چطور تحریمهای خارجی و محدودیتهای داخلی اقتصاد دیجیتال ایران را به پایان نزدیک میکند:
رؤیاها در حصار
تحریمهای بینالمللی (بهویژه از سوی آمریکا و اروپا) پس از سال ۱۳۹۰ چهره اقتصاد ایران را بهطور چشمگیری تغییر داد و بنیانهای بازارهای دیجیتال و فناوری اطلاعات نیز تحت تأثیر قرار گرفتند. این تحریمها (شامل محدودیتهای بانکی، تجاری و فناوری) همراه با تورم فزاینده و بیثباتی سیاسی، چهرهای تیره از اقتصاد ایران ترسیم کردهاند. در این گزارش به ابعاد سیاسی و اقتصادی این تحریمها پرداخته و آثار آن بر اکوسیستم دیجیتال ایران را بررسی میکنیم: از کاهش سرمایهگذاری خارجی و محدودیت دسترسی به فناوریهای جهانی گرفته تا فرصتهای ازدسترفته کسبوکارهای ایرانی و چشمانداز رفع احتمالی تحریمها.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
تحریمهای بینالمللی (بهویژه از سوی آمریکا و اروپا) پس از سال ۱۳۹۰ چهره اقتصاد ایران را بهطور چشمگیری تغییر داد و بنیانهای بازارهای دیجیتال و فناوری اطلاعات نیز تحت تأثیر قرار گرفتند. این تحریمها (شامل محدودیتهای بانکی، تجاری و فناوری) همراه با تورم فزاینده و بیثباتی سیاسی، چهرهای تیره از اقتصاد ایران ترسیم کردهاند. در این گزارش به ابعاد سیاسی و اقتصادی این تحریمها پرداخته و آثار آن بر اکوسیستم دیجیتال ایران را بررسی میکنیم: از کاهش سرمایهگذاری خارجی و محدودیت دسترسی به فناوریهای جهانی گرفته تا فرصتهای ازدسترفته کسبوکارهای ایرانی و چشمانداز رفع احتمالی تحریمها.
زمینه سیاسی- اقتصادی تحریمها
از اوایل دهه ۱۳۹۰، بهدنبال تشدید تنشهای هستهای، مجموعهای از تحریمهای بینالمللی شامل قطع ارتباط بانکی با جهان، ممنوعیت تجارت برخی کالاها و فناوریها و محدودیت دسترسی به بازار جهانی به اجرا درآمد. تحریمها چنان اثرات گستردهای داشتند که طبق گزارش شورای روابط خارجی آمریکا (CFR) اقتصاد ایران در مقایسه با حالتی که تحریم نبود، تا ۱۵–۲۰ درصد کوچکتر شده است. این تحریمها همزمان با خودتحریمی داخلی (سیاستهای سختگیرانه امنیتی و اداری) موجب شد بخش دیجیتال ایران از یک سو از فضای بینالمللی رانده شود و از سوی دیگر در چنبره مقررات داخلی گرفتار شود. تأثیر تحریمها را میتوان به چند بخش تقسیم کرد:
انزوای مالی: قطع ارتباط با سیستم بانکی جهانی و تحریم سوئیفت، دسترسی شرکتهای فناوری به سرمایهگذاری و پرداختهای بینالمللی را عملا غیرممکن کرد.
تحریمهای فناوری: محدودیت در صادرات تجهیزات مخابراتی، سرورها و نرمافزارهای کلانمقیاس (مانند خدمات ابری) باعث شد بسیاری از شرکتهای داخلی به ناچار از راهکارهای جایگزین بهره ببرند.
بیثباتی اقتصادی: رشد منفی اقتصادی و تورم بالا، سرمایهگذاران خارجی را دلسرد کرده و نرخ ارز نوسانهای شدیدی به بازار فناوری تحمیل کرده است. همه این عوامل دست به دست هم دادند تا سرمایه و فناوری نوین وارد کشور نشود. به گفته سحر بنکدارپور، رئیس مرکز نوآوری و تحول دیجیتال اتاق بازرگانی تهران «تحریمها مانع از جذب سرمایهگذاری خارجی، همکاریهای بینالمللی و دسترسی به بازارهای جهانی شدهاند».
