|

گوگل و پادشاه فریب‌خورده

داستان معروف «لباس جدید پادشاه» (The Emperors New Clothes) اثر هانس کریستین اندرسن، روایت دو کلاهبردار است که به پادشاه قبولاند لباسی فوق‌العاده دوخته‌اند که تنها انسان‌های باهوش قادر به دیدن آن هستند؛ درحالی‌که در واقع هیچ لباسی وجود ندارد و افراد نیز از ترس اینکه احمق خوانده نشوند، به وجود لباس تظاهر می‌کنند!

گوگل و پادشاه فریب‌خورده

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

محمدمهدی اشرفیان رهقی: داستان معروف «لباس جدید پادشاه» (The Emperors New Clothes) اثر هانس کریستین اندرسن، روایت دو کلاهبردار است که به پادشاه قبولاند لباسی فوق‌العاده دوخته‌اند که تنها انسان‌های باهوش قادر به دیدن آن هستند؛ درحالی‌که در واقع هیچ لباسی وجود ندارد و افراد نیز از ترس اینکه احمق خوانده نشوند، به وجود لباس تظاهر می‌کنند!

 

داستان از این قرار است که گوگل در ذیل نام خلیج فارس از واژه جعلی نیز به‌طور هم‌زمان استفاده کرده است؛ اقدامی که به‌طور مستقیم تحریف تاریخ و جعل یک هویت ساختگی است و داستان معروف لباس پادشاه نیز در حقیقت، شرح حال افراد و نهادهایی نظیر گوگل است که نام جعلی برای خلیج فارس را به کار می‌برند، بی‌آنکه برای بیان حقیقت ارزشی قائل باشند. البته به احتمال فراوان همان‌گونه که در داستان اصلی نیز هیچ‌کس جرئت بازگوکردن حقیقت را نداشت، در فقره جعل نام تاریخی خلیج فارس نیز‌ بسیاری از رسانه‌ها و نهادها از ترس از دست دادن منافع مالی یا سیاسی‌، جرئت بیان حقیقت را پیدا نمی‌کنند.

 

متصور است که شرکتی مانند گوگل، برای حفظ روابط با برخی کشورهای عربی و منافع تجاری است که حاضر به بیان دروغی به این آشکاری شده است‌؛ وگرنه چگونه می‌توان باور داشت شرکتی که خود یکی از بزرگ‌ترین موتورهای جست‌وجوگر در وب را مدیریت می‌کند، تاکنون در متون مستند یونانی، رومی، فارسی و عربی که از هزاران سال پیش موجود است، با نام‌هایی مانند سینوس پرسیکوس،  Persian Gulf یا خلیج فارس مواجه نشده باشد.

 

مسلم است این اقدام گوگل و البته قبل‌تر از آن نیز اظهارات رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، نتیجه یک معامله تجاری یا یک توطئه‌ پان‌عربیسم است که برخی کشورهای عربی با سرمایه‌گذاری روی رسانه‌ها و شرکت‌های فناوری سعی در نهادینه‌سازی آن دارند. اینکه سیاست‌های دوگانه گوگل در به‌کاربردن نام خلیج فارس و نام جعلی آن یک خطای فنی است یا یک جهت‌گیری سیاسی، البته موضوع مهمی است؛ اما آنچه بیش از هر موضوع دیگری حائز اهمیت است، این است که جعل هویت فرهنگی و نقشه تغییر نام به‌عنوان بخشی از جنگ نرم برای حذف هویت ایرانی این منطقه است. این اقدام نه‌تنها یک اشتباه تاریخی، بلکه توهینی به حافظه تمدنی منطقه نیز محسوب می‌شود.

 

گوگل با این اقدام حتی استانداردهای بین‌المللی را نقض کرده‌ و استفاده از نام جعلی نقض حقوق بین‌الملل است و گوگل باید در برابر آن پاسخ‌گو باشد. از سوی دیگر نباید از کنار این اشتباه ساده گذشت؛ چراکه الگوریتم‌های گوگل این خطا را تقویت می‌کنند و این موجی از ترویج نام جعلی را در بین اذهان عمومی موجب می‌شود.

 

خلیج فارس با تمدنی چندهزارساله، همواره در اسناد تاریخی و جغرافیایی با همین نام شناخته شده و حتی در اسناد عثمانی و اروپایی تا قرن ۲۰ نیز هیچ‌گاه نام دیگری برای آن به‌ کار نرفته است. البته از دهه ۱۹۶۰ جریان پان‌عربیسم (به‌ویژه تحت تأثیر جمال عبدالناصر) شروع به تبلیغ نام جعلی کرد و برخی کشورهای عربی نیز با سرمایه‌گذاری در رسانه‌های غربی و مؤسسات آموزشی، سعی در نهادینه‌کردن این تحریف داشتند. شرکت‌های فناوری مانند گوگل نیز برای حفظ بازار خود در کشورهای عربی، گاهی تسلیم خواسته‌های سیاسی آنان شدند. دراین‌بین تنش‌های سیاسی با ایران نیز باعث شد تا برخی کشورها از نام جعلی بهره ببرند.

 

در این شرایط افزایش فشار مردمی و گزارش جمعی کاربران به گوگل برای تصحیح نام در کنار دیپلماسی عمومی و درخواست رسمی ایران از نهادهای بین‌