در سایه تردید، در مسیر فناوری؛ سفر ترامپ به لندن و بازتعریف نقش بریتانیا
در سپتامبر ۲۰۲۵، دونالد ترامپ برای دومینبار ظرف شش ماه به بریتانیا سفر کرد؛ سفری رسمی که از نظر تشریفات سلطنتی از سوی پادشاه چارلز سوم بیسابقه بود، اما در فضای عمومی و رسانهای با اعتراضات گسترده و انتقادات شدید همراه شد. این سفر در شرایطی انجام شد که جهان با بحرانهایی چندلایه و بیسابقه مواجه است: از نسلکشی در غزه و حمله هوایی اسرائیل به قطر، تا تنشهای فزاینده در مرزهای ایران، تداوم جنگ فرسایشی در اوکراین و شکافهای ژرف در ساختار نظم ژئوپلیتیکی بینالمللی.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
محسن شریفخدایی-دیپلمات و تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل: در سپتامبر ۲۰۲۵، دونالد ترامپ برای دومینبار ظرف شش ماه به بریتانیا سفر کرد؛ سفری رسمی که از نظر تشریفات سلطنتی از سوی پادشاه چارلز سوم بیسابقه بود، اما در فضای عمومی و رسانهای با اعتراضات گسترده و انتقادات شدید همراه شد. این سفر در شرایطی انجام شد که جهان با بحرانهایی چندلایه و بیسابقه مواجه است: از نسلکشی در غزه و حمله هوایی اسرائیل به قطر، تا تنشهای فزاینده در مرزهای ایران، تداوم جنگ فرسایشی در اوکراین و شکافهای ژرف در ساختار نظم ژئوپلیتیکی بینالمللی. در چنین فضایی، سفر ترامپ به لندن نهتنها یک رویداد دیپلماتیک دوجانبه، بلکه آزمونی برای سنجش میزان همگرایی دو سوی آتلانتیک و بازتابی از تلاش غرب برای بازتعریف نقش خود در نظمی است که دیگر با قواعد گذشته اداره نمیشود. آیا این سفر میتواند به احیای اتحادهای سنتی کمک کند، یا نشانهای است از گذار به مرحلهای تازه در روابط میان قدرتهای غربی، مرحلهای که در آن، منافع ملی، رقابت فناورانه و نمایش قدرت سخت، جایگزین ارزشهای مشترک و همبستگی تاریخی شدهاند؟
در جریان سفر رسمی دونالد ترامپ به لندن، توافقی تاریخی میان آمریکا و بریتانیا به امضا رسید که شامل سرمایهگذاری مستقیم به ارزش ۱۵۰ میلیارد پوند در حوزههای پیشرفته فناوری است. این سرمایهگذاری عمدتا در زمینههای هوش مصنوعی، رایانش کوانتومی، انرژی هستهای پاک و زیرساختهای داده و امنیت سایبری متمرکز است و توسط شرکتهای بزرگ فناوری آمریکایی مانند گوگل، مایکروسافت، انویدیا و اپنایآی انجام خواهد شد. هدف این توافق، ایجاد مراکز تحقیقاتی و پردازشی، توسعه زیرساختهای ابری و همکاری با دانشگاهها و نهادهای بریتانیایی برای ارتقای ظرفیت فناورانه کشور است. این قرارداد در جریان این سفر نهایی شد و به عنوان بخش عملیاتیشده اتحاد اقتصادی لندن–واشنگتن، بریتانیا را به قطب فناوری غرب در اروپا تبدیل میکند. سایر بخشهای همکاری اقتصادی، از جمله سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر و صنایع تولیدی، هنوز در حال مذاکرهاند و قرار است در ماههای آینده تکمیل شوند.
حضور غولهای فناوری در نشست لندن، نشاندهنده تغییر مسیر دیپلماسی اقتصادی به سمت آیندهنگری فناورانه است. سرمایهگذاری در زیرساختهای کوانتومی و هوش مصنوعی، پیام روشنی دارد: قدرت نرم آینده نه در رسانهها، بلکه در دادهها، الگوریتمها و پردازشهای کوانتومی نهفته است. این فناوریها، ابزارهای جدیدی برای کنترل اطلاعات، امنیت سایبری و حتی تصمیمسازی سیاسی خواهند بود. اتحاد فناورانه لندن–واشنگتن، محور جدیدی در رقابت با چین و روسیه ایجاد میکند.