محدودیت دسترسی به فناوریهای جهانی
تحریمها عملا دسترسی شرکتهای ایرانی را به پلتفرمها و سرویسهای جهانی محدود کرده است. سحر بنکدارپور، رئیس مرکز نوآوری و تحول دیجیتال اتاق بازرگانی تهران، در گفتوگو با «فنزی» میگوید: «تحریمها باعث محدودیت در دسترسی به فناوریهای پیشرفته، سرویسهای ابری، ابزارهای توسعه نرمافزار و همکاریهای بینالمللی شدهاند. بسیاری از شرکتهای فناوری مجبور به استفاده از راهکارهای جایگزین شدهاند که هزینههای عملیاتی را افزایش و رقابتپذیری را کاهش داده است». او میگوید: «همواره بر این نکته تأکید کردهام که ما نباید به دنبال این باشیم که چرخ را از اول اختراع کنیم، چراکه، تصمیمات اینچنینی نهتنها هیچ سودی ندارد بلکه باعث صرف زمان، انرژی و هزینه مضاعف شده و روند رشد و توسعه اکوسیستم استارتاپی کشور را کند میکند. بلکه باید هدفمان این باشد که به فناوریهای موجود در جهان ارزش افزودهای اضافه کرده و به بهرهوری صنعت و اکوسیستم اقتصادی کشور کمک کنیم».
از سوی دیگر، دولت نیز محدودیتهای داخلی گستردهای بر اینترنت اعمال کرده است. در ترکیب با تحریمها، کاربر ایرانی «بین چکش تحریمها و کنترل داخلی» گرفتار شده است. به گفته بنکدارپور: «تحریمها حق دسترسی به خدمات جهانی را میگیرد و فیلترینگ داخلی نیز دسترسی به بسیاری از اطلاعات و سرویسها را مسدود میکند. به گزارش یکی از پژوهشگاههای بینالمللی، این وضعیت بهگونهای است که تحریمها «حقوق دیجیتال اولیه را از بین میبرند و اکوسیستم فناوری را فلج میکنند». مجموع این محدودیتها شکاف دیجیتالی ایران را عمیقتر کرده است؛ بهطوری که در کنفرانس IGF 2024 تصریح شد، «تحریمهای بینالمللی دسترسی به فناوریهای جهانی را به طور سیستماتیک محدود، نوآوری را خنثی و زیرساختها را مختل میکنند».
نیما نامداری، مدیرعامل کارنامه نیز در گفتوگو با «فنزی» در این زمینه میگوید: «آدمهای تِک دوست دارند درگیر محصولات جهانی باشند. وقتی میبینند در ایران این امکان نیست، مهاجرت میکنند و بهتدریج کیفیت نیروی انسانی به طرز خیلی چشمگیری کاهش پیدا میکند. و بعد یواشیواش یادمان میرود. اصلا خوب چگونه بود، عالی چگونه بود؟ و به طور سیستماتیک مهارتهای تعامل با جهان را از دست میدهیم و دیگر نمیفهمیم چگونه میتوان با شرکتهای خارجی کار کرد».
بهعنوان مثال، بسیاری از کسبوکارهای ایرانی نمیتوانند از فروشگاههای جهانی اپلیکیشن (گوگلپلی، اپاستور)، خدمات ابری گوگلکلاود یا پلتفرمهای پرداخت جهانی استفاده کنند. این محدودیتها سبب شده بسیاری از شرکتها به راهحلهای جایگزین با هزینههای بسیار بالاتر روی بیاورند؛ موضوعی که هزینههای عملیاتی را افزایش و «رقابتپذیری» آنها را کاهش داده است.
به گفته مدیرعامل کارنامه، زیرساخت در حوزه آیتی بخش مهمی است و در دنیا استارتاپها بدون هیچ مشکلی از سرویسدهندگان بزرگی مثل AWS آمازون یا از آژور مایکروسافت استفاده میکنند. او میگوید: «خب ما در ایران هیچکدام از اینها را نداریم یا در نمونههای ایرانی خیلی از چیزها را با بهای تمامشده بالاتری داریم استفاده میکنیم و با کیفیت پایینتر. یا خیلی از ابزارهای دیگری مثل گوگل آنالیتیکز. یا همین داستان Generative AI بخش مهمی از ابزارهایی را که الان در جهان شکل گرفته ما به دلیل تحریم دسترسی مستقیم نداریم. طبیعتا اینها همه باعث میشود که مقیاسپذیری و رشد و توسعه کسبوکار محدود شود».
