|

شهرداری در میدان جنگ؛ از آسیب تا بازسازی

در شهرهایی که جنگ از آسمان و زمین بر آنها باریده، مدیریت شهری دیگر معنای معمول خود را از دست می‌دهد. در چنین شرایطی، شهرداری‌ها با چالش‌هایی روبه‌رو می‌شوند که نه‌تنها ساختارهای کالبدی شهر را در هم می‌شکنند، بلکه بنیان‌های نهادی، اقتصادی و اجتماعی شهر را نیز دچار فرسایش می‌کنند. از قطع کامل آب، برق و خدمات جمع‌آوری زباله گرفته تا آوارگی هزاران نفر از ساکنان و تخریب گسترده بیمارستان‌ها، مدارس و معابر اصلی، مجموعه‌ای از بحران‌های هم‌زمانی است که بر دوش نهاد مدیریت شهری آوار می‌شود. تجربه شهرهایی همچون بیروت، سارایوو، حلب، موصل و خارکیف، تصویری گویا از این شرایط بحرانی به‌ دست می‌دهد؛ شهرهایی که هم در میانه نبرد ایستاده‌اند و هم مسئول حفظ زندگی‌اند.

شهرداری در میدان جنگ؛ از آسیب تا بازسازی

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

شرق: در شهرهایی که جنگ از آسمان و زمین بر آنها باریده، مدیریت شهری دیگر معنای معمول خود را از دست می‌دهد. در چنین شرایطی، شهرداری‌ها با چالش‌هایی روبه‌رو می‌شوند که نه‌تنها ساختارهای کالبدی شهر را در هم می‌شکنند، بلکه بنیان‌های نهادی، اقتصادی و اجتماعی شهر را نیز دچار فرسایش می‌کنند. از قطع کامل آب، برق و خدمات جمع‌آوری زباله گرفته تا آوارگی هزاران نفر از ساکنان و تخریب گسترده بیمارستان‌ها، مدارس و معابر اصلی، مجموعه‌ای از بحران‌های هم‌زمانی است که بر دوش نهاد مدیریت شهری آوار می‌شود. تجربه شهرهایی همچون بیروت، سارایوو، حلب، موصل و خارکیف، تصویری گویا از این شرایط بحرانی به‌ دست می‌دهد؛ شهرهایی که هم در میانه نبرد ایستاده‌اند و هم مسئول حفظ زندگی‌اند. در طول جنگ داخلی لبنان، بیروت به صحنه‌ای از درگیری‌های مداوم تبدیل شد؛ جایی که خیابان‌ها عملا به خطوط تماس نیروهای درگیر بدل شده بود. شهرداری بیروت در این دوره‌ نه امکان برنامه‌ریزی منسجم داشت و نه توان پاسخ‌گویی سازمان‌یافته به نیازهای اولیه مردم؛ با‌این‌حال، برخی از خدمات عمومی به‌طور پراکنده و با تکیه بر نهادهای محلی، انجمن‌های خیریه و کمک‌های خارجی ادامه یافت. در سارایوو، شهری که بیش از سه سال در محاصره کامل نیروهای صرب قرار داشت، شهرداری با وجود قطع دسترسی به بیرون، موفق شد با ساخت تونلی زیر فرودگاه، ارتباط با منطقه آزاد را حفظ کرده و از طریق همین مسیر، مواد غذایی و دارویی را وارد شهر کند. عملکردی که جان هزاران نفر را نجات داد. در حلب، تجربه متفاوتی رقم خورد. در این شهر‌ که صحنه نبردی طولانی میان دولت سوریه و گروه‌های مسلح بود، نهادهای رسمی شهرداری در بسیاری از مناطق از کار افتاده بودند، اما ساختارهای مردمی، شوراهای محلی و داوطلبان، به‌نوعی جانشین مدیریت شهری رسمی شدند. این گروه‌ها با تکیه بر دانش محلی، اقدام به ایجاد مسیرهای امدادرسانی، توزیع آب، دارو و غذا کردند. اگرچه