«شرق» آینده سیاست انتظار ترامپ در قبال ایران را تحلیل میکند
تله زمان
پس از فعالشدن مکانیسم ماشه و بازگشت تمامی قطعنامههای پیشین شورای امنیت علیه ایران، فضای سیاسی و دیپلماتیک میان تهران و غرب عملا به مرحلهای از رکود و بنبست رسیده است. در چنین شرایطی، اغلب ناظران و تحلیلگران بر این باورند که در هفتهها و حتی ماههای پیشرو، چشمانداز روشنی برای ازسرگیری گفتوگوهای هستهای وجود ندارد؛ مگر آنکه رخدادی پیشبینیناپذیر بتواند معادلات فعلی را بهطور اساسی دگرگون کند.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
مهدی بازرگان: پس از فعالشدن مکانیسم ماشه و بازگشت تمامی قطعنامههای پیشین شورای امنیت علیه ایران، فضای سیاسی و دیپلماتیک میان تهران و غرب عملا به مرحلهای از رکود و بنبست رسیده است. در چنین شرایطی، اغلب ناظران و تحلیلگران بر این باورند که در هفتهها و حتی ماههای پیشرو، چشمانداز روشنی برای ازسرگیری گفتوگوهای هستهای وجود ندارد؛ مگر آنکه رخدادی پیشبینیناپذیر بتواند معادلات فعلی را بهطور اساسی دگرگون کند. در این میان، مقامات کشور نیز بارها تصریح کردهاند که دونالد ترامپ تاکنون هیچ نشانهای از تمایل واقعی برای بازگشت به میز مذاکره نشان نداده است، مگر در چارچوب شروطی که عملا ماهیتی حداکثری و غیرقابل پذیرش دارند. این شروط شامل توقف کامل غنیسازی اورانیوم، آغاز مذاکرات مستقیم و الزاما معنادار با واشنگتن، کاهش برد موشکهای بالستیک ایران و قطع حمایت از گروههای همپیمان منطقهای است. چنین پیششرطهایی در واقع نه دعوتی به گفتوگو، بلکه آزمونی برای میزان فشارپذیری تهران تلقی میشود.
در سطح راهبردی، کاخ سفید ظاهرا سیاستی موسوم به صبر حسابشده را در پیش گرفته است؛ رویکردی که هدف آن ارزیابی میزان تابآوری اقتصادی و سیاسی ایران در برابر تحریمهای فزاینده است. ترامپ با تکیه بر تصور کارآمدی فشار حداکثری، انتظار دارد تحریمها، محدودیتهای مالی و احتمال حملات مجدد اسرائیل به تأسیسات ایران، به مرور تهران را به پذیرش شروط مطلوب واشنگتن سوق دهد. در واقع، او در پی آن است که از زمان بهعنوان اهرم فشار بهره گیرد و از ثمرات سیاسی «صبر خود» در قالب امتیازگیری در آینده استفاده کند؛ صبری که هنوز روشن نیست به نتایج مدنظر ترامپ خواهد انجامید یا به تداوم بنبست دامن میزند.
ترامپ و خروجی مبهم یک بازی
گزارش تازه پولیتیکو درباره سیاست دولت دونالد ترامپ در قبال ایران نشان میدهد واشنگتن پس از بازگشت ترامپ به قدرت، مرحله جدیدی از راهبرد «فشار حداکثری» را آغاز کرده، اما اکنون وارد فاز تازهای با عنوان «بازی صبر و انتظار» شده است. به نوشته این رسانه، کاخ سفید پس از اعمال موجی از تحریمها علیه ایران، فعلا سیاست سکوت و احتیاط را در پیش گرفته و منتظر واکنش تهران است تا گام بعدی خود را تعیین کند. ترامپ در آغاز دوره جدید ریاستجمهوری خود، تحریمهای شدید علیه ایران را بازگرداند و از سازمان ملل نیز خواست تا به دلیل عدم همکاری تهران در زمینه محدودسازی برنامه هستهای، تحریمهای بینالمللی را دوباره فعال کند. این اقدام با حمایت برخی کشورها ازجمله ترکیه همراه شد. بااینحال، دولت ترامپ پس از اعمال این تحریمها، درباره ادامه مسیر و راهبرد آینده در برابر ایران، عمدتا سکوت اختیار کرده است. براساس گفتوگوی پولیتیکو با چند تحلیلگر حوزه ایران، ازجمله مقامهای اندیشکدهها و کارشناسان سیاست خارجی، برداشت غالب این است که ترامپ در حال حاضر ایران را در اولویت پایینتری نسبت به دیگر بحرانهای جهانی قرار داده است؛ بهویژه جنگ در غزه و تنشهای منطقهای مرتبط با اسرائیل، تمرکز عمده دولت را به خود مشغول کردهاند. در نتیجه دولت آمریکا بهجای اقدام فوری، تصمیم گرفته است تحولات ایران را از نزدیک رصد کرده و منتظر بماند تا ببیند جمهوری اسلامی چه واکنشی نشان میدهد.