کاهش جذب سرمایهگذاری خارجی در فناوری
سرمایهگذاری خارجی در فناوری ایران طی سالهای تحریم تقریبا به صفر رسیده است. بر اساس آمار انجمن سرمایهگذاران خطرپذیر آمریکا (NVCA)، در سال ۲۰۲۳ بیش از ۳۵۰ میلیارد دلار در فناوری آمریکا سرمایهگذاری شد، درحالیکه «سهم ایران از این جریان بینالمللی تقریبا صفر بوده است». همچنین طبق گزارش انجمن جهانی سرمایهگذاری خطرپذیر، در سال ۲۰۲۴ مجموع سرمایهگذاری جهانی فناوری به حدود ۶۸۵ میلیارد دلار رسید و فقط ۳.۲ درصد از آن به منطقه خاورمیانه (عمدتا امارات و عربستان) تعلق داشت. ایران نیز در این گزارش «بازار غیرقابل پیشبینی» نامیده شده که نشان از ریسک بالای سرمایهگذاری دارد.
آمارهای داخلی نیز نشان میدهند تلاشها برای جلب سرمایه خارجی ناکام بوده است. بهعنوان نمونه، در سال ۱۴۰۲ بیش از ۷۰ هیئت تجاری خارجی به ایران سفر کردند و ۱۲ نشست مشترک فناوری برگزار شد، اما آمار نهایی «سرمایهگذاری واقعی کمتر از ۲۵ میلیون دلار» گزارش شد. این رقم در مقایسه با کشورهایی مانند ترکیه یا مصر عملا صفر محسوب میشود. در همان سال، فقط عربستان بیش از ۱.۸ میلیارد دلار در فناوری اطلاعات سرمایهگذاری کرد که بخش عمدهای از آن به حوزههای هوش مصنوعی، سلامت دیجیتال و فینتک اختصاص داشت. به گفته فعالان اقتصاد دیجیتال، عدم استقبال سرمایهگذاران خارجی در ایران نه بهدلیل کمبود فرصت که بهخاطر «فقدان اطمینان» است. از سویی محدودیتهای بانکی (مبادلات مالی) و قوانین پیچیده اجازه ورود آسان سرمایه را نمیدهد.
نیما نامداری چهار مانع اصلی رشد و جذب سرمایه در بخش فناوری را چنین فهرست میکند:
۱. محدودیت دسترسی به سرمایه، ۲. محدودیت دسترسی به زیرساخت، ۳. محدودیت دسترسی به بازارهای خارجی و ۴. محدودیت دسترسی به نیروی کار متخصص.
به باور او، تا زمانی که «پارادایم رشد بر پارادایم امنیت» غلبه نکند و مناسبات بینالمللی بهبود نیابد، بخش بزرگی از این موانع پابرجا خواهد ماند. او میگوید: «سرمایه برای رشد استارتاپها فقط پول نیست. اصطلاحا ما میگوییم پول هوشمند است. چرا هوشمند؟ به این دلیل که غیر از اینکه پول است, یک تجربه و دانش هم وجود دارد. در ایران که یک دوره سرآوا بود با آدمهایی که این تجربه خارج ایران را داشتند کمک کردند. اما الان به واسطه تحریم دسترسی به VCهای خارجی و سرمایهگذاران استارتاپی خارج از ایران که دانش و پول لازم را دارند از دست دادیم و جایش را با سرمایهگذاری داخلی خصولتی کمدانش و بدون چشمانداز پر کردیم».
فرصتهای ازدسترفته کسبوکارهای ایرانی
تحریمها ایران را از پیوستن به زنجیرههای ارزش جهانی محروم کرده است. شرکتهای ایرانی بهدلیل تحریم نتوانستهاند در بازار جهانی اپلیکیشنها و نرمافزارها مشارکت کنند، در بسیاری از پروژههای فناوری بینالمللی حضور یابند یا از خدمات ابری شرکتهای بزرگ بهرهمند شوند. برای مثال، گزارش اینترنت سوسایتی میگوید ایران با انزوای فناورانه «از بازارهای جهانی جدا شده، هزینهها را افزایش داده و نوآوری را محدود کرده است». محدودیت در ثبتنام شماره تلفن ایران (+۹۸) در بسیاری از سامانههای بینالمللی و منع ارائه خدمات به آیپیهای ایرانی (بلاککردن) نیز سبب شده ایران از بسیاری از تجارتها و همکاریهای دیجیتال کنار گذاشته شود.
