کشف دوباره داستایفسکی
چرا امروز ما باید داستایفسکی بخوانیم؟ چرا آدمی باید امروز زحمت خواندن یا دوباره خواندن داستایفسکی را به خود بدهد؟ این پرسشی است که پائولو نُری در کتاب «خون میچکد هنوز» آن را مطرح میکند. همهچیز برای او با «جنایت و مکافات» آغاز شد؛ رمانی که او در نوجوانی خواند. خواندنی توأم با تشرف و ماجراجویی. کشف این کتاب برای او به شیوهای خشونتبار رخ میدهد. رمانی که 112 سال پیش، در سه هزار کیلومتری او منتشر شده، زخمی را در او گشوده که هنوز خونریزیاش بند نیامده است. بله، خون میچکد هنوز.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: چرا امروز ما باید داستایفسکی بخوانیم؟ چرا آدمی باید امروز زحمت خواندن یا دوباره خواندن داستایفسکی را به خود بدهد؟ این پرسشی است که پائولو نُری در کتاب «خون میچکد هنوز» آن را مطرح میکند. همهچیز برای او با «جنایت و مکافات» آغاز شد؛ رمانی که او در نوجوانی خواند. خواندنی توأم با تشرف و ماجراجویی. کشف این کتاب برای او به شیوهای خشونتبار رخ میدهد. رمانی که 112 سال پیش، در سه هزار کیلومتری او منتشر شده، زخمی را در او گشوده که هنوز خونریزیاش بند نیامده است. بله، خون میچکد هنوز. اما چرا؟ پاسخ نُری به همان اندازه خونچکان است.
او درباره مردی مینویسد که هیچگاه از احساس غربت و مقابله بیدفاع در برابر زمانهاش دست نکشیده: نابغهای زودرس در ادبیات، گوگولی نو، انقلابی مشتاق، محکوم به مرگ، تبعیدی در سیبری، قماربازی ناتوان و نومید، شوهری عاشق، پدری ناباور، مردی دستوپاچلفتی، طاس، کمی گوژپشت، پیر از همان جوانی، بیماری سردرگم، پرتناقض، خندهدار، اما در عین حال تا این اندازه شبیه به ما. «خون میچکد هنوز» یک زندگینامه نیست، بلکه ادای احترامی پرشور و پرمایه به داستایفسکی است. سبک نگارشی کتاب، غیرخطی و نهچندان ادبی اما بسیار اثرگذار است. محلاتی، مترجم این کتاب، در گفتوگو با «ایبنا» ویژگی مهم این کتاب را سبک متفاوت آن میخواند و میگوید: «این سبک خاص باعث میشود کتاب حالوهوای سبکتر و جذابتری پیدا کند و خواننده بتواند پیام نویسنده، یعنی روایت زندگی و آثار داستایفسکی را راحتتر و روشنتر درک کند». این کتاب نوعی مواجهه شخصی با داستایفسکی است و همانطورکه مترجم میگوید، در «خون میچکد هنوز»، پائلو نری بارها از زندگی و تجربههای شخصی خودش گفته و «همین آشنایی با او باعث میشود که خواننده با کتاب احساس راحتتری پیدا کند و همین عقب و جلو رفتن نویسنده و پرداختن به زندگی خود و باز برگشتن به روایت زندگی و آثار داستایفسکی، خواننده را با خود همراه میکند».
رمانخوانها خوب میدانند که ادبیات روسی قرن نوزدهم گنجینهای است که همچنان در ادبیات جهان جایگاه مهمی دارد؛ محلاتی دراینباره میگوید: «ادبیات روسی قرن نوزدهم همان دورهای که به عصر طلایی ادبیات معروف است، جواهری در ادبیات جهان است؛ با نامهای درخشانی چون پوشکین، گوگول، داستایفسکی، تالستوی، تورگنیف و دیگران؛ آشنایی با این نویسندگان و آثارشان در حقیقت لطفی است که ما به خودمان میکنیم». و معتقد است خواندن «خون میچکد هنوز» این آشنایی را به شکلی ساده و جذاب آغاز و ذهن خواننده را بیدرنگ درگیر دنیای آن دوره میکند، طوری که ناخودآگاه دلش میخواهد به سراغ آثار اصلی آن بزرگان برود. او درباره سبک نوشتار پائلو نری نیز میگوید «نری ساده مینویسد، اما آسان نه؛ جملات بلند و مکثهای فراوانش فضای خاصی میسازند. از طرف دیگر او طنزی خشک و زیرپوستی دارد». شیوهای که نری در نوشتن نوعی زندگینامه داستایفسکی به کار میبرد، بهنوعی منحصربهفرد است اما مترجم «خون میچکد هنوز» میگوید «این شیوه تنها مختص پائلو نری نیست؛ در زندگینامهنویسی مدرن، مخصوصا در اروپا و آمریکا، نویسندهها گاهی روایت زندگی سوژه را با خاطرات و تجربههای شخصی خودشان درمیآمیزند، اما نُری این رویکرد را به سبکی بسیار شخصی تبدیل کرده؛ او حضور خودش را نهفقط بهعنوان پژوهشگر، بلکه بهعنوان همسفر فکری داستایفسکی وارد متن میکند و همین ترکیب است که به کتاب رنگ و لحن خاص خودش را میدهد».
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.