|

احمد مسجدجامعی داستان ثبت روزی به نام تهران را روایت کرد

تهران؛ آینه ایران

‌نام‌گذاری «روز تهران» در شورای شهر پایتخت در سال ۱۳۹۵ تصویب شد، اما از آن زمان تاکنون، یعنی ۱۴۰۴، تقریبا یک دهه طول کشید تا این روز به رسمیت شناخته شود و به تأیید شورای فرهنگ عمومی استان تهران برسد. احمد مسجدجامعی، عضو پیشین شورای شهر تهران، از روند طولانی و پرچالش ثبت این روز سخن گفت و روایت خود را از جلسات شورا و شکل‌گیری این مناسبت شهری بیان کرد.

تهران؛ آینه ایران

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

‌نام‌گذاری «روز تهران» در شورای شهر پایتخت در سال ۱۳۹۵ تصویب شد، اما از آن زمان تاکنون، یعنی ۱۴۰۴، تقریبا یک دهه طول کشید تا این روز به رسمیت شناخته شود و به تأیید شورای فرهنگ عمومی استان تهران برسد. احمد مسجدجامعی، عضو پیشین شورای شهر تهران، از روند طولانی و پرچالش ثبت این روز سخن گفت و روایت خود را از جلسات شورا و شکل‌گیری این مناسبت شهری بیان کرد.

او گفت که در آن سال‌ها، در شورای شهر انتخاب روزی به نام تهران مطرح بود و البته مخالفانی هم داشت. بحث‌های زیادی انجام شد؛ مثلا برخی پیشنهاد می‌دادند روزی را انتخاب کنیم که آقا محمدخان قاجار تهران را به‌ منزله پایتخت خود برگزید؛ یعنی اواخر اسفند. عده‌ای دیگر هم به مناسبت‌هایی مانند روز ورود مرحوم امام به ایران یا روز ورود ایشان به جماران اشاره می‌کردند. درنهایت، پس از گفت‌وگو و بررسی، به روز ۱۴ مهر رسیدیم.

به گفته مسجدجامعی، در آغاز، مراسم این روز چندان جدی گرفته نمی‌شد؛ اما برنامه‌هایی محدود مثلا در مدارس برگزار می‌شد و بچه‌ها با اشتیاق از محله و شهرشان می‌گفتند. همه دوست داشتند درباره تهران، پیشینه و سابقه‌اش بدانند؛ اینکه چه کسانی در آن زیسته‌ و چه جایگاهی در تاریخ ایران داشته‌اند. در همان سال‌ها، تمبر ویژه تهران منتشر شد و برنامه‌هایی مانند تهران‌گردی، بازدید از موزه‌ها و فعالیت‌های فرهنگی و ثبت‌نام رایگان برای عضویت در کتابخانه‌های عمومی انجام شد؛ سپس در روز تهران، موزه‌ها رایگان شدند و سینماها و برخی باشگاه‌های ورزشی هم بلیت‌های آن روز را نیم‌بها کردند.

او ادامه داد: کم‌کم روز تهران تبدیل شد به «هفته تهران». ما معمولا برنامه‌ها را از شهرری آغاز می‌کردیم، چون حوزه تمدن تهران از آنجا ریشه گرفته است و سابقه سکونت در تهران به هفت‌ هزار سال پیش می‌رسد و تپه‌های باستانی ری و چشمه‌علی و تپه‌های کهریزک و تپه‌های قیطریه و کشف اخیر آثار چشمه‌علی در محدوده بازار شاهدی بر این استقرار دیرپاست. بسیاری از دستگاه‌ها با همراهی شهروندان در اجرای این برنامه‌ها مشارکت می‌کردند و هرکدام به نوعی سهمی داشتند.