این محرومیتها بازار ایران را کوچکتر کرده و مانع رقابت کسبوکارهای ایرانی با رقبای خارجی شده است. برندهای ایرانی بهخاطر نبود حضور در فضای رقابتی جهانی شناختهشده نیستند. به گفته کارشناسان، تا زمانی که محصولات و خدمات ایرانی مطابق استانداردهای جهانی نشوند و مجوزهای بینالمللی را دریافت نکنند، امکان رقابت و صادرات جدی آنها فراهم نخواهد بود. به عبارتی، شرکتهای ایرانی بدون حضور در بازارهای بینالمللی نتوانستهاند از مزایای رشد جهانی فناوری و بازار بهره ببرند.
به گفته نیما نامداری «تحریمها دسترسی ما به سه منبع حیاتی برای رشد را در اکوسیستم استارتاپی به طور کامل یا قطع یا خیلی سخت کرده است. اولین مورد دسترسی به بازارهای خارجی است. بخش مهمی از استارتاپها نه در ایران، در همه جای جهان برای اینکه رشد مقیاسپذیر داشته باشند، باید به بازارهای خارج از کشور خودشان دسترسی داشته باشند».
مذاکرات آینده و چشمانداز رفع تحریمها
فعالان و کارشناسان فناوری امیدوارند احیای احتمالی توافقهای بینالمللی (مانند برجام) و کاهش تحریمها، رونق نسبی به اقتصاد دیجیتال ایران بازگرداند. سحر بنکدارپور معتقد است: «مذاکرات میتوانند مسیر جذب سرمایه، رفع محدودیتهای بانکی و دسترسی به فناوریهای جهانی را هموار کنند» و «کاهش تحریمها میتواند به رشد استارتاپها و افزایش تعاملات بینالمللی کمک کند». او تأکید میکند اگر تحریمها برداشته شوند، شرکتهای ایرانی امکان حضور در بازارهای جهانی را خواهند یافت، هرچند برای این کار نیازمند ارتقای زیرساختهای مالی، حقوقی و رقابتی هستند. همچنین بهبود فضای کسبوکار و ثبات سیاستگذاری داخلی باید در دستور کار قرار گیرد تا سرمایهگذاران خارجی بتوانند با اطمینان وارد شوند.
با این حال، برخی هشدار میدهند که رفع تحریم بهتنهایی کافی نیست. به گفته بنکدارپور، حتی پس از برداشتهشدن تحریمها، «سیاستهای امنیتی داخلی» ممکن است مانع ورود سرمایهگذاران خارجی شود؛ چراکه ایران در دهههای اخیر هم با تحریم خارجی و هم با «خودتحریمی» (سیاستهای محدودکننده داخلی) مواجه بوده که هر دو به عقبماندگی فناوری منجر شدهاند. نیما نامداری نیز خاطرنشان میکند که در سیاستگذاری کلان، «رشد اقتصادی هیچوقت اولویت نبوده و پارادایم حاکم بر کشور همواره امنیت بوده است»؛ یعنی هرگاه تضادی بین امنیت و توسعه فناوری پدید آمده، «رشد قربانی امنیت شده است». بنابراین تحول واقعی در اکوسیستم دیجیتال مشروط به تغییر نگاه سیاستگذار به «توسعه و جذب فرصتها» و نه صرفا «کنترل و امنیت» است.
نیما نامداری در این زمینه میگوید: «در مورد مذاکرات خوشبین نیستم که منجر به تغییر معناداری شود. البته خوشبینیم که یک توافقی خیلی محدود و موضعی انجام شود و این منجر به گشایشهایی شود ولی معتقدیم گشایشها حداکثر در حد افزایش توان دولت برای افزایش فروش نفت است و طبیعتا دولت اگر بتواند نفت بیشتری بفروشد، کسری بودجهاش قدری کاهش پیدا کند، یه مقدار تورم کاهش یابد و کاهش تورم مقداری کمک میکند قدرت خرید مردم افزایش پیدا بکند و به واسطه این طبیعتا کسبوکارها اندکی وضعشان بهتر خواهد شد. ولی من غیر از این واقعا چیزی نمیبینم».
