|

نگاهی به روایت شکست در آثار بهاء طاهر

تاریخ و تروما

شکست جنبش‌های ملی در کشورهای عربی و نیز شکست‌ آنها در برابر اسرائیل برای چندین دهه به ترومای جمعی نویسندگان و روشنفکران عرب تبدیل شد. بهاء طاهر، نویسنده برجسته مصری، یکی از نویسندگانی است که به‌ طور خاص در آثارش به روایت شکست پرداخته است.

تاریخ و تروما

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

پیام حیدرقزوینی

 

شکست جنبش‌های ملی در کشورهای عربی و نیز شکست‌ آنها در برابر اسرائیل برای چندین دهه به ترومای جمعی نویسندگان و روشنفکران عرب تبدیل شد. بهاء طاهر، نویسنده برجسته مصری، یکی از نویسندگانی است که به‌ طور خاص در آثارش به روایت شکست پرداخته است. او البته شکست را تنها مختص به مصر یا کشورهای عربی نمی‌داند و مضمون شکست را به‌ گونه‌ای طرح کرده که می‌توان آن را شکست جهان معاصر نامید.

بهاء طاهر در یکی از رمان‌هایش که با عنوان «عشق در تبعید» که با ترجمه رحیم فروغی به فارسی منتشر شده، به‌طور خاص به فلسطین و فاجعه صبرا و شتیلا توجه کرده است. او در گفت‌وگویی درباره این کتاب گفته بود: «این رمان سرگذشتی طولانی دارد، نوشتن آن ده سال یا بیشتر زمان برد، اما به شکل مداوم نمی‌نوشتم. پس از اتفاقات صبرا و شتیلا شروع کردم، از این قساوت به لرزه درآمده بودم، از این‌همه کشتار خشمگین و برآشفته بودم، اما با خودم گفتم اگر از تجربه‌ای که شاهدش نبوده‌ام و در آن مشارکتی نداشته‌ام بنویسم، سرهم‌بندی و مزورانه خواهد بود. بنابراین از نوشتن خودداری کردم. با وجود این، در درونم چیزی باقی ماند که پافشاری می‌‌کرد بنویسم و دینم را به این شهدا ادا کنم» (غروب روشنایی در واحه‌های مصر، ترجمه رحیم فروغی، روزنامه شرق).

«عشق در تبعید»، همان‌طورکه رحیم فروغی نیز در یادداشت ابتدایی ترجمه‌اش از این رمان اشاره کرده، تصویری دردناک از انسان و جهان است؛ تصویری که هر روز دردناک‌تر می‌شود، به‌سرعت به همه‌جای دنیا می‌رسد و انسان‌های بی‌شماری به تماشایش می‌نشینند.

در چنین شرایطی گرچه رسانه‌ها و روزنامه‌ها به وقایع می‌پردازند و گروه‌ها و نهادهای حقوق‌بشری علیه خشونت بازتاب‌یافته در این تصویرها بیانیه می‌دهند و سخنرانی می‌کنند اما زخم‌ها و دردها هر روز بیشتر و بزرگ‌تر و عمیق‌تر می‌شوند. مترجم در بخشی دیگر از یادداشت ابتدایی‌اش درباره این رمان نوشته: «عشق در تبعید مسائل جهانی را در قالب رخدادها و درگیری‌های درونی افرادی از منطقه، کشور، دین، زبان و... مشخص بیان می‌کند. مسائلی که محورشان برخورد است، برخورد اندیشه، دین، مذهب، عقیده، سلیقه و قدرت. یکی خود را راه و حق می‌داند و دیگری را بیراه و ناحق و به شیوه‌هایی که خشونت بی‌پایان در یک سوی آن است، به حذفِ به گمان خودش ناحق، کمر می‌بندد».

«عشق در تبعید» را می‌توان روایت شکست و تبعید دانست. راوی این داستان در تبعید به سر می‌برد و آنجا این فرصت را پیدا می‌کند که به وضعیت خود و پیرامونش از منظری تازه بنگرد. عشق و علاقه او به روزنامه‌نگاری، وطن، همسر، عبدالناصر، فرزندان و به طور کلی نسبت به انسان دچار تلاطم و دگرگونی می‌شود. او در تبعید انسان‌هایی مختلف از کشورهای گوناگون و با نژادها و ادیان متفاوت می‌بیند و روایت‌هایی از آنها می‌شنود که به رغم برخی تفاوت‌ها، شباهت زیادی با سرگذشت مردم کشور خودش دارد. اینها انسان‌هایی‌اند که در کشورشان در حمایت از حق مردم از راه نوشتن، جنگیدن، توسل به قانون و... مبارزه کرده‌اند، شکنجه شده‌اند و تاوان داده‌اند و حالا در تبعید شکست‌خورده‌هایی هستند که برای نجات جهان تلاش می‌کنند.

