|

10 میلیون نفر منتظرند مدیریت کنی!

تهران، این کلان‌شهر پرهیاهوی فلات ایران، این روزها شاهد کمپین‌های تبلیغاتی خلاقانه‌ای از سوی مدیریت شهری است؛ بنرهایی با شعار «ببند لطفا!» و جملات تلنگرآمیزی که می‌گویند: «... نفر منتظرن که ببندی» بی‌تردید، این گفتمان رسانه‌ای، بازتاب گسترده‌ای نه‌فقط در سطح شهر، بلکه در میان دغدغه‌مندان آب و محیط ‌زیست داشته است.

10 میلیون نفر منتظرند مدیریت کنی!

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

امیر محمودی انزابی،پژوهشگر آب و محیط‌ زیست: تهران، این کلان‌شهر پرهیاهوی فلات ایران، این روزها شاهد کمپین‌های تبلیغاتی خلاقانه‌ای از سوی مدیریت شهری است؛ بنرهایی با شعار «ببند لطفا!» و جملات تلنگرآمیزی که می‌گویند: «... نفر منتظرن که ببندی» بی‌تردید، این گفتمان رسانه‌ای، بازتاب گسترده‌ای نه‌فقط در سطح شهر، بلکه در میان دغدغه‌مندان آب و محیط ‌زیست داشته است.

در نگاه نخست، شاید بسیاری از شهروندان این بنرها را صرفا بخشی از روال تکراری تبلیغات شهرداری بدانند، اما دست‌کم برای نگارنده که در حوزه آب و محیط ‌زیست فعال است، این نوع کمپین‌ها حامل چند پیام و چالش کلیدی‌اند که بررسی آنها ضروری است. پیش از ورود به نقد، باید جایگاه آموزش و فرهنگ‌سازی را قدر دانست. تبلیغات شهری‌ یکی از ارزان‌ترین و در عین حال فراگیرترین ابزارهای اثرگذاری بر ذهن و رفتار مردم است. حقیقتا بدون حضور چنین پویش‌هایی، حتی پیشرفته‌ترین سیاست‌های مدیریت آب هم با شکست روبه‌رو می‌شود؛ چنان‌که مثال‌های موفق جهانی نیز این واقعیت را تأیید می‌کنند.

بنابراین‌ شکی نیست که ابتکار شهرداری تهران برای جلب توجه عمومی و تحریک مسئولیت‌پذیری فردی، گامی صحیح و حتی واجب است. در واقع، افزایش حساسیت عمومی نسبت به بحران آب، نخستین شرط برای موفقیت هر پروژه‌ای در این حوزه است. این مدل آگاهی‌رسانی، افزون بر تأثیر مستقیم بر مصرف، بستری مناسب برای ایجاد گفت‌وگوی بزرگ‌تر اجتماعی درباره منابع آب و رفتار زیست‌محیطی ایجاد می‌کند. اما سؤال اصلی دقیقا همین‌جا آغاز می‌شود؛ آیا نصب بیلبوردها و تکرار شعارهای کوتاه، به‌تنهایی می‌تواند بحران آب تهران را مدیریت کند؟ بی‌تردید پاسخ‌ «خیر» است. اگر روزگاری صرفه‌جویی فردی کافی بود، امروز با شهری 10‌میلیونی، زیرساخت‌های فرسوده و بحران‌های پیچیده اقلیمی، دیگر نمی‌توان با پیام‌های ساده بنرها‌ از بحران عبور کرد. مسئله‌ آب در تهران، پیچیده‌تر از ارجاع صرف به عادت‌های شخصی محسوب می‌شود. چالش از جایی آغاز می‌شود که مسئولان شهری، از عموم مردم انتظار دارند به نقش خُرد خود عمل کنند؛ ولی در همان حال، نقش کلان مدیریت آب شهری، زیرساخت و حکمرانی هوشمندانه تا چه اندازه بالفعل شده است؟