یکی از تحلیلگران بنیاد دفاع از دموکراسیها گفته که ترامپ معتقد است ایالات متحده باید بابت «دستاوردهای اولیه» در قبال ایران به خود ببالد. بااینحال، او هشدار داده که این رویکرد میتواند خطرناک باشد؛ زیرا در صورت بیتفاوتی واشنگتن، تهران ممکن است دوباره قدرتمندتر بازگردد. به باور وی، آمریکا باید از وضعیت فعلی ایران ـکه به دلیل تحریمها در شرایط اقتصادی و سیاسی دشواری قرار دارد- استفاده کند و با «موضعی مستحکم» در میز مذاکره حاضر شود. درعینحال، کاخ سفید تأکید کرده که همچنان با شرکای اروپایی خود (E3) در اجرای تحریمهای بازگشت خودکار (snapback) هماهنگ است و در «پاسخگو نگهداشتن ایران» قاطع باقی میماند. با این وجود، مقامات آمریکایی از پاسخ به پرسشها درباره جزئیات راهبرد بعدی یا احتمال افزایش فشارها خودداری کردهاند.
الیوت آبرامز، نماینده ویژه سابق ترامپ در امور ایران نیز ادعا کرده است که تهران به دلیل تحریمهای گسترده و خسارت به زیرساختهای هستهایاش، در موقعیتی تضعیفشده قرار دارد. علاوه بر این، حملات اسرائیل به گروههای نیابتی ایران، ازجمله حزبالله، نفوذ منطقهای تهران را محدود کرده است. به همین دلیل، به باور آبرامز، ایران در حال حاضر تهدید فوری برای واشنگتن محسوب نمیشود و این توجیهی برای رویکرد «صبر و انتظار» دولت است. بااینحال، او هشدار داده که اگر ایران تلاش برای بازسازی سریع برنامه هستهای خود را شدت ببخشد، ممکن است اسرائیل، با یا بدون حمایت آمریکا دوباره اقدام نظامی انجام دهد.
به نوشته پولیتیکو، ایران اکنون در حال بازسازی برخی سایتهای هستهای آسیبدیده در جنگ تابستان گذشته است. همزمان، سفر اخیر علی لاریجانی به بیروت و دیدار با حزبالله، نشانهای از آن است که تهران همچنان به دنبال حفظ نفوذ منطقهای خود است. در پایان، تریتا پارسی، بنیانگذار اندیشکده کوئینسی نیز میگوید که باور ترامپ به موفقیت کمپین فشار حداکثری، برداشتی اشتباه از واقعیت ایران است. او معتقد است این سیاست نهتنها موجب تغییر رفتار تهران نخواهد شد، بلکه ممکن است به تقویت مواضع سختگیرانه در داخل ایران بینجامد.
اما و اگرها درباره کارآمدی بازی صبر
بهطور کلی، گزارش پولیتیکو نتیجه میگیرد که دولت ترامپ، در حالی که همچنان بر فشار اقتصادی و انزوای سیاسی ایران تأکید دارد، فعلا تصمیم گرفته است در انتظار بماند تا ببیند تحولات داخلی و منطقهای به چه سمتی پیش میرود؛ سیاستی که ممکن است بسته به رفتار آینده تهران، بهسرعت تغییر کند. در این بین، واشنگتن چشم به ماجراجویی دوباره بیبی هم دارد. بااینحال، تحلیل پولیتیکو از دو منظر اساسی قابل مناقشه است؛ نخست آنکه «بازی صبر و انتظار» ترامپ، اگر بر این فرض استوار باشد که فشار تحریمها میتواند تهران را به انعطاف وادارد، با واقعیتهای نوین ژئوپلیتیکی همخوانی ندارد. شرایط بینالمللی پس از جنگ اوکراین دچار شکافی بیسابقه در میان قدرتهای جهانی شده و دیگر نمیتوان از اجماع واحدی در حمایت از تحریمهای شورای امنیت سخن گفت. در چنین فضایی، ایران برخلاف گذشته، در موقعیتی قرار گرفته که میتواند از واگرایی قدرتهای بزرگ و اختلاف منافع آنها بهره گیرد و مسیر خود را با اتکا بر بازیگران نوظهور اقتصادی و سیاسی، ازجمله چین، روسیه و کشورهای جنوب جهانی، هموار کند.
