند زند.

اقبال بازار هنر به این عنصر بصری هم دلیلی قانع‌کننده برای تکرار مداوم آن در آثار هنری هنرمندان متعدد است. امید بنکدار، نقاش و فیلم‌ساز، در متنی که برای نمایشگاه‌ اخیرش در گالری سروناز شیراز نوشته، به تعدادی از این ارجاعات اشاره می‌کند: «... سرو بلندبالای پرشکوه که تداعی‌گر ظرافت و کشیدگی اندام یار در شعر شاعران ماست...» یا «... این شاخ مقدس که در اساطیر ایران به‌ عنوان «رهاورد زرتشت» از بهشت به زمین آمده...» و... . در ادامه همین متن است که بنکدار به سابقه کاری‌اش به ‌عنوان فیلم‌ساز هم اشاره می‌کند و سروهایش را در نسبت با خود و کار هنری‌اش توضیح می‌دهد: «هنگامی که از سلطه ابتذال در سینما دوری گزیده بودم و در میانه دردی همه‌گیر می‌سوختم و می‌فرسودم، از میان بوم نقاشی‌ام سر برافراشت...».

فارغ از این مقدمه تلاش‌های متعدد در هنر ایران برای بازآفرینی این عنصر بصری گه‌گاه با کوشش‌هایی برای کشف بیان تازه منتهی شده است، هرچند‌ تکرار این عنصر بصری در آثار متعدد جست‌وجو برای بیان منحصر‌‌به‌فرد را بسیار دشوار می‌کند. به یک معنی یافتن زبانی شخصی در هنگام بازآفرینی سرو به‌ واسطه تکرار آن در آثار دیگران بسیار سخت است.

امید بنکدار، پیش‌تر هم مجموعه‌ای از سروهایش را به‌ نمایش گذاشته بود؛ نمونه‌ای از این نمایش‌ها را می‌توان در نمایشگاه‌های سال گذشته‌اش در گالری سو پیگیری کرد. اما مجموعه‌ای که از 21 شهریور‌ماه در گالری سروناز شیراز به نمایش گذاشته، شامل تعدادی از آثار است که پیش‌تر ندیده بودیم. هر‌چند‌ نمونه‌هایی از این نگاه را می‌شد در آثاری که پیش‌تر به نمایش گذاشته بود، دید. این مسیر از آنجا جالب می‌شود که با مرور سروهایی که بنکدار در این مجموعه به‌ نمایش گذاشته هم می‌توان ردپای تکرار آثار هنرمندانی را جست‌وجو کرد که پیش‌تر از او سرو کشیده بودند و هم در پاره‌ای از آثار نشانه‌هایی از نوآوری یا نگاه منحصر‌به‌فرد را می‌توان مشاهده کرد.

شاید بتوان همان مسیری را که هنرمند در متنی که برای نمایشگاه نوشته، رفته، در آثارش هم مشاهده کرد؛ یعنی مسیری که از ارجاع به اسطوره و تاریخ و ادبیات آغاز می‌شود و در نهایت به شرحی از رابطه خودش با سرو می‌رسد. از این نظر می‌توان تعدادی از آثار بنکدار را بیشتر نمونه‌هایی از ارجاع به اسطوره، تاریخ، ادبیات و نظایر آن در نظر گرفت که تا حد زیادی یادآور نگاهی است که عمدتا به سرو شده و از سوی دیگر در پاره‌ای از آثار انگار می‌توان نگاهی شخصی‌تر را جست‌وجو کرد که شاید بتوان با احتیاط جسورانه هم خواند.

در گروه اول نقاش سرو را یا در مرکز طرحی شبیه به فرش قرار داده یا آن را با ترکیب‌بندی برآمده از نگارگری تلفیق کرده یا با افزودن جزئیاتی در اجرای سروها تا حدی آثار هنرمندی مثل ابوالقاسم سعیدی را به ذهن متبادر می‌کند. از اینها که بگذریم، چند طراحی نسبتا واقع‌گرا از سروها نیز جزء مجموعه است که هرچند از نگاه پیشین فاصله می‌گیرد اما باز یادآور نمونه‌هایی از طراحی واقع‌گرا از درخت‌هایی است که مثلا در نمایشگاه اخیر طاهر پورحیدری هم دیدیم. هرچند کوشش هنرمند، یافتن نوعی بیان بصری منحصر‌به‌فرد است، اما به‌ نظر می‌رسد که بار ارجاعات تاریخی از یک‌ سو و تلاش برای ساختن زبانی نو از میان روش‌های امتحان‌شده دشوار است. به‌ویژه آنکه مثلا ترکیب سرو و فرش یا سرو و نگارگری پیش‌تر آن‌قدر تکرار شده که جست‌وجو برای بیانی نو را بسیار سخت می‌کند.

اما در بخش عمده آثار، نقاش با بهره‌گیری از رنگ‌های درخشان که انگار یادآور هنر سایکادلیک است، به جلوه‌هایی دست یافته که سخت‌تر بتوان در قالب تجربیات پیشین طبقه‌بندی کرد. این آثار از یک‌ سو با ساده‌سازی طرح هم گاه به سمت انتزاع میل کرده و نقوش برآمده از سرو را به اشکال هندسی تبدیل کرده است و هم گاه با تأکید بر تعارض‌ها و تضادهای رنگین تصاویری مانند تصاویر معروف به آزمایش رورشاخ در روان‌شناسی را یادآوری می‌کند. برخلاف مسیرهای پیشین و ارجاعات اسطوره‌ای، تاریخی، ادبی و... که می‌توان استعاری خواند، این آثار انگار استعاره‌ای را نمی‌سازند، اما به‌ واسطه برخورد بلاواسطه و شخصی با فضای بصری امکان خیال‌پردازی بیشتر را برای بیننده فراهم می‌کنند. به این معنی اگر آثار گروه اول یادآور مسیرهای پیشین در بهره‌کشی از این عنصر بصری هستند، آثار اخیر انگار به نقطه و نگاهی شخصی‌تر ارجاع می‌دهند که بیش از آنکه استعاری باشند، جسورند.

پس آیا می‌توان این مجموعه اخیر را نوآورانه توصیف کرد؟ شاید هنوز نه. بیشتر از آن‌ رو که هم متن نمایشگاه تا حدی محافظه‌کار است و هم بخشی از آثار همچنان یادآور نگاه پیشین هستند، اما بنکدار انگار موفق می‌شود با مدد‌گرفتن از اشکال هنری مثل هنر سایکادلیک یا بهره‌گیری از عناصری که انگار از آزمایش‌های روان‌کاوانه بیرون آمده‌اند، ما را به جهانی شخصی‌تر دعوت می‌کند که سروهایش دست‌کم با تعداد زیادی از سروهای پیشین فرق دارند. این آن نقطه‌ای است که کمتر حاصل می‌شود ولی شاید بتوان بخشی از مجموعه سروهای امید بنکدار در گالری سروناز شیراز را در آستانه نقطه‌ای در نظر گرفت که شخصی‌تر و منحصر‌به‌‌فردتر هستند؛ جایی‌ که انگار از اسطوره و تاریخ می‌گذریم و به دنیایی شخصی وارد می‌شویم که شاید بتواند در آینده نگاه ما به تاریخ، اسطوره و استعاره را هم اندکی با تردید مواجه کند. به انتظار آن روز می‌مانیم.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.