در حوزه دفاعی، ترامپ از استارمر، نخستوزیر بریتانیا، بابت افزایش بودجه دفاعی آن کشور به پنج درصد تولید ناخالص داخلی قدردانی کرد. این اقدام، تحقق یکی از اهداف کلیدی ترامپ در بازتعریف ناتو است. کشورهای اروپایی عضو ناتو، تحت فشار آمریکا، در حال افزایش سهم دفاعی خود هستند. ناتو از یک اتحاد نمادین، به یک بلوک عملیاتیتر و مستقلتر تبدیل میشود. این روند، قدرت بازدارندگی غرب در برابر تهدیدهای روسیه و بیثباتی شرق اروپا را میتواند تقویت کند.
با وجود شکوه و تشریفات سفر و بیانیههای پرزرقوبرق درباره روابط ویژه، واقعیت روابط فراآتلانتیک همچنان با تردید همراه است. ترامپ از پوتین ابراز ناامیدی کرد، استارمر از رهبری آمریکا در اوکراین سخن گفت و پادشاه چارلز بر اتحاد اروپا در برابر استبداد تأکید کرد، اما هیچیک نشانهای از تمایل به اقدام عملی علیه روسیه نشان ندادند. تعرفههای آمریکا بر فولاد بریتانیا همچنان پابرجاست.
اگرچه نشست لندن با لبخندهای دیپلماتیک همراه بود، اما اختلافات میان واشنگتن و لندن در کنفرانس مطبوعاتی آشکار شد. ترامپ از موضع سنتی آمریکا در حمایت از اسرائیل دفاع کرد، در حالی که استارمر بر ضرورت تشکیل دولت مستقل فلسطینی تأکید داشت. در موضوع اوکراین نیز ترامپ از ادامه خرید نفت روسیه توسط برخی کشورها ابراز ناامیدی کرد و گفت فقط کاهش شدید قیمت نفت میتواند مسکو را تنبیه کند. این اختلافات نشان میدهد که اتحاد اقتصادی نمیتواند شکافهای سیاسی را کاملا پنهان کند.
سفر ترامپ به لندن، پیامی چندوجهی به جهان دارد. به چین این پیام را میدهد که غرب در حال بازتعریف قدرت است؛ نهفقط با تسلیحات، بلکه با فناوریهای آیندهساز. به روسیه نشان میدهد که اتحاد لندن–واشنگتن، تداوم انسجام غربی را تضمین میکند، حتی با وجود اختلافات داخلی. به اتحادیه اروپا یادآور میشود که بریتانیا بدون عضویت در اتحادیه، توانسته جایگاه خود را به عنوان شریک اول تجاری آمریکا تثبیت کند. و به کشورهای درحالتوسعه هشدار میدهد که نظم آینده، بر پایه فناوری و سرمایهگذاری هوشمند شکل میگیرد؛ نه صرفا منابع طبیعی یا قدرت نظامی.
در حالی که غزه درگیر یکی از شدیدترین بحرانهای انسانی دهههای اخیر است، هیچ بند رسمی در بیانیههای لندن–واشنگتن به توقف خشونتها یا حمایت از راهحل سیاسی برای فلسطین اشاره نکرد. این سکوت، پیامی تلخ برای جهان عرب دارد: انسانیت قربانی اولویتهای ژئوپلیتیکی و فناورانه شده است. اختلافات میان بریتانیا، اروپا و آمریکا در قبال فلسطین، شکاف اخلاقی غرب را آشکار میکند. کشورهای عربی باید خود برای حل بحرانها اقدام کنند؛ غرب دیگر میانجی بیطرف نیست.
با توجه به روندهای فعلی، نظم جهانی آینده به سمت ساختاری چندقطبی فناورانه حرکت میکند. قدرت میان بلوکهایی با محوریت فناوری تقسیم میشود، بودجه دفاعی و فناوریهای نرمافزاری همزمان تقویت میشوند، قراردادهای تجاری جایگزین اتحادهای سنتی میشوند و کنترل دادهها، الگوریتمها و زیرساختهای کوانتومی تعیینکننده قدرت خواهد بود.
سفر ترامپ به لندن، فراتر از یک دیدار دیپلماتیک، نقطه آغاز نظمی جدید میتواند باشد؛ نظمی که در آن ناتو بازتعریف و فناوری جایگزین توپ و تانک میشود، دیپلماسی بر پایه داده و الگوریتم شکل میگیرد نه صرفا دیالوگ و خاورمیانه در حاشیه نظم فناورانه قرار میگیرد، مگر آنکه خود را بازتعریف کند. این سفر، آزمونی برای دیپلماسی بریتانیاست؛ آزمونی که اگرچه در ظاهر موفقیتآمیز به نظر میرسد، اما در باطن چالشهایی عمیقتر را برای کییر استارمر و نقش بریتانیا در آینده رقم خواهد زد.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.