نوزدهمین کنفرانس سالانه امنیتی Globsec در پراگ
در روزهای اخیر، پراگ میزبان نوزدهمین کنفرانس امنیتی سالانه Globsec بود. این کنفرانس سالهای گذشته در براتیسلاوا (اسلواکی) برگزار میشد، اما جلسه به پراگ منتقل شد؛
محمود فاضلی-دیپلمات پیشین و تحلیلگر امور بین الملل: در روزهای اخیر، پراگ میزبان نوزدهمین کنفرانس امنیتی سالانه Globsec بود. این کنفرانس سالهای گذشته در براتیسلاوا (اسلواکی) برگزار میشد، اما جلسه به پراگ منتقل شد؛ جایی که کنفرانس توسط «پتر پاول»، رئیسجمهور چک افتتاح شد. این گردهمایی با شرکت نمایندگانی از کشورهای مختلف برگزار شد. شرکتکنندگان درباره وضعیت کنونی بین المللی بهگونه ای صحبت کردند که تردیدی وجود ندارد که بیشتر میهمانان نشست پراگ به کدام طرف درگیری جاری جهانی تعلق دارند.
مکان برگزاری این رویداد در پراگ به این دلیل امکانپذیر شد که جمهوری چک درحالحاضر دارای دولت و رئیسجمهوری است که به دنبال یافتن راه حلهای سوم نیستند؛ برعکس، آنها مواضع روشنی در مورد اینکه با چه کسی و علیه چه کسی هستند، دارند. در گذشته، پراگ سنگری بدون ابهام بود و این امر برای چندین دهه طول کشید؛ با این تفاوت اساسی که مقامات چکسلواکی آن زمان این کشور را به وفادارترین خدمتگزار اتحاد جماهیر شوروی تبدیل کرده و با آنها سازگار بودند.
در آگوست ۱۹۵۹، «فردیناند پروتکا» (1895-1978) سردبیر هفتهنامه «پریتومنست» در رادیو اروپای آزاد گفته بود: «چکسلواکی بهعنوان ابزاری برای سیاست شوروی عمل میکند؛ به جایی فرستاده میشود که روسیه هنوز نمیتواند نفوذ کند و تقریبا هر دسیسه بین المللی کمونیستی از پراگ عبور میکند».
خانم «فون در لاین»، رئیس کمیسیون اروپا، در این نشست طی سخنانی به مهمترین موضوعات اروپایی اشاره و از این فرصت برای حمله به روسیه استفاده کرد. او مدعی شد: حضور من در مشهورترین کنفرانس امنیتی اروپای مرکزی، در پراگ برایم یک امتیاز بزرگ است. این اولین سخنرانی عمومی من از زمانی است که بهعنوان رهبر کمیسیون اروپا برای دومین دوره انتخاب شدم. فکر میکنم جایی بهتر از حضور در اینجا و ایراد اولین سخنرانی بعد از این انتخابات نیست. واقعیت جدید این است که اروپای مرکزی نهتنها از نظر جغرافیایی در قلب اروپا قرار دارد، بلکه از نظر سیاسی و استراتژیک نیز در آینده اتحادیه اروپا نقش اساسی دارد.
تقریبا در همان روزی که پراگ 35سالگی انقلاب مخملی را جشن میگیرد، جهان هزار روز از تهاجم تمامعیار روسیه را گرامی میدارد. هیچ چیز «مخملی» در مورد جنگ پوتین وجود ندارد. خیلی از مردم بیگناه کشته شده اند. بسیاری از شهرها با خاک یکسان شده و خانوادههای زیادی از هم پاشیده شده اند. یک روز خواهیم فهمید که چند مرد و زن جوان متولد سال 1989 در سال 2024 کشته شدند. صلح را نمیتوان بدیهی دانست. شما سالها پیش در مورد نیات پوتین هشدار داده بودید. ما باید بهتر به اروپای مرکزی و شرقی گوش میدادیم.
در هیچ زبانی، حاکمیت مترادف با اشغال نیست. بنابراین کسانی که برای توقف حمایت از اوکراین استدلال میکنند، برای صلح بحث نمیکنند. آنها برای مماشات اوکراین استدلال میکنند. میخواهم خطاب به همه کسانی که پس از هزار روز مرگ و ویرانی، صادقانه میپرسند «آیا وقت گفتوگو نرسیده است؟» بگویم پاسخ به این پرسش در درجه اول بر عهده دوستان اوکراینی ماست. ما و آنها میخواهیم جنگ هرچه زودتر متوقف شود. موضع من این است که صلح صرفا نبود جنگ نیست؛ صلح، حلوفصلی است که جنگ را غیرممکن و غیرضروری میکند. بنابراین، ما باید اوکراین را در شرایط مذاکره برای صلح قرار دهیم. به همین دلیل است که ادغام اوکراین در اتحادیه اروپا برای ما در مرکز تلاشهای صلح قرار دارد. اگر ما خواهان صلح واقعی هستیم، باید اساسا در بنیان معماری امنیتی اروپا تجدیدنظر کنیم. تهاجم روسیه به اوکراین چشم اروپا را باز کرده است. برای چندین دهه، بسیاری میگفتند وابستگی متقابل اقتصادی منبع نهایی امنیت است. همه شما میدانید که اروپا در حال خرید گاز روسیه بود و قرار بود تضمینی باشد که مسکو هرگز جنگ جدیدی را در قاره کهن آغاز نکند. این یک توهم بود. پوتین رفاه کشورش را با جاهطلبیهای امپریالیستی خود عوض کرد و وابستگی ما به روسیه به یک دارایی در دست پوتین تبدیل شد.
درس دومی نیز وجود دارد که آموختهایم: اروپا بر عدم تمایل طولانیمدت خود برای هزینه کافی به قصد دفاع از خود غلبه کرده است. نمیتوانم بر اهمیت حمایت آمریکا از اوکراین از زمان شروع این جنگ تأکید نکنم. بار دیگر، آمریکا برای آزادی همه اروپاییها ایستاده است. من یک احساس قدردانی برای این کار دارم، اما همچنین احساس مسئولیت عمیقی دارم. حفاظت از اروپا در درجه اول وظیفه اروپاست. درحالیکه ناتو باید مرکز دفاع جمعی ما باقی بماند، ما به یک ستون اروپایی بسیار قویتر نیاز داریم.
رئیس کمیسیون اروپا همچنین تأکید دارد: «اروپاییها باید ابزاری برای دفاع و محافظت از خود و جلوگیری از هرگونه دشمن احتمالی داشته باشند. از زمان شروع جنگ، ما پیشرفتهای بیسابقهای داشتهایم. کشورهای عضو هزینههای دفاعی خود را از 200 میلیارد یورو قبل از جنگ به تقریبا 300 میلیارد یورو در سال جاری افزایش دادهاند. صنعت دفاعی ما نیز به واقعیت جدید گام برداشته است. ما خطوط تولید را بازگشایی کردهایم. ما سفارشهای جدیدی را ثبت کردهایم. حتی اگر اروپاییها تهدیدات امنیتی کنونی را جدی بگیرند، بازسازی صنایع دفاعی ما نیازمند زمان و سرمایهگذاری هنگفت است».