بازگشت تعادل و یادآوری تاریخی در آرموریشو ۲۰۲۵
آرموریشو ۲۰۲۵ بار دیگر جایگاه خود را به عنوان بلندپروازانهترین نمایشگاه هنری نیویورک تثبیت میکند؛ بیش از ۳۵۰ گالری در آن شرکت کردهاند و در میان بخشهای شاخص، میتوان به نقاشی دیواری پرقدرت جِمی هولمز از چهرههای حزب پلنگ سیاه و کوبیسم بازآفرینیشده تسفایه اورگسا اشاره کرد.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرمین دالوند
آرموریشو ۲۰۲۵ بار دیگر جایگاه خود را به عنوان بلندپروازانهترین نمایشگاه هنری نیویورک تثبیت میکند؛ بیش از ۳۵۰ گالری در آن شرکت کردهاند و در میان بخشهای شاخص، میتوان به نقاشی دیواری پرقدرت جِمی هولمز از چهرههای حزب پلنگ سیاه و کوبیسم بازآفرینیشده تسفایه اورگسا اشاره کرد. حضور پررنگ گالریهای ایرانی نیز امسال چشمگیر است. نخستین حضور گالری اُ با شش هنرمند، غرفه دونفره و گزیده سرای و ارائه گروهی و سیاسی گالری دستان، همگی جلوهای از پایداری و سرزندگی هنر معاصر ایران در صحنه جهانی را به نمایش میگذارند.
نمایشگاه آرموری یکی از معتبرترین رویدادهای هنری نیویورک است که ریشههای آن به سال ۱۹۱۳ در سالن اسلحهخانه هنگ شصتونهم بازمیگردد؛ همانجا که برای نخستین بار آمریکاییها با دوشان، ماتیس و پیشگامان آوانگارد اروپا آشنا شدند. آن نمایشگاه تاریخی نقطه عطفی در فرهنگ ایالات متحده بود و اکنون بیش از یک قرن بعد، آرموری همچنان این میراث را زنده نگاه میدارد. امروز در مرکز جاویتس برگزار میشود و میان گذشته و نوآوری تعادلی چشمگیر برقرار کرده است؛ جایی که حافظه، بازآفرینی و نقطهنظرات جهانی در کنار هم مینشینند.
نسخه ۲۰۲۵ این رویداد نهتنها بازار، که بیانیهای فرهنگی است. بیش از ۳۵۰ غرفه از ۳۵ کشور در آن حضور دارند؛ طیفی گسترده از نقاشی فیگوراتیو تا مداخلات دیجیتال، طراحیهای صمیمی در کنار اینستالیشنهای عظیم. آنچه امسال را خاص میسازد، اعتماد به تاریخ است؛ نه به عنوان باری سنگین، بلکه به عنوان سرچشمهای الهامبخش. هنرمندان وام میگیرند، بازآفرینی میکنند و باز روایت میکنند، اما با هدف؛ این نشانهای است از اینکه گفتوگوی میان گذشته و اکنون همانجایی است که هنر معاصر زندگی میکند.
زبان تاریخ، بازآفرینی در اکنون
دو ارائه شاخص این رابطه میان یادآوری و بازآفرینی را تجسم میبخشند.
جِمی هولمز، با نمایندگی گالری ماریان بوسکی، در نقاشی عظیم چند مرد بزرگ، چهرههای گمنام جنبش پلنگ سیاه را در رنگ خاکستری به تصویر میکشد و با طلاهای درخشان شکوهی خاص به آنها میبخشد. این اثر ترکیبی از شکوه ترکیببندی رنسانسی و فوریت مقاومت قرن بیستم است. پرترههای جیمز بالدوین و خود هولمز، لایهای شخصی به این روایت جمعی میافزایند. او تاریخ را صرفا روایت نمیکند، بلکه دوباره قاب میگیرد و بیننده را وادار میسازد همزمان با میراث و حذف روبهرو شود.
