|

آوردگاه اهریمنان

«عصر انحطاط» سفرنامه‌ای تاریخی است که که نشان می‌دهد کلیسا و مسیحیان چگونه به نابودی جهان یونان و روم باستان دست زدند. این کتاب مشخصا بر روی تهاجم مسیحیت تمرکز کرده و تاریخچه‌ای است تکه‌تکه که با شتاب پهنه‌های وسیع زمانی و جغرافیایی را در‌می‌نوردد. «عصر انحطاط» با عنوان فرعی نابودی جهان یونان و روم باستان به دست مسیحیان متقدم، توسط کاترین نیکسی نوشته شده و اخیرا با ترجمه مهدی نصراله‌زاده در نشر بیدگل منتشر شده است.

آوردگاه اهریمنان

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

شرق: «عصر انحطاط» سفرنامه‌ای تاریخی است که که نشان می‌دهد کلیسا و مسیحیان چگونه به نابودی جهان یونان و روم باستان دست زدند. این کتاب مشخصا بر روی تهاجم مسیحیت تمرکز کرده و تاریخچه‌ای است تکه‌تکه که با شتاب پهنه‌های وسیع زمانی و جغرافیایی را در‌می‌نوردد. «عصر انحطاط» با عنوان فرعی نابودی جهان یونان و روم باستان به دست مسیحیان متقدم، توسط کاترین نیکسی نوشته شده و اخیرا با ترجمه مهدی نصراله‌زاده در نشر بیدگل منتشر شده است.

کاترین نیکسی روزنامه‌نگار و نویسنده بریتانیایی است که دلیل اصلی شهرتش همین کتاب «عصر انحطاط» است. او در خانواد‌ه‌ای‌ مذهبی متولد شد. مادرش راهبه و پدرش راهب بود و به این ترتیب، نیکسی علاقه زیادی به جهان کلاسیک پیدا کرد. او در دانشگاه کمبریج به تحصیل پرداخت و سپس به‌عنوان روزنامه‌نگار در نشریه تایمز مشغول به کار شد. او تاکنون برنده جایزه انجمن سلطنتی ادبیات و جایزه کتاب موریس دی شده است.

نیکسی در «عصر انحطاط» تغییرات فرهنگی و مذهبی را که با ظهور مسیحیت در امپراتوری روم رخ داد، به‌ویژه تخریب معابد، هنر و ادبیات بررسی می‌کند. او در مقدمه‌اش نوشته که این کتاب به جای آنکه سفرنامه‌ای در میان مکان‌های واقعی باشد، به نوعی سفرنامه تاریخی تبدیل شده است. این کتابی است که در کل پهنه روم سفر کرده، در مکان‌ها و زمان‌های معینی که حائز اهمیت هستند درنگ می‌کند. نویسنده می‌گوید مانند هر سفرنامه دیگری، هریک از مکان‌هایی که در این سفرنامه مورد توجه قرار گرفته‌اند، انتخابی شخصی و به یک معنا قابل بحث است.

در توضیحات خود کتاب درباره این موضوع آمده: «آنچه این کتاب را به‌عنوان کتابی شخصی و، من‌غیرمستقیم، شرح‌حال‌نگارانه از جهاتی جالب‌ توجه می‌سازد، بیانِ صریح‌-خام، جانب‌دارانه‌-یک‌طرفه، مدافعه‌گرانه‌-توجیه‌گرانه و غیورانه‌-متعصبانه دیدگاه بالا و بسط آن با لحنی ستیهنده و گاه حتی عصبی است، آن‌هم به‌ وسیله فردی غیرمتخصص، اما علاقه‌مند و البته بسیار پرانگیزه، و به مدد مجموعه‌ای محدود و گزینش‌شده از فکت‌ها و حکایت‌های تاریخی. در سنتی که ادوارد گیبون فاضل‌ترین و فصیح‌ترین نماینده آن است، کاترین نیکسی، نویسنده کتاب، با فرض‌گرفتن نگرش گیبونی، آن دوره، و مشخصا مسیحیت اولیه را، نقطه آغاز انحطاط فراگیری می‌داند که... بیش از هزار سال گریبان‌گیر مغرب‌زمین شد و تازه در عهد رنسانس بود که غرب در بازگشت به خاستگاه‌های پاگانش در یونان و روم باستان توانست خودش را از نو بیابد و برگ تازه‌ای در دفتر تاریخ بگشاید».

نیکسی در این کتاب پالمیرای اواسط دهه 380 میلادی در شرق امپراتوری روم را به‌عنوان نقطه آغازی برای تحولات بعدی انتخاب کرده است؛ چرا‌که به اعتقاد او آنجا بود که خشونت پراکنده علیه معابد قدیمی آهسته‌آهسته شدت گرفت و به چیزی بسیار جدی‌تر تبدیل شد: «منتها می‌توانستم حمله‌ای به یک معبد قدیمی‌تر یا جدیدتر را نیز به‌عنوان نقطه آغاز انتخاب کنم. به همین دلیل است که از تعبیر نقطه آغازی، و نه از نقطه آغاز به شکل قطعی و مطلق، استفاده کرده‌ام. همچنین، آتن حوالی سال 529 میلادی را به‌عنوان یک نقطه پایان انتخاب کرده‌ام منتها مجددا می‌توانستم به همین ترتیب شهری را انتخاب کنم که از حیث جغرافیایی به مراتب شرقی‌تر است، شهری که ساکنانش، وقتی در تغییر دین و درآمدن به کیش مسیحیت اهمال کردند، قتل‌عام شدند...».

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.