این ریشه‌ تضاد عمیقی است که بسیاری از متخصصان آب و فعالان محیط ‌زیست به آن اشاره می‌کنند. به عنوان شهروند، شایسته است در کنار اجرای سهم خود در صرفه‌جویی آب، سؤال‌های جدی‌تری از مدیریت شهری پرسیده شود: «آیا شهرداری و شرکت‌های مرتبط واقعا الگوی مصرف بهینه را رعایت می‌کنند؟»، «آیا شهرداری فضای سبز تهران را به‌درستی به سمت پایداری برده یا هنوز بهر‌ه‌گیری از گونه‌های پرآب‌بر و سامانه‌های آبرسانی ناکارآمد رایج است؟» و... . مروری بر تجربه جهانی و حتی توصیه‌های معتبر سازمان ملل نشان می‌دهد‌ مدیریت آبی فضای سبز شهری باید با اولویت بازچرخانی آب، استفاده از گونه‌های بومی و کم‌آب‌بر و کاهش اتلاف شبکه آبیاری انجام بگیرد. با وجود اینکه چند پروژه نمادین مانند بوستان ولایت یا پارک سرخه‌حصار در استفاده از پساب تصفیه‌شده پیشگام بوده‌اند، اما تا تحقق عمومی این الگو فاصله زیادی داریم. افزون بر این، باید بپرسیم:  چه برنامه‌ای برای مقاوم‌سازی تهران (در برابر کم‌آبی، بی‌آبی، تغییر اقلیم) تدوین و اجرا شده است؟

  هدف‌گذاری و زمان‌بندی این برنامه‌ها چیست و تعهدات عملیاتی شهرداری تا چه اندازه شفاف‌سازی شده‌اند؟  نقش شهرداری در مدیریت تقاضا، اجرای آبیاری هوشمند، کاهش نشتی و افزایش راندمان مصرف آب در بوستان‌ها و معابر کجاست؟  سهم واقعی مردم در مقایسه با سهم مدیریت شهری چقدر است؟

حتی مطالبه شفافیت بودجه‌های تخصیص‌یافته به حوزه آب فضای سبز، میزان سرمایه‌گذاری روی نوآوری‌ها و نتایج واقعی آن نیز ضروری است. جامعه‌ امروز ایران، به برهه‌ای رسیده که صرفا توصیه‌های یک‌طرفه بی‌اثر و حتی دعوت‌کننده به بدبینی است. آشکارا باید پذیرفت که بحران آب تهران محصول عادت‌های اشتباه مردم و مدیریت‌های ناکافی شهری توأمان است. در این میان، لازم است نگاه سیستماتیک و پاسخ‌گویی دوطرفه ظهور پیدا کند. یعنی شهروندان در عین رعایت صرفه‌جویی، این مطالبه را داشته باشند که مدیریت شهری، مسئولانه و به شیوه علمی و پیشران وارد میدان عمل شود. در غیر این صورت، بنرهایی نظیر «... نفر منتظرن که ببندی» فقط بار مسئولیت را بر دوش مردم می‌گذارد، بی‌آنکه سهم کلیدی نهاد مدیریت شهری را پررنگ کند.

واقعیتی انکارناپذیر وجود دارد که سیاست، اقتصاد و مدیریت کلان، نقش پررنگ‌تری در سرنوشت بحران آب دارند تا اقدام فردی شهروندان. در جمع‌بندی، ضرورت دارد که در کنار تقدیر از اقدام فرهنگ‌سازانه شهرداری، انتظار همگانی حرکت به سمت مدیریت مسئولانه‌تر برجسته شود. جا دارد با صدایی رسا بنویسیم: امروز، ده‌ها، صدها، هزاران و بلکه میلیون‌ها نفر منتظرند تا نه‌فقط مردم، که مدیران شهر شیوه‌ حکمرانی منابع را تغییر دهند. «... نفر منتظرن که مدیریت کنی!» پیامی از مردم به مسئولان ذی‌ربط است که در بطن خود نه‌فقط مطالبه‌ اصلاح رفتار جمعی را، که لزوم تغییر ساختاری و راهبری علمی در مدیریت شهری را جای می‌دهد. شاید وقت آن رسیده باشد که همان‌قدر که مردم را دعوت به صرفه‌جویی می‌کنیم، مدیران را نیز به پاسخ‌گویی، شفافیت و اقدام جدی فرابخوانیم. اگر قرار است بحران آب جدی گرفته شود، آینه آن نه‌فقط بر مردم، که بر مدیران نیز باید تابانده شود.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.