در سوی دیگر، تسفایه اورگسا با نمایندگی ساتچی یِیتس سراغ میراث دیگری میرود. او از کوبیسم و زبان دیواریِ نقاشیهای هیل وودراف و چارلز وایت الهام میگیرد. پالت خاکی، خطوط شکسته و بدنهای فشرده او شدت فیزیکی خاصی را منتقل میکنند. این آثار ادای دین یا تقلید نیستند، بلکه بازآفرینی واژگان تصویری گذشته به بیانیههای معاصر از حضور و قدرت هستند.
گالریهای ایرانی: همسرایی پایداری
اگر بخواهیم از یک حضور جمعی به عنوان نقطه عطف آرموری ۲۰۲۵ نام ببریم، بیشک این حضور متعلق به گالریهای ایرانی است؛ هریک با زبان کیوریتوری متفاوت، اما همگی در کنار هم روایتی از پایداری، سرزندگی و بلندپروازی فکری را به نمایش میگذارند.
گالری اُ (تهران) برای نخستین بار با مجموعهای از شش هنرمند -علی گنجوی، محمد حسنزاده، علی نصیر، مهرعلی رزاقمنش، آریا تابندهپور و مینو یلسُهرابی- حضور یافته است. این غرفه با الهام از پدیدارشناسی ادراکِ مِرلُو-پُنتی طراحی شده و از مخاطب میخواهد دوباره به این مسئله فکر کند که چگونه تصویر، تجربه زیسته
ما را میسازد.
گالری سرای (تهران/لندن) برای پنجمین بار در آرموری حضور دارد و در بخش Presents غرفهای دونفره ارائه میکند. این غرفه اورکیده ترابی و مرتضی خاکشور را کنار هم نشانده تا مسئله مردانگی را از دو منظر متفاوت به تصویر بکشند: یکی با طنز تلخ و رنگهای اغراقآمیز و دیگری با پرترههایی آسیبپذیر و پراضطراب. نتیجه، گفتوگویی چندلایه بر سر هویت مردانه است.
گالری دستان (تهران/تورنتو) اما موضعی صریحتر و سیاسیتر اتخاذ میکند. آثار نیکی نجومی، پویا آریانپور، ایمان راد و مهسا مرسی این غرفه را شکل میدهند؛ هریک با زبان خاص خود ساختارهای تکرار، قدرت و ناآرامی را به چالش میکشند. آثارشان نه برای آرامش، بلکه برای برانگیختن و تأکید به تأمل عرضه شدهاند.
این سه گالری، در کنار هم نهتنها هنر ایران، بلکه پیچیدگی آن را نمایان میسازند. آنها روایتهای غالب و کلیشهای را میشکنند و ایران را به عنوان صحنهای زنده و اندیشمند در هنر معاصر جهانی معرفی میکنند.
فراتر از بازار
مانند هر نمایشگاه هنری دیگر، آرموری نیز مکانی برای خرید و فروش است؛ اما فروکاستن آن به معامله، نادیدهگرفتن اهمیت بزرگتر آن خواهد بود. آنچه باقی میماند نهتنها قراردادها، بلکه ایدههاست؛ اینکه چگونه هنرمندان زبان خود را بیان میکنند، گالریها روابط میان فرهنگها را میسازند و مخاطبان برای لحظهای فرصت بازنگری در امکانات هنر مییابند.
به سوی تعادلی تازه
آرموری ۲۰۲۵ در نهایت به عنوان مطالعهای در تعادل ظاهر میشود: میان گذشته و حال، میان سیاست و شعر، میان بازار و معنا. نه درخشش تکنولوژیهای آیندهنگر، بلکه صمیمیت ماندگار هنر دست، چشم و تصویر است که این رویداد را تعریف میکند.
آرموری که در ۱۹۱۳ به عنوان شکافی بزرگ و انقلابی آغاز شد، در ۲۰۲۵ یادآور میشود که قدرت هنر در همین توانایی نهفته است: یادآوری تاریخ بدون اسارت در آن، زیستن در اکنون و در عین حال آغوشی باز به سوی آینده.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.