این روند با مشکلات فراوانی همراه بود، اما نشان داد در شرایط اضطراری، مدیریت شهری تنها در قالب نهادهای رسمی تعریف نمی‌شود، بلکه می‌تواند شکل‌های غیررسمی و مبتنی بر مشارکت مردمی نیز به خود بگیرد. پس از پایان جنگ، شهرها وارد مرحله‌ای دشوارتر می‌شوند؛ مرحله‌ای که در آن‌ فروپاشی به بازسازی پیوند می‌خورد، اما نه در شرایط عادی، بلکه در بستری از بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی. در موصل، شهری که پس از سال‌ها اشغال توسط داعش در سال ۲۰۱۷ آزاد شد، شهرداری با حجم بی‌سابقه‌ای از خرابی روبه‌رو بود. زیرساخت‌های حیاتی نظیر سیستم فاضلاب، پل‌ها، بیمارستان‌ها و مدارس یا نابود شده بودند یا در آستانه فروپاشی کامل قرار داشتند. علاوه بر این، صدها هزار نفر از ساکنان شهر یا به اردوگاه‌های پناهندگی رفته بودند یا در مناطق حاشیه‌ای اسکان یافته بودند. شهرداری موصل با کمک بانک جهانی و سازمان‌های مردم‌نهاد بین‌المللی، برنامه‌هایی برای پاک‌سازی مناطق آلوده، بازسازی فوری معابر و احیای فعالیت‌های اقتصادی آغاز کرد؛ با‌این‌حال، نبود بودجه پایدار، ضعف نیروی انسانی متخصص و تهدیدهای امنیتی باقی‌مانده، بازسازی را به مسیری پر‌‌سنگلاخ بدل کرد. در برخی موارد اما‌ شهرها موفق شدند با ابتکار و بهره‌گیری از منابع گوناگون، مسیر بازسازی را با امید طی کنند. بیروت، پس از پایان جنگ داخلی در سال ۱۹۹۰، برنامه نوسازی مرکز شهر را با همکاری شرکت‌های خصوصی آغاز کرد. شرکت SOLIDERE‌ که با حمایت دولت تأسیس شده بود، نقش محوری در بازطراحی و بازسازی میدان شهدا و بافت تاریخی بیروت ایفا کرد. هرچند این پروژه با انتقادهایی درباره حذف برخی بافت‌های قدیمی و تجاری‌سازی بیش‌ از حد همراه بود، اما به‌طور کلی به احیای قلب اقتصادی شهر انجامید. دوبروونیک، دیگر نمونه موفق بازسازی در منطقه بالکان است. این شهر تاریخی که در جنگ‌های یوگسلاوی آسیب دیده بود، با تمرکز بر حفاظت از میراث فرهنگی، مرمت بناهای تاریخی و توسعه گردشگری پایدار، توانست دوباره جایگاه خود را به‌عنوان یکی از مقاصد مهم گردشگری در اروپا بازیابد.

بازسازی شهر پس از جنگ، تنها بازگرداندن آجر و سیمان به جای سابق نیست؛ مدیریت شهری در دوران پساجنگ‌ باید نگاه‌ انسانی، محیط‌زیستی و اقتصادی هم‌زمان داشته باشد. برنامه‌ریزی اسکان مجدد آوارگان، بازسازی روانی جامعه، احیای هویت شهری‌ و ایجاد فرصت‌های شغلی، بخشی جدایی‌ناپذیر از این فرایند است. شهرهایی که توانستند از دل بحران سر برآورند، آنهایی بودند که مشارکت مردم، شفافیت نهادی و حمایت جهانی را هم‌زمان در دستور کار خود قرار دادند.

جنگ، شهر را فرو‌می‌پاشد، اما این شهرداری است که می‌تواند آن را دوباره سرپا کند؛ اگر حمایت داشته باشد، اگر مردم در کنارش بمانند‌ و اگر آینده را فقط از دریچه آوار نگاه نکند.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.