دوم آنکه فرض حمله مجدد اسرائیل به ایران، آنگونه که برخی تحلیلها القا میکنند، در حال حاضر واقعبینانه نیست. به گزارش یدیعوت آحارونوت، نه تلآویو تمایلی به آغاز حملهای پیشدستانه دارد و نه تهران در پی تشدید تنشهای مستقیم است. هر دو طرف در مقطع کنونی درگیر مدیریت بحرانهای داخلی و حفظ بازدارندگی هستند. بنابراین، سیاست انتظار واشنگتن بیش از آنکه راهبردی حسابشده باشد، بهنوعی تعلیق تصمیمگیری در برابر واقعیتهای متغیر منطقهای و جهانی تعبیر میشود. در همین زمینه و به گزارش یدیعوت آحارونوت و پایگاه خبری Ynet، منابع ارشد نظامی اسرائیل تأکید کردهاند که در حال حاضر نه ایران قصد حمله به اسرائیل را دارد و نه تلآویو برنامهای برای حمله پیشدستانه علیه تهران در دستور کار خود قرار داده است. این مقامات میگویند هیچ نشانه اطلاعاتی وجود ندارد که حاکی از آمادهسازی ایران برای اقدامی نظامی علیه اسرائیل باشد. به همین ترتیب، ارتش اسرائیل نیز در مقطع کنونی برنامهای برای آغاز عملیات علیه ایران ندارد و تمرکز خود را بر مدیریت تهدیدات منطقهای حفظ کرده است.
بااینحال، هشدارهای سیاسی همچون اظهارات اخیر آویگدور لیبرمن، وزیر جنگ پیشین اسرائیل، نگرانیهایی در سطوح امنیتی ایجاد کرده است. لیبرمن در شبکه ایکس مدعی شد ایران بهسرعت در حال بازسازی توان دفاعی و تسلیحاتی خود و آمادهسازی برای «حملهای غافلگیرکننده» است. با وجود این هشدارها، منابع نظامی اسرائیل گفتهاند این سخنان بیشتر رنگ و بوی سیاسی دارد تا اطلاعاتی و هدف آن انتقاد از دولت فعلی بوده است. براساس گزارش مذکور، بزرگترین نگرانی دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل، نقطه کور اطلاعاتی ناشی از اخراج بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی از ایران است؛ عاملی که باعث شده ارزیابی دقیق از وضعیت برنامه هستهای تهران دشوار شود. در نهایت، منابع امنیتی اسرائیل هشدار میدهند اظهارات تند سیاسی ممکن است به «سوءمحاسبه» و افزایش تنش ناخواسته منجر شود. پیام رسمی تلآویو در حال حاضر روشن است؛ «هیچ نشانهای از جنگ قریبالوقوع با ایران وجود ندارد، اما منطقه در وضعیت حساس تعادل قرار دارد؛ گاهی تنها چند واژه میتواند آن را بر هم زند».
فرود نرم دیپلماتیک برای همه طرفها
در چنین فضایی، اندیشکده «اتحادیه اروپا برای مطالعات امنیتی» تحلیل کرد که جنگ ۱۲روزه میان ایران و اسرائیل با توقفی غیررسمی و شکننده پایان یافت؛ آتشی که تا آستانه فروپاشی منطقه پیش رفت و فقط با مداخله دقیقه آخری ترامپ مهار شد. هیچ آتشبس رسمی میان دو طرف وجود ندارد و نبود کانالهای ارتباطی، خطر بازگشت به درگیری را در پی یک سوءمحاسبه نظامی بهشدت افزایش داده است. اسرائیل بدون حمایت مستقیم نظامی آمریکا توان ادامه جنگی طولانی را ندارد، در حالی که ایران راهبردی دوگانه را در پیش گرفته است که ناظر به دیپلماسی پنهان برای بازداشتن واشنگتن از حمایت حملات آینده اسرائیل و بازسازی بازدارندگی نظامی از طریق همکاری با روسیه و چین است.
