|

قصه کسب‌وکارهای زیر سایه محدودیت‌ها

کسب‌وکارهای اینستاگرامی در ایران، قربانی خاموش فیلترینگ

در سال‌های اخیر، اینستاگرام به اصلی‌ترین پلتفرم تجارت اجتماعی در ایران تبدیل شده ‌و در سال‌های گذشته آمار و داده‌های بسیاری درباره این حوزه جدید از تجارت آنلاین در ایران اعلام شده است. طبق داده‌های مرکز پژوهش‌های مجلس، تا قبل از فیلترینگ سراسری سال ۱۴۰۱، بیش از ۴۸ میلیون ایرانی کاربر فعال اینستاگرام بودند و حداقل دو میلیون کسب‌وکار خرد و متوسط، حیات اقتصادی خود را به‌ صورت کامل یا عمده از این طریق تأمین می‌کردند. تخمین‌ها نشان می‌دهد درآمد ماهانه متوسط هر صفحه تجاری خانگی از ۱۰ تا ۵۰ میلیون تومان متغیر بوده است.

کسب‌وکارهای اینستاگرامی در ایران، قربانی خاموش فیلترینگ

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

در سال‌های اخیر، اینستاگرام به اصلی‌ترین پلتفرم تجارت اجتماعی در ایران تبدیل شده ‌و در سال‌های گذشته آمار و داده‌های بسیاری درباره این حوزه جدید از تجارت آنلاین در ایران اعلام شده است. طبق داده‌های مرکز پژوهش‌های مجلس، تا قبل از فیلترینگ سراسری سال ۱۴۰۱، بیش از ۴۸ میلیون ایرانی کاربر فعال اینستاگرام بودند و حداقل دو میلیون کسب‌وکار خرد و متوسط، حیات اقتصادی خود را به‌ صورت کامل یا عمده از این طریق تأمین می‌کردند. تخمین‌ها نشان می‌دهد درآمد ماهانه متوسط هر صفحه تجاری خانگی از ۱۰ تا ۵۰ میلیون تومان متغیر بوده است.

بخش بزرگی از فعالان اقتصادی اینستاگرام را زنان سرپرست خانوار، هنرمندان، تولیدکنندگان بومی و کارآفرینان نسل جوان تشکیل می‌دادند. به عبارت دیگر، اینستاگرام نه صرفا یک ابزار سرگرمی، بلکه سکوی اصلی اشتغال‌زایی خانگی، فروش و برندینگ برای میلیون‌ها ایرانی بوده است. پادرو یکی از پلتفرم‌های فروشگاه‌ساز مخصوص کسب‌وکارهای اینستاگرامی نیز اندازه این بازار را 75 هزار میلیارد تومان برآورد کرده‌ و در آمارهای خود به فعالیت بیش از 700 هزار کسب‌وکار ایرانی تنها در اینستاگرام اشاره کرده است.

بنا بر آمار انجمن تجارت الکترونیک تهران،‌ ۷۵ درصد از کسب‌وکارهای اینستاگرامی ظرف یک سال گذشته کاهش جدی فروش و تعامل را گزارش داده‌اند. مشکلات اساسی نظیر دشواری خرید و فروش وی‌پی‌ان معتبر، کاهش اطمینان مشتریان به امنیت پرداخت و آسیب‌دیدن تجربه کاربری به‌شدت نمایان شده است.

فیلترینگ و قصه رنگی جوراب‌های گمشده

نادر رستمی، بنیان‌گذار پیج اینستاگرامی گوگولند، با اشاره به چالش‌های فعالیت در اینستاگرام، از قصه‌ای متفاوت و چالش‌های راه‌اندازی کسب‌وکارش در اینستاگرام می‌گوید: «همه‌ چیز از یک دغدغه آغاز شد؛ من همیشه اهل سفر بودم، عاشق کشف ناشناخته‌ها، اهل موسیقی و تجربه‌کردن دنیاهای جدید. رشته تحصیلی‌ام مکانیک هوافضا بود و بعدها هم طراحی لباس خواندم، اما آنچه واقعا مرا جلو برد، جست‌وجو برای جاهایی بود که کمتر کسی سراغشان رفته بود‌».

او ادامه می‌دهد: «در خلال همین سفرها، دغدغه‌ای کودکانه و جالب برای فروش جوراب در ذهنم شکل گرفت؛ «جوراب‌های گمشده‌»! آن همه جوراب بی‌جفت که هیچ‌وقت معلوم نشد به کجا می‌روند. همین ایده مایه تولد گوگولند شد؛ یک سرزمین مجازی مخصوص جوراب‌ها، جایی که جوراب‌های گمشده و تنها، دوباره جفتشان را پیدا کنند. حتی برای این دنیا، کاراکتری به نام ژوژ خلق کردم؛ جورابی کنجکاو که همیشه به‌ دنبال دوستان و داستان‌های جدید است».