در بخشی از رمان «عشق در تبعید» که به کشتار صبرا و شتیلا مربوط است می‌توان از زبان یکی از شخصیت‌های داستان، عذاب ناشی از فاجعه را دید: «منتظر بودم چیزی این خفت و خواری را تغییر دهد. چیزی غیر از گلوله‌های توپ و تانک که شلیک می‌شدند و ویران می‌کردند، غیر از هواپیماهایی که بمباران می‌کردند، غیر از سربازان سالم اسرائیلی که در تلویزیون در صورت من می‌خندیدند و تیرباران‌های‌شان را به علامت پیروزی بالا می‌آوردند. در اردوگاه‌ها کودکان لخت می‌دویدند و مادران‌شان با دمپایی‌های پلاستیکی دنبال‌شان می‌کردند و در میان آلونک‌هایی که سقف‌شان بر دیوارهای‌شان سقوط کرده بود، به سر و صورت خودشان سیلی می‌زدند. آلونک‌ها، حالا در میان دودهای سیاه و دودهای سفید، تل‌هایی ویران از خاک و آجر و میلگردهای آهنی خمیده بودند».

«عشق در تبعید» در سال 1995 منتشر شد و اینکه تصویر روایت‌شده در رمان همچنان با وضعیت کنونی جهان و به طور خاص در غزه همخوان است، نشان می‌دهد که ما با تاریخی خون‌بار و پر از ‌ستم روبه‌رو هستیم که ریشه‌هایش به دهه‌ها پیش بازمی‌گردد. بهاء طاهر در این رمان نشان داده که مصائب و ترومای این وقایع تا چه حد عمیق است و به طرز روزافزونی عمیق‌تر هم می‌شود. رمان «عشق در تبعید»، این وضعیت را از منظر روزنامه‌نگاری روایت می‌کند و به نوعی درباره روزنامه‌نگاری در زمانه بحران است. آزادی مطبوعات، روزنامه‌نگاران در خدمت قدرت، افرادی که روزنامه‌نگاری را پله‌ای برای رسیدن به قدرت می‌دانند، مسئولیت اجتماعی، نقش غول‌های رسانه‌ای و برجسته‌سازی و تحریف در رسانه‌ها، از‌جمله مضامین این رمان هستند.

بهاء طاهر همچنین به وضعیت روزنامه‌نگارانی پرداخته‌ که نوشتن و اطلاع‌رسانی رخدادهای این دوران برای آنها گاه از نجات جان انسان‌ها در جنگ دشوارتر است؛ روزنامه‌نگارانی که انجام وظیفه و تعهد اجتماعی آنان، به‌ جای پاداش گاه با زندان، تبعید و مهاجرت مواجه می‌شود. بهاء‌ طاهر به نسلی از نویسندگان مصر تعلق دارد که دوره‌ای پرتب‌وتاب از تاریخِ این کشور را تجربه کرده‌اند و این تجربیات در میان این نسل از نویسندگان مصری مشترک است، بهاء طاهر در دوره دانشجویی خود از فعالان انقلاب مصر بود و ازاین‌رو است که کتاب مطرح او، «واحه غروب» تا این حد با تاریخ و سیاست پیوند خورده است. این نویسنده، هم‌زمان با انقلاب مصر به دانشگاه رفت و مانند بسیاری از هم‌نسلان خود در آن دوره با آرمان‌گرایی و شور انقلابی به دنبال تغییر در اوضاع کشورش بود.

بخش عمده‌ای از «واحه غروب» براساس ماجرایی واقعی نوشته شده و ازاین‌رو است که رمان در مرز میان تاریخ و ادبیات قرار دارد. نویسنده برای آنکه رمان به روایت‌ وقایع تاریخی بدل نشود، تدابیری در نظر گرفته که آن را به قالب ادبیات درمی‌آورد. جغرافیای وهمناک و اشباحی که به رمان احضار شده‌اند، نیروی تخیل را در رمان به کار می‌اندازد، در‌عین‌حال که رمان روایت خطی و سرراست از تاریخ به دست نمی‌دهد و سعی دارد هرچه بیشتر عصاره‌ای از وقایع را به قالب ادبیات درآورد و به‌این‌ترتیب‌ از بازنمایی صرف واقعیت یا بازتاب وقایع تاریخی دوری کند. این تسلط البته به ویژگی‌های بهاء طاهر برمی‌گردد که هم رمان‌نویس و هم دانش‌آموخته تاریخ است و ازاین‌رو با دستِ باز و تسلط بر تاریخ، بُرش‌هایی از تاریخ قدیم را به رمان‌هایش می‌آورد و روایتی معاصر از وقایع تاریخی ارائه می‌دهد. مترجم «واحه غروب» نیز معتقد است «‌بهاء‌ طاهر به‌‌خوبی از پس این قضیه برآمده که نه تاریخ را قربانی ادبیات کند و نه ادبیات را قربانی تاریخ. بهاء‌ طاهر توانسته در مرزی قدم بردارد که حق رمان ضایع نشود». بهاء ‌طاهر برای نوشتن این رمان از منابع تاریخی زیادی هم استفاده کرده، با‌وجوداین واقعیت‌های تاریخی در دل روایت داستان جای گرفته‌اند و در ادامه قصه راه خود را رفته است.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.