با وجود این، مسیر ایران دشوار است. مشخص نیست چه زمانی توان بازدارندگی متعارفش را بازسازی خواهد کرد یا تا چه حد چین و روسیه کمک خواهند کرد. در سوی مقابل، ترامپ تمایلی به مذاکره ندارد و خود را پیروز در نابودی برنامه هستهای ایران میداند. اما موفقیت راهبردی حملات آمریکا و اسرائیل محل تردید است؛ خسارات انسانی و مالی سنگین بود، ذخایر موشکی آمریکا تحلیل رفت و در نهایت بنبست بر سر غنیسازی اورانیوم همچنان برقرار ماند. در غیاب مسیر دیپلماتیک، احتمال دارد ایران به صورت پنهانی به سمت ساخت سلاح هستهای در سایتهای اعلامنشده پیش رود، در حالی که نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهشدت محدود شده است.
در این شرایط، اروپا استدلال میکند فقط دیپلماسی میتواند از جنگی تازه جلوگیری کند. چارچوب گفتوگوهای E3/EU که به توافق هستهای ۲۰۱۵ انجامید، زمانی موفق شد بدون شلیک گلوله برنامه ایران را یک سال به عقب اندازد؛ همان دستاوردی که حملات پرهزینه ژوئن ۲۰۲۵ بهسختی محقق کرد. اما پس از جنگ اخیر و فعالشدن سازوکار «اسنپبک»، تحریمها بازگشتند و تهران از تسلیم اهرمهای باقیمانده خود خودداری کرد. اکنون اروپا باید مسیر «فرود نرم» دیپلماتیک را دنبال کند؛ آغاز خویشتنداری متقابل، پرهیز غرب از محدودیتهای نفتی علیه ایران و در مقابل، تداوم توقف غنیسازی از سوی تهران. این سازوکار میتواند هم برای ترامپ یک پیروزی نمادین (غنیسازی صفر) و هم برای ایران حفظ حق فنی غنیسازی تلقی شود. در ادامه، ایران باید همکاری خود با آژانس را از سر گیرد و بازرسی از تأسیسات بمبارانشده را ممکن سازد. همزمان، آمریکا و اروپا باید اسرائیل را از حمله در میانه مذاکرات بازدارند. در سطح منطقهای نیز، همکاری اروپا با شورای همکاری خلیج فارس حیاتی است. ایجاد پلتفرمی مشترک با قطر، عربستان و امارات میتواند ابتکارات کاهش تنش را پیش ببرد و در پیوند با پرونده غزه و ثبات شامات، پایهای تازه برای امنیت جامع خاورمیانه فراهم آورد.
قهرمانپور: رفتار ترامپ برخاسته از نوعی عقلانیت تاکتیکی و محاسبهگرانه است
در تحلیل آنچه گفته شد، عسگر قهرمانپور با نگاهی متفاوت تأکید میکند: «برخلاف تصور عمومی، رفتار ترامپ، بهویژه در قبال ایران، برخاسته از نوعی عقلانیت تاکتیکی و محاسبهگرانه است، نه تصمیمهای آنی و بیبرنامه». به گفته این پژوهشگر حوزه بینالملل: «سیاست صبر و انتظار ترامپ هدفمند و سنجیده پیش میرود و بر پایه ارزیابی دقیق از مجموعه تحولات اخیر در خاورمیانه، از جمله معادلات بعد از جنگ 12روزه، تأثیر حداکثری تحریمها و قطعنامهها بر اقتصاد و معیشت ایران و هماهنگیهای فزاینده میان تلآویو و واشنگتن طراحی شده است». از نگاه این کارشناس: «ترامپ در حال آزمودن میزان تابآوری اقتصادی و سیاسی ایران است تا بداند تا کجا میتواند فشارها را افزایش دهد و در چه نقطهای تهران ناگزیر به انعطاف خواهد شد». قهرمانپور بر این باور است: «فرصتهایی که ایران میتوانست برای تغییر میدان بازی دیپلماتیک از آنها بهره گیرد، بهویژه در نشستهای اخیر سازمان ملل، تا حد زیادی از دست رفته است. با این حال، شرایط هنوز به بنبست کامل نرسیده و امکانهای محدودی برای ابتکار عمل تهران باقی مانده است؛ هرچند مسیر بازگشت به مذاکره بسیار سخت، اما ناممکن نیست».