مسجدجامعی گفت: برای هفته تهران برنامه‌های متنوعی داشتیم؛ از انتخاب بهترین خبرنگار و فیلم و داستان برگزیده درباره تهران تا تقدیر از خدمتگزاران شهر و ناشران و مؤلفان و محققان و عکاسان. هدف این بود که دستگاه‌های اجرائی و مردم به هم نزدیک شوند. شاید نظام رسمی چندان توجهی به این موضوع نداشت، اما شور مردمی بالا بود و احساس تعلق به شهر تقویت می‌شد. بعدها، هنرمندان سرود و آهنگ‌هایی برای تهران جمع‌آوری کردند و ساختند و کمیسیون‌های مختلف شورا، از عمران تا سلامت، در برنامه‌ها مشارکت کردند.

او در ادامه گفت: همان سال‌ها، نشستی در تبریز با حضور مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نمایندگان شوراهای سراسر کشور برگزار شد که در آن، دکتر پزشکیان، نماینده مردم تبریز، و شهید آل‌هاشم، امام‌جمعه هم حضور داشتند. پیشنهاد دادم که شهرهای دیگر هم روز ویژه خود را داشته باشند. پیشنهاد با استقبال زیادی روبه‌رو شد و بعد از آن، شهرهای مختلف کشور روز شهر خود را تعیین کردند. این کار نیازی به مصوبه شورای فرهنگ عمومی کشور نداشت و شوراهای استانی می‌توانستند آن را تصویب کنند. امروز این موضوع به یک امر ملی تبدیل شده است و تقریبا بیشتر شهرها چنین روزی را دارند.

او افزود: در تهران نیز به مرور، برنامه‌های جدیدی شکل گرفت. یکی از آنها درخت‌کاری و شناسنامه‌دار کردن درختان کهن‌سال شهر بود. برای هر درخت، اطلاعاتی مانند سن، نوع، وضعیت و موقعیت ثبت شد و از آنها عکس گرفتند. جشن‌هایی مانند «جشن درخت» و «جشن طبیعت» نیز برگزار می‌شد و مردم از آنها استقبال می‌کردند.

مسجدجامعی ادامه داد: ما باید یاد بگیریم شهر فقط محل پرداخت عوارض و مالیات نیست. مشارکت مردمی در مسائل شهری، حتی در موضوعات عمرانی، حس تعلق را افزایش می‌دهد. تهران فقط یک شهر نیست، بلکه نماد ایران است. در فرش‌های کرمان و تبریز هم تأثیر تهران دیده می‌شود و نقش فرش تهران هم از همه جای ایران تأثیر پذیرفته است. طرح فرش‌هایی که به نام تهران بافته شده، حاصل ابتکار اقوامی است که به تهران آمده‌اند.

او افزود: حتی در زندان‌های قدیم این شهر، زندانیان نقش فرش تهران را می‌بافتند. نخستین زندان مدنی هم در تهران بوده است. زندان آن زمان کتابخانه‌ای داشت و برای زندانیان حقوقی قائل بود، از‌جمله حق دفاع از خود. یکی از کارها این بود که اگر زندانی فرشی می‌بافت، تخفیف می‌گرفت یا حتی آزاد می‌شد. به این فرش‌ها زندان‌بافت می‌گفتند. بعدها در انقلاب آزاد شدند و به‌عنوان بخشی از هنر شهری شناخته شدند.

مسجدجامعی با اشاره به لایه‌های تاریخی و فرهنگی تهران گفت: تحولات و اتفاقات بسیاری در طول تاریخ این شهر رخ داده است. تهران پر از معناست، محله‌ به‌ محله و درخت‌ به‌ درختش معنای خاص خود و روایتی تاریخی دارد. گاهی یک درخت خودش بخشی از تاریخ است؛ چنان‌که درختی در باغ ایلچی بازار هست که تنها بازمانده از حرکت پرشور مردم تهران در ماجرای گریبایدف است و از آن‌همه تشکیلات روس‌ها تنها این درخت باقی مانده است؛ اما متأسفانه، امروز خاطرات و روایت‌های شهر را از یاد برده‌ایم.

مسجدجامعی با اشاره به کشف «بانوی هفت‌هزارساله تهران» در یکی از تهران‌گردی‌ها گفت: از مهم‌ترین رخدادهای میراثی و تاریخی معاصر ما همین کشف است. دانشجویی محترم، که این را در تهران کشف کرد، کاری بسیار بزرگ انجام داد. ما تلاش زیادی کردیم تا این پیکره در همان مکانی که پیدا شده است، نگهداری شود و همان‌جا به‌ منزله یک سایت پژوهشی و گردشگری راه‌اندازی شود، چون آن منطقه نیازمند توجه ویژه است.

او توضیح داد: متأسفانه این اتفاق نیفتاد و به‌ناچار، پیکر این بانو به موزه منتقل شد؛ اما همین کشف خانم وهابی منبعی از معنا و گفت‌وگو است. درباره او و اشیائی که همراهش بوده، مقالات متعددی در سراسر جهان منتشر شده است؛ درباره رنگ موها و چشمانش، کالبد و پیکر استخوانی‌اش، حتی ناخن‌هایش و علت مرگش.

او ادامه داد: تهران پر از چنین نقاط ارزشمندی است؛ هرکدام با معنای خاص خودشان. اما ما درگیر امور روزمره شده‌ایم و از این گنجینه‌ها غافل مانده‌ایم. مثلا برخی از محله‌های قدیمی، بازارها، حمام‌ها، مسجدها، مدرسه‌ها، امامزاده‌ها، کارخانه‌ها، راه‌آهن، قبرستان‌ها، درختان کهن‌سال یا بناها و فضاهای عمومی، که امروز، در معرض تاراج‌اند، یا حتی برخی بناها و مراکز پرآمدوشد جدید همه نشانه‌هایی از تاریخ و هویت این شهرند.

مسجدجامعی گفت: گاهی در میان مدیران شهری هم افرادی بوده‌اند که دلسوزانه، برای حفظ این آثار تلاش کرده‌اند. مثلا درباره «قبر آقا» -که یکی از مکان‌های تاریخی شهر است- بسیاری از هنرهای قدیم در دل آن مکان نهفته است. این فضاها در‌واقع بخش‌هایی از حافظه فرهنگی تهران هستند که باید حفظ شوند، چون روایتگر پیوستگی تاریخی ما با گذشته‌اند.

احمد مسجدجامعی در ادامه با اشاره به بخش‌های مغفول از میراث شهری تهران توضیح داد: برخی از هنرهایی که در بنای قبر آقا به کار رفته، در کمتر جای دیگری وجود دارد. مثلا در آنجا، ضریحی فولادی هست که حتی در کاخ گلستان هم چنین صنعتی یافت نمی‌شود یا گنبد بزرگ قبر آقا بر ستون‌های سترگ مرمرین باشکوهی قرار گرفته است که به آن فیل‌ستون می‌گویند.

او گفت: در این مکان‌ها، خانواده‌هایی مانند غفاری‌ها، نفیسی‌ها و امامی‌ها، که از دوره قاجار تا زمان سقوط سلطنت، امامت‌ جمعه تهران را برعهده داشتند، مقبره دارند.

‌مسجدجامعی گفت: در سندی که درباره موزه تهران تنظیم کرده بودیم، مکانی در برج میلاد پیشنهاد شد، ولی آنجا برای موزه اصلا مناسب نیست. معتقدم بهترین محل برای موزه تهران همان محوطه باغ ملی است که عملا در اختیار وزارت امور خارجه است.

مسجدجامعی یادآور شد: میدان مشق با پول مردم تهران ساخته و آباد شده است. ما بارها در شورای شهر و شهرداری درباره آن صحبت کردیم. حتی پیشنهاد دادیم در ماه رمضان، همان‌جا در سردر باغ ملی نقارخانه تهران آغاز به کار کند و رویدادها و دیدارهای فرهنگی-هنری برگزار شود. برای زیباسازی، آبیاری، درخت‌کاری و خیابان‌کشی آنجا هزینه‌های زیادی شد، اما حالا با بستن درهای خیابان، مردم از یک فضای عمومی محروم شده‌اند.

او افزود: این اتفاق در تاریخ تهران می‌ماند؛ اینکه فضایی عمومی و میراثی را بستند با این توجیه که امنیت ما در خطر است. درحالی‌که ناامنی در نبود مردم است. امنیت را مردم می‌آورند، نه دیوارها و فاصله‌ها. حضور مردمی تهدید امنیتی نیست.

مسجدجامعی ادامه داد: در جاهایی که از ناامنی صحبت می‌شود، مشکل دقیقا همین است؛ چون مردم نیستند. اگر مردم حضور داشته باشند، فضا امن می‌شود. مثل همین نبرد اخیر که در آن دشمن اصرار داشت مردم شهرها را ترک کنند.

او در پاسخ به این پرسش که در همه دولت‌ها، با هر نگاه و با هر وزیر امور خارجه‌ای حقوق مردم تهران در میدان مشق را نادیده گرفته‌اند در حالی که وزیر امور خارجه فعلی که در دولت آقای روحانی معاون وزیر بود، به شهرداری قول داده بود که این فضا به مردم شهر باز‌گردد چرا این تفاهم‌‌ها به نتیحه نمی‌رسد، گفت: به‌ هر حال امروز اگر کسی بخواهد در آن محل، جشن یا برنامه‌ای برای روز تهران برگزار کند، موانعی بسیار وجود دارد. در سال‌های گذشته، جشن تهران در همین محوطه ارزشمند میراثی و موزه‌ای و فرهنگی شهر انجام می‌شد و هیچ آسیبی هم به کسی نمی‌رسید.

مسجدجامعی ادامه داد: روز تهران یادآور این است که شهر ما فقط برج‌ها و خیابان‌ها نیست؛ تهران ریشه دارد، خاطره دارد، روایت دارد، حافظه دارد؛ حافظه‌ای که باید زنده بماند. روز تهران یادآور تولد پایتخت ملی است.

او درباره مقاومت در برابر بازگشت میدان مشق به شهروندان هم توضیح داد: در دوره حضورم در دولت، طرحی را ارائه کردیم که مجموعه میدان مشق به موزه تبدیل شود. میدان مشق ظرفیت بزرگی دارد و بسیاری از میراث‌های ملی می‌توانست در قالب موزه‌ای فراگیر حفظ شود. این طرح در دولت آقای خاتمی تصویب شد.

او گفت: بخش‌هایی از میدان مشق به کاربری‌های مختلف سپرده شد؛ قسمتی از آن موزه عبرت شد و بخشی دیگر موزه پست و همچنین موزه اسناد و املاک. ما حتی درباره استفاده از زیرزمین‌های باشکوه قراولخانه کامران میرزا یا دانشکده هنر فعلی با کاربری موزه صحبت کردیم و قرار بود ساختمان وزارت‌ خارجه موزه دیپلماسی شود.

او با اشاره به سابقه ساختمان‌های اطراف میدان مشق ادامه داد: باشگاه افسران ارتش که اکنون در اختیار وزارت خارجه است، می‌تواند موزه وزارت دفاع یا موزه تاریخ نظامی یا حتی موزه دیپلماسی باشد. همه چیز در طرح دیده شده بود. امیدواریم این سرمایه مردم تهران به صاحبان اصلی‌اش، یعنی مردم، برگردد.

مسجدجامعی در ادامه گفت‌وگو درباره جایگاه تاریخی روز تهران گفت: یکی از آفت‌هایی که در سرزمین ما شکل گرفته، رواج واژه‌هایی است که با فرهنگ ایرانی نسبتی ندارند. ما اهل خلافت نیستیم؛ خلافت از آنِ عثمانی و بنی‌امیه و عباسیان بود. تمام تلاش ایرانیان در طول تاریخ، مبارزه برای رهایی از خلفای جور بوده است. قیام‌هایی که از سوی طاهریان، صفاریان، آل‌بویه و دیگر حکومت‌های ایرانی شکل گرفت، درواقع برای رهایی از همین نظام خلافت بود. حالا گروه‌هایی مثل داعش باز همان مسیر خلافت را دنبال می‌کنند، اما ما ایرانی‌ها هیچ‌گاه در پی خلافت نبوده‌ایم.

او افزود: در متمم قانون اساسی مشروطه، یکی از تصمیمات مهم این بود که عنوان «دارالخلافه» حذف و «پایتخت» جایگزین آن شود. انتخاب تهران به‌ منزله پایتخت، معنای سیاسی و فرهنگی عمیقی داشت. این تصمیم، ایران را از مفهوم خلافت جدا کرد و برای نخستین‌بار، پایتخت را بر مبنای قانون اساسی و اراده ملی تعریف کرد. این یکی از افتخارات بزرگ ماست.

او درباره فرایند تصویب این روز توضیح داد: ویژگی مهم روز تهران این است که با رأی شورای فرهنگ عمومی تثبیت شد. آقای ابوترابی‌فرد و دیگر اعضا همکاری خوبی داشتند. من در آن جلسه از این روز دفاع کردم، چون معتقدم روز تهران فقط یک مناسبت نیست، بلکه نماد تولد پایتخت ایرانی است.

مسجدجامعی ابراز امیدواری کرد روز تهران آغازی برای احیای هویت فرهنگی و تاریخی پایتخت باشد. شهری که روزی نماد قانون، فرهنگ و همبستگی ایرانیان شد، باید پرشور و پرنشاط و سرزنده باقی بماند.

او درباره اینکه تهران امسال اتفاق تلخی را پشت سر گذاشت، اما در دل مردم، عشق به این شهر زنده شد،‌گفت در میدان هفت‌تیر تابلویی نصب شده با جمله‌ای که نوشته بود: به تهران ۸۶‌میلیونی خوش آمدید. واقعا در آن ۱۲ روز، قلب همه ایران برای تهران تپید. این اتفاق می‌تواند در مراسم‌های روز تهران مورد توجه قرار گیرد. این عشق به تهران در روز ۱۴ مهر، روز تهران، حتما بازتاب خواهد داشت. در این مدت همه دیدند که تهران مظهر همبستگی‌ ملی است. تهران تمام‌قد در برابر تجاوز از ایرانی و ایرانیان دفاع کرده و می‌کند.

او ادامه داد: ایران کشوری است با بیش از 70 زبان زنده، یعنی 70 فرهنگ. نماد این هم‌زیستی تهران است؛ شهری که همه ادیان، اقوام و زبان‌ها در آن حضور دارند و هیچ‌کس برای دیگری مشکل‌ساز نیست. تهران آیینه ایران است. مسجدجامعی گفت: همه این فرهنگ‌ها در تهران حضور دارند و با همدیگر این شهر را ساخته‌اند. تهران فقط پایتخت سیاسی نیست، بلکه قلب تپنده فرهنگ و تاریخ ایران است.

او ادامه داد: ما هنوز از این ظرفیت غافلیم. مدام خط‌کشی می‌کنیم و نگاه محدود داریم، در حالی که واقعیت تهران و ایران چیزی فراتر از این مرزبندی‌هاست. این شهر و این کشور، حاصل تلاش و هم‌زیستی همه مردمی است که قرن‌ها در کنار یکدیگر زیسته‌اند و با هم از فرهنگ و تمدن ایران پاسداری و چراغی را در این سوی عالم روشن کرده‌اند.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.