چشمانداز بینالمللی و دیدگاه گزارشهای خارجی
ناظران بینالمللی نیز بهطور مفصل از وضع ایران در حوزه دیجیتال گزارش دادهاند. برای مثال در پروژه حاکمیت اینترنت، نوشته «ایرانیان امروز میان چکش تحریمها و سندانِ سیاستهای داخلی محاصره شدهاند»: «از یک سو تحریمها دسترسی آنها به خدمات دیجیتال جهانی را از بین برده و از سوی دیگر فیلتـر داخلی اینترنت را به سپر امنیتی تقویتشده تبدیل کرده است. همچنین اینترنت سوسایتی (وابسته به مجمع جهانی اینترنت) در گزارشی تصریح کرده است که «تحریمهای فناوری، اقتصاد دیجیتال ایران را از بازارهای جهانی جدا میکنند، هزینهها را افزایش میدهند و نوآوری را محدود میکنند».
همچنین، مؤسسات بینالمللی مانند آتلانتیک کانسل (آمریکا) در سالهای اخیر تأکید کردهاند که تحریمها سرمایهگذاری خارجی را بهشدت کاهش دادهاند. یک تحلیل در این مؤسسه مینویسد که پس از خروج آمریکا از برجام در ۲۰۱۸ «گرایش داخلی و خارجی به سرمایهگذاری در استارتاپهای فناوری ایران بهطور چشمگیری کاهش یافته» چراکه ریسکهای سیاسی و مالی بسیار بالا رفته است. این دیدگاهها نشان میدهد وضعیت کنونی ایران در برابر جو رقابت فناورانه جهان با چالش بزرگی روبهرو است. به گفته نیما نامداری: «تحریم را در تأثیر بلندمدت و شاید بتوان گفت تدریجی و مزمن، در سه آیتم خلاصه میکنم، اولین آیتم شکلگیری ذهنیت انزواست. جوانی که الان 20 ساله است، از بدو تولد در همین فضای تحریم بوده و اصلا خیلی چیزها از افق نگاهش خارج شده است. ساختارهای حقوقی ما خیلی دور شدهاند. درک فرهنگی ما خیلی فاصله گرفته است. ذهنیتهای ارتباطی آدمها خیلی دور شده است. ادبیات مالی و تکنیکی ما خیلی ایزوله و قدیمی شده است. همینها باعث شده حتی اگر امروز بگویند که از فردا صبح میتوانید با جهان ارتباط بگیرید، به نظر من سالها طول میکشد که مهارتهای نرم برای تعامل با جهان را به دست بیاوریم و یاد بگیریم مذاکره چطور است».
راه نجات، سرمایهگذاری است
به طور خلاصه، تحریمهای بینالمللی طی بیش از یک دهه گذشته پایههای اقتصاد دیجیتال ایران را سست کردهاند. با وجود جمعیت جوان و استعداد علمی بالا، نبود دسترسی به سرمایه و فناوری جهانی، تشدید مقررات داخلی و اولویتدادن به ملاحظات امنیتی، مانع اصلی رشد و رقابتپذیری اکوسیستم فناوری بوده است. کارشناسان میگویند تنها راه غلبه بر این وضعیت، رفع تحریمها با اصلاحات داخلی و تثبیت قوانین تجاری و سرمایهگذاری است. به عنوان مثال، سحر بنکدارپور پیشنهاد میکند تمرکز بر برداشتن موانع بانکی، توسعه نرمافزاری و خدمات ابری باشد، زیرا این موارد «تأثیر مستقیمی بر رشد اکوسیستم فناوری دارند».
در نهایت، آینده اقتصاد دیجیتال ایران تا حد زیادی به چشمانداز سیاسی کشور بستگی دارد. چنانچه تحریمها کاهش یابند، امکان اتصال به سرمایه و فناوریهای جهانی فراهم خواهد شد، اما تضمین موفقیت این روند مستلزم «شناساندن برندهای ایرانی در سطح بینالمللی» و بهبود استانداردهای تولید است. فعالان حوزه فناوری معتقدند اگر دولت سیاستهای خود را به سمت تسهیل رشد و جذب فرصتها تغییر دهد، تحریمها میتواند به انگیزهای برای خودکفایی مؤثرتر تبدیل شود، در غیر این صورت تجربیات دهههای گذشته نشان داده مشکلات اصلی عمدتا ساختاری و داخلی خواهد بود.
آخرین اخبار ویژه نامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.