این تحلیلگر ادامه میدهد: «سیاست انتظار ترامپ در واقع بخشی از راهبرد فشار هوشمندانه است که همزمان بر سه محور پیش میرود: تأثیرگذاری حداکثری تحریمها، حفظ تهدید ضمنی حمله اسرائیل و استفاده از زمان به عنوان ابزار فرسایش سیاسی ایران. در چنین چارچوبی، هرگونه واکنش نظامی از سوی تهران بهویژه در صورت حمله دوباره اسرائیل، میتواند معادلات را دگرگون کند و حتی به بازتعریف رفتار کاخ سفید منجر شود». قهرمانپور با اشاره به تجربههای تاریخی، از جمله دوران جنگ سرد، یادآور میشود: «در سیاست بینالملل هیچ بنبستی ابدی نیست و چهبسا در بستر تحولات پیشرو، روزنهای تازه گشوده شود». با این حال، او تأکید میکند: «شکستن این وضعیت به تصمیمی دشوار و پرهزینه از سوی تهران نیاز دارد؛ تصمیمی که بتواند میان مقاومت در برابر فشارها و ضرورت حفظ ثبات اقتصادی و امنیتی کشور توازن برقرار کند». در پایان، قهرمانپور پیشبینی میکند: «اگر قرار باشد تحولی رخ دهد، احتمال آن بیشتر در پاییز امسال وجود دارد؛ هرچند به باور بسیاری از ناظران، ممکن است تحولات اصلی به زمستان یا بهار آینده موکول شود». در هر حال، به گفته او: «صحنه دیپلماسی ایران و آمریکا اکنون در وضعیتی از صبر متقابل و انتظار پرریسک قرار دارد؛ جایی که هر حرکت کوچک میتواند توازن شکننده را در مسیر تازهای بیندازد».
مولایی: ایران با بازی صبر ترامپ در تنگنای انتخاب میان «بد» و «بدتر» قرار دارد
یوسف مولایی هم دیگر کارشناسی بود که در گفتوگویی با «شرق» ضمن تأکید بر پیچیدگی شرایط کنونی میان تهران و واشنگتن، سیاست «صبر و انتظار» دولت ترامپ را نه از جنس انفعال، بلکه راهبردی حسابشده و هدفمند میداند که ستون فقرات آن بر تأثیرگذاری حداکثری تحریمها و قطعنامههای بازگشته شورای امنیت استوار شده است. به باور این مدرس دانشگاه: «ترامپ با آگاهی از فرسایش تدریجی توان اقتصادی ایران، تلاش دارد از مسیر فشار اقتصادی، دو هدف را همزمان محقق کند: نخست، وادارکردن تهران به عقبنشینی تدریجی در پرونده هستهای و منطقهای و دوم، فراهمکردن زمینه برای ناآرامی اجتماعی و اعتراض داخلی که بتواند معادلات سیاسی در داخل ایران را به سود کاخ سفید تغییر دهد».
تله زمان
مفسر حوزه سیاست خارجی اعتقاد دارد: «صبر و انتظار ترامپ نوعی بازی زمان است؛ او میداند که گذر زمان در شرایط تحریم، یک ابزار فشار است. در این چارچوب، کاخ سفید با استفاده از مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای چندجانبه، در واقع میکوشد ایران را در موقعیتی قرار دهد که هر تصمیمش پرهزینه باشد». از نگاه این حقوقدان حوزه بینالملل: «واشنگتن بهخوبی آگاه است که تهران تمایلی به پذیرش شروط سخت آمریکا ندارد؛ اما در عین حال، تحمل بلندمدت وضعیت اقتصادی کنونی نیز دشوار و فرساینده است». به گفته تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل: «ایران اکنون در وضعیتی گرفتار شده که میتوان آن را انتخاب میان گزینه بد و بدتر دانست یا پذیرش بخشی از خواستههای آمریکا در قالب یک عقبنشینی کنترلشده برای جلوگیری از بحران داخلی، یا ایستادگی کامل در برابر فشارها با خطر افزایش بیثباتی اقتصادی و اجتماعی». مولایی اذعان دارد: «برخلاف تصور برخی ناظران، ترامپ در این مرحله به دنبال مذاکره فوری نیست، بلکه در پی آن است که ایران پیش از مذاکره، امتیازهای واقعی بدهد. به همین دلیل است که دولت او پس از بازگشت قطعنامهها، در سکوتی حسابشده فرورفته و ظاهرا ترجیح میدهد اثرگذاری تحریمها را بسنجد تا ببیند آیا تهران خود به میز مذاکره بازخواهد گشت یا نه». با چنین برداشتی، این مدرس دانشگاه هشدار میدهد: «در شرایطی فعلی، هر واکنش شتابزده یا تصمیم احساسی از سوی ایران میتواند میدان بازی را کاملا به سود واشنگتن تغییر دهد. در مقابل، اگر تهران بتواند ضمن مدیریت بحران اقتصادی، مسیر تعامل محدود اما هدفمند با اروپا و کشورهای منطقه را حفظ کند، شاید هنوز روزنهای برای جلوگیری از تشدید بحران باقی بماند».
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.