رستمی باور دارد: «گوگولند، فقط یک برند جوراب نبود؛ قصه‌ای بود برای کسانی که دوست دارند چیزهای کوچک اما مهم زندگی‌شان گم نشود. راه‌اندازی پیج در اینستاگرام، نقطه شروع ارتباطم با آدم‌هایی بود که مثل من به جهان‌های خیالی و قصه‌های جوراب‌ها علاقه‌مندند».

بنیان‌گذار گوگولند می‌گوید: «اما با ورود به دنیای اینستاگرام، با چالش‌های پررنگ‌تری روبه‌رو شدم. فیلترینگ، خرید مداوم و پرهزینه وی‌پی‌ان، استهلاک بالای موبایل، کاهش سرعت دسترسی و تغییر آی‌پی که باعث افت تعامل و حتی از دست رفتن بخشی از دنبال‌کننده‌هایم می‌شد؛ همه اینها انرژی زیادی گرفت. وقتی هر بار آی‌پی تغییر کند، بخشی از جامعه مخاطب هم جابه‌جا می‌شود. این مشکلات‌ روی رشد و پایداری کسب‌وکارهای کوچکی مثل ما تأثیر مستقیم دارد و گاهی انگیزه را کاهش می‌دهد. اگر زیرساخت‌ها و سیاست‌های بهتری وجود داشت، واقعا می‌شد با ایده‌ها، قصه‌ها و خلاقیت، فضای شبکه‌های اجتماعی را به فرصت بدل کرد نه تهدید».

او یادآور شد: «ما فعالان کسب‌وکار، به هم‌صدایی نیاز داریم تا شاید صدایمان شنیده شود و موانع زیرساختی این مسیر کمتر شود. قصه جوراب‌های گمشده و سفرهای گوگولند امروز بیشتر از همیشه‌ به امید پیدا‌شدن راه‌حل‌هایی برای مشکلات واقعی کسب‌وکارها گره خورده است».

دغدغه دیده‌شدن و بازدید

اطهر حقیقت یکی دیگر از کسب‌وکارهای اینستاگرامی است؛ کسی که صفحه فروش محصولات هنری و اکسسوری دارد و معتقد است فیلترینگ و محدودیت‌ها‌، فعالیتش را با چالش روبه‌رو کرده است: «این صفحه هیچ‌وقت با ذهنیت بیزینس یا سود نبوده؛ فقط با اندک سرمایه‌ای رزین خریدم و با شوق، اولین ست سیاه‌وسفید را ساختم. هنوز یادم هست کپشن ساده‌اش را: «متضاد منی ولی رفیقم باهات». همان کار ساده به‌ طرزی عجیب دیده شد و ‌یکباره سفارش‌ها شروع شد. حتی وقتی رینگی با الهام از واژه بی‌نهایت را منتشر کردم، ۱۰ میلیون ویو گرفتم! تا مدت‌ها فکر نمی‌کردم این مسیر، شغل من شود و حتی چند نفر را هم برای ادامه کار استخدام کنم‌».

او ادامه می‌دهد: «اما چالش اصلی، جایی بود که فیلترینگ آغاز شد و همه‌ چیز ناگهان زیرورو شد. افت شدید بازدید و خرید مداوم فیلترشکن فقط بخشی از چالش بود؛ بزرگ‌ترین مشکل، رفت‌وآمد میان آی‌پی‌های مختلف است. وقتی یک روز با آی‌پی ایران وصل می‌شوی، فردا با آی‌پی ترکیه و پس‌فردا از سر ناچاری سراغ اروپا می‌روی، برای اینستاگرام رفتارت مشکوک است و نتیجه‌اش سایه‌شدن، قفل حساب یا الزام تأیید هویت در این پلتفرم است».

حقیقت می‌گوید: «در دنیایی که توجه و دیده‌شدن نقطه قوت اصلی هر کسب‌وکار است، فیلترینگ رمق کار را می‌گیرد. این روزها حتی با انتشار منظم یکی، دو کار دست‌ساز جدید، باز هم تعداد ویوها به‌شدت کم شده است. چون مدتی فعالیت پیجم را کاهش دادم، الگوریتم‌ها دیگر حمایتی از پیج ندارند. اگر قبلا چالش من نوآوری در کپشن، عکاسی و روایت بود، امروز بزرگ‌ترین دغدغه‌ام بازی با قواعد متغیر اینستاگرام و بازگرداندن توجه مخاطب است».

