|

واکاوی پدیده خنده

کتاب «تاریخ خنده» کوششی تأمل‌برانگیز در واکاوی پدیده خنده، نه به‌عنوان واکنشی سطحی و موقتی، بلکه به‌عنوان رفتاری ریشه‌دار در تاریخ، فرهنگ، دین و روان انسان است. نویسنده با الهام از تجربه ترجمه کتاب «تاریخ گریه»، تصمیم می‌گیرد نیمه گم‌شده این دوگانه انسانی را کاوش کند و خنده را نه‌تنها در نسبت با طنز، هزل و فکاهه، بلکه به‌مثابه نیرویی سازنده، شفابخش و گاه اعتراضی بررسی کند.

واکاوی پدیده خنده

کتاب «تاریخ خنده» کوششی تأمل‌برانگیز در واکاوی پدیده خنده، نه به‌عنوان واکنشی سطحی و موقتی، بلکه به‌عنوان رفتاری ریشه‌دار در تاریخ، فرهنگ، دین و روان انسان است. نویسنده با الهام از تجربه ترجمه کتاب «تاریخ گریه»، تصمیم می‌گیرد نیمه گم‌شده این دوگانه انسانی را کاوش کند و خنده را نه‌تنها در نسبت با طنز، هزل و فکاهه، بلکه به‌مثابه نیرویی سازنده، شفابخش و گاه اعتراضی بررسی کند.

 

اثر پیش‌رو با بهره‌گیری از متون مقدس، منابع تاریخی، آرای فیلسوفان، مشاهدات اجتماعی و تجربه‌های زیسته، در پی آن است تا چیستی و چرایی خندیدن، مرزها و جایگاه آن را در حیات فردی و جمعی بشر از منظری جامع و متأملانه روشن کند. کریم‌مجاور با اشاره به این تجربه، می‌نویسد: «در روزهایی که سرگرم ترجمه کتاب تاریخ گریه نوشته نویسنده و پژوهشگر کُرد صلاح حسن ‌پهلوان بودم، با خواندن و برگرداندن هر فصل، به اندیشه نگارش کتابی با عنوان تاریخ خنده فرو می‌‌رفتم؛ زیرا احساس می‌‌کردم که تاریخ گریه بدون تاریخ خنده کامل نخواهد شد و گریه تنها در کنار خنده است که به ‌شکلی تام و تمام معنا خواهد یافت».

 

کریم‌مجاور در مقدمه خود بر کتاب می‌نویسد: «سخن‌گفتن از خنده و شادی در این روزگار سوگ و سوگوار و سوگ‌‌آور، شاید خود از نظر برخی خنده‌‌آور باشد؛ با این‌ حال بر آن شدم تا به سهم خود، پرتوی هرچند کم‌سو از شادی و خنده در دل این زمانه غمگین جاری کنم. در همین ‌راستا به ‌جست‌وجوی کتاب‌‌ها و منابعی پرداختم که درباره طنز و خنده و شادی و مترادفات و مشتقات آنها به نگارش درآمده بود». او در این ‌زمینه به کتاب‌‌هایی چند به زبان‌‌های گوناگون برمی‌خورد که غالب آنها کمتر به «متن خنده» و بیشتر به «حواشی خنده» مانند طنز، هجو، هزل و فکاهه پرداخته بودند؛ گرچه باید در نظر داشت که خنده با همه این مفاهیم پیوندی نزدیک و ناگسستنی دارد. در‌این‌میان پیش از همه کتاب «خنده» هانری برگسون به کار نویسنده می‌آید که بیشتر از جنبه مسائل کُمیک و خنده‌‌آور به موضوع پرداخته است.

 

کتاب دیگری که کریم‌مجاور از آن سخن می‌گوید، کتابی است با عنوان «فلسفه طنز» نوشته جان موریل که از منظر دانش، هنر و اخلاق به بررسی طنز و موارد مربوط به آن پرداخته است. در میان منابع فارسی هم به چند کتاب می‌رسد، ازجمله کتاب «طنز و شوخ‌‌طبعی در ایران و جهان اسلام» نوشته علی‌‌اصغر حلبی؛ کتاب معتبری که با بهره‌‌گیری از منابع مهم تاریخی و ادبی گذشتگان، در طنز و طنازی و فکاهه و شوخی و شوخ‌‌طبعی در ادبیات ایران و کشورهای اسلامی پژوهش کرده است؛ اگرچه از دیدِ کریم‌مجاور در مواردی از اصل متن و موضوع دور شده و به حاشیه رفته است. کریم‌مجاور از این گفته بختیار علی در «قصه ساده من و آسمان و لیلایم» یاد می‌کند که: «همه‌ جا نوشته‌‌اند: اینجا شهر شادی است. ما اما هرگز شادمان نیستیم». و می‌نویسد: «واقعیت این است که موج خنده و شادی کمتر می‌‌تواند راهی به ژرفای دل و درون انسان معاصر بیابد و دست‌‌کم برای مدتی در آنجا ماندگار شود».