|

ارزیابی نهایی اقتصاد ایران در شانگهای

اجلاس‌های سازمان همکاری شانگهای (SCO) همواره زمینه‌ای برای نمایش قدرت سیاسی و تأکید بر نظم نوین جهانی بوده‌اند. اما برای کشوری مانند ایران که تحت شدیدترین تحریم‌های مالی قرار دارد، عضویت در این سازمان یک هدف دیپلماتیک صرف نیست، بلکه یک آزمون حیاتی برای کارآمدی اقتصادی است.

ارزیابی نهایی اقتصاد ایران در شانگهای

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

امیررضا اعطاسی:  اجلاس‌های سازمان همکاری شانگهای (SCO) همواره زمینه‌ای برای نمایش قدرت سیاسی و تأکید بر نظم نوین جهانی بوده‌اند. اما برای کشوری مانند ایران که تحت شدیدترین تحریم‌های مالی قرار دارد، عضویت در این سازمان یک هدف دیپلماتیک صرف نیست، بلکه یک آزمون حیاتی برای کارآمدی اقتصادی است. اهداف ایران از ورود به این باشگاه مشخص و کاملا عمل‌گرایانه بود: اول، ایجاد یک کانال مالی جایگزین برای دور‌زدن سلطه دلار و تحریم‌های بانکی؛ و دوم، جذب سرمایه برای تکمیل پروژه‌های زیرساختی استراتژیک. پس از چند سال عضویت، اکنون زمان آن رسیده که یک صورت‌حساب صریح تهیه شود: آیا ایران به این اهداف دست یافته است؟

هدف اول: معمای حذف دلار و واقعیت سخت مالی

شعار محوری و جذاب حذف دلار و استفاده از ارزهای ملی، همواره در کانون بیانیه‌های اقتصادی SCO قرار داشته است. ایران نیز به‌درستی این ابتکار را به‌عنوان راه نجاتی برای سیستم بانکی منزوی خود تلقی می‌کرد. اما بررسی دقیق مکانیسم‌های موجود، یک واقعیت تلخ را آشکار می‌کند. در عمل، «نقشه راه تسویه با ارزهای ملی» برای ایران بیشتر یک بیانیه سیاسی باقی مانده تا یک ابزار کارآمد اقتصادی.

هدف دوم: کالبدشکافی پروژه‌های زیرساختی معلق

مهم‌ترین ویترین اقتصادی ایران در سازمان، کریدور شمال-جنوب بوده است. انتظار می‌رفت که چتر سیاسی سازمان، قفل تأمین مالی این پروژه‌ها را باز کند. جدول زیر، واقعیت را نشان می‌دهد. 

نقد عملکرد چین: شریک استراتژیک یا سرمایه‌گذار محتاط؟

بزرگ‌ترین تناقض در استراتژی اقتصادی ایران، نبود حمایت عملی چین از پروژه‌های زیرساختی ایران است. با وجود سند همکاری ۲۵ساله که نویدبخش سرمایه‌گذاری‌های عظیم بود، بانک‌های دولتی و شرکت‌های چینی در عمل از ورود به پروژه‌های بزرگ ایرانی امتناع کرده‌اند. این امتناع، ریشه در یک محاسبه‌گری سرد و عمل‌گرایانه دارد:

1. حاکمیت منطق تجاری بر سیاست: بانک‌های چینی، حتی دولتی، در نهایت نهادهایی تجاری هستند و ریسک بالای سرمایه‌گذاری در محیط تحریمی ایران، هر پروژه بزرگی را از دیدگاه مالی فاقد توجیه می‌کند.

2. اولویت‌بندی استراتژیک پکن: پروژه‌های ترانزیتی ایران، اولویت استراتژیک چین نیستند. پکن تمام تمرکز خود را بر ابتکار کمربند-راه (BRI) معطوف کرده که مسیرهای اصلی آن از آسیای مرکزی و پاکستان عبور می‌کنند.

3. ریسک تحریم‌های ثانویه: غول‌های بانکی و صنعتی چین به‌شدت با اقتصاد جهانی درهم‌تنیده هستند و حاضر به پذیرش ریسک تحریم‌های ثانویه آمریکا برای منافع ایران نیستند.

بنابراین چین نقش یک شریک سیاسی را برای ایران ایفا می‌کند، اما از پذیرفتن نقش یک سرمایه‌گذار متعهد که ریسک مالی پروژه‌های ایرانی را بپذیرد، سر باز می‌زند. برای درک عمیق‌تر ناکامی ایران، مقایسه وضعیت آن با پاکستان، یکی دیگر از اعضای کلیدی سازمان، بسیار روشنگر است. پاکستان نیز مانند ایران، به سازمان شانگهای به‌عنوان منبعی برای تأمین مالی پروژه‌های زیرساختی، به‌ویژه کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC)، می‌نگرد. با این حال، یک تفاوت بنیادین وجود دارد: CPEC یک پروژه چندجانبه شانگهای نیست، بلکه یک پروژه استراتژیک کاملا دوجانبه چینی است که از پوشش سیاسی SCO برای کسب مشروعیت منطقه‌ای استفاده می‌کند. تأمین مالی آن مستقیما از طرف بانک‌های سیاست‌گذاری چین تضمین شده است. در مقابل، پروژه‌های ایران فاقد چنین «حامی» قدرتمندی هستند. این مقایسه نشان می‌دهد که مشکل، فقط تحریم‌های ایران نیست، بلکه ساختار خود سازمان است که یک نهاد تأمین مالی نیست، بلکه تنها زمینه‌ای برای پیشبرد پروژه‌هایی است که از قبل حامی قدرتمند دوجانبه دارند.

نتیجه‌گیری: صورت‌حساب واقعی یک استراتژی ناکام

اکنون با قاطعیت می‌توان به سؤال اصلی پاسخ داد: خیر، ایران تاکنون به اهداف اصلی اقتصادی خود از عضویت در سازمان شانگهای دست نیافته است. پیامدهای این ناکامی، که حتی با حمایت سیاسی نزدیک‌ترین شریک یعنی چین نیز جبران نشده، صورت‌حسابی سنگین برای آینده اقتصادی ایران به همراه دارد:

1. پیامد مالی: تداوم اتکا به اقتصاد خاکستری. از آنجایی که کانال‌های مالی رسمی در SCO برای ایران باز نشد، این کشور ناچار است برای بقای اقتصادی، همچنان به بازار خاکستری نفت و شبکه‌های غیررسمی و پرریسک مالی برای تأمین درآمدهای خود تکیه کند.

2. پیامد ژئواکونومیک: از دست دادن رقابت ترانزیتی. درحالی‌که پروژه‌های ایران به دلیل کمبود سرمایه متوقف مانده‌اند، کریدورهای رقیب، به‌ویژه «کریدور میانی» که از طریق جمهوری آذربایجان و ترکیه عبور می‌کند و مورد حمایت غرب و ترکیه است، با سرعت در حال توسعه و جذب بار ترانزیتی هستند.

عضویت در شانگهای برای ایران یک دستاورد سیاسی مهم بوده است. اما در عرصه اقتصاد، این عضویت تاکنون یک چک بی‌محل بوده است. سازمان شانگهای یک صندلی در میز تصمیم‌گیری‌های سیاسی منطقه به ایران داده، اما درب خزانه‌داری.

 

Untitled-1

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.