او ادامه می‌دهد: «برای فعالان اینستاگرامی مثل من، این فیلترینگ صرفا مانع تکنیکی نیست؛ بحران هویتی و اقتصادی است. وقتی تنها راه دیده‌شدن و فروش شما مسیر خودش را می‌بندد، باید دوباره همه‌ چیز را از نو تعریف کنی؛ محتوای خلاقانه، عکاسی، سناریونویسی و حتی تعریف هویت پیج. بزرگ‌ترین سؤال این روزهایم این است که بعد از این وقفه و جدال هرروزه با فیلترینگ، چگونه می‌توانم توجه مخاطب را دوباره جلب کنم و امید را به کسب‌وکار خودم و همکارانم برگردانم؟».

فیلترینگ دست‌اندازی برای فروشگاه‌ها

مهدی پیش‌‌دست، بنیان‌گذار پیج اینستاگرامی «پیش‌دست» نیز در این زمینه می‌گوید: «ما در «پیش‌دست» فقط به دنبال فروش محصول نبودیم؛ هدف ما ساختن یک برند اصیل بود که در اینستاگرام بین کاربرانش شناخته شود. از همان روز اول، با تولید محتوای خلاقانه سعی کردیم مخاطبانمان را هیجان‌زده کنیم و به صفحه برگردانیم؛ مخصوصا زمانی که بازار پر بود از پیج‌های بی‌هویت و محصولات تقلبی و خیلی‌ها فریب می‌خوردند. اما امروز خوشبختانه فضای اینستاگرام کمی شفاف‌تر شده و جایگاهی برای کسب‌وکارهایی که محصول ا‌ورجینال دارند و خدمات واقعی ارائه می‌دهند، باز شده است».

او ادامه داد: «تجربه ما این است که اگر خدمات‌رسانی واقعا خوب باشد، برند شناخته می‌شود و مشتری هم خودش برمی‌گردد. بارها دیده‌ام که رقابت ناسالم در قیمت فقط به ضرر همه است؛ هیچ‌کس با سود ناچیز‌ نمی‌تواند خدمات درست و درخور ارائه دهد. توصیه‌ام به همه فعالان تجارت اجتماعی این است که به سود منصفانه فکر کنید تا هم سرویس بهتری ارائه دهید و هم دوام داشته باشید‌».

پیش‌دست افزود: «یک مثال ساده از مسیر رشد کسب‌وکار ما این‌گونه بود که برای محصولی به نام «محافظ در»، اسم تازه‌ای ساختیم و اسمش را گذاشتیم «کنج در». همین قصه‌سازی و برندسازی به محصولی که گمنام بود، هویت داد و آن را محبوب کرد. این خلاقیت در ارائه و روایت بود که مسیر رشد ما را باز کرد».

او اعلام کرد: «اما بحران جدی هم داریم؛ خرید مکرر فیلترشکن واقعا کار را سخت کرده است. هر روز برای وصل‌شدن و انتشار محتوا باید بین آی‌پی‌های مختلف بچرخیم و این رفتار برای اینستاگرام مشکوک به نظر می‌رسد. بارها پیش آمده که پیج قفل یا سایه شود و مجبور به تأیید هویت شده‌ایم. امروز چالش واقعی ما و همه کسب‌وکارهای اینستاگرامی دیگر این است که چطور با وجود همه این محدودیت‌ها و دردسرها، همچنان قصه برندشان را روایت کنند، اعتماد مخاطب را نگه دارند و حضور پررنگی داشته باشند. واقعیت این است که فیلترینگ فقط سرعت کار را کم نکرده، بلکه خودش به نوعی دیوار نامرئی تبدیل شده که مدام باید در کنارش دنبال راه‌حل و خلاقیت تازه بود».

بسیاری از برندها مجبور به تغییر بستر فروش یا تغییر کسب‌و‌کار شده‌اند، اما هنوز هم اولویت کسب‌وکارها با وجود این‌همه مانع، فعالیت در اینستاگرام است؛ چون تجربه‌ کاربری، ابزارهای حرفه‌ای و امکان دیده‌شدن در آن بی‌رقیب باقی مانده است. در شرایطی که امید، خلاقیت و حتی هویت بسیاری از کسب‌وکارها به آینده شبکه‌های اجتماعی گره خورده است، چه راه‌حل‌هایی می‌تواند بار دیگر «دیده‌شدن» و رونق واقعی را برای اکوسیستم تجارت اجتماعی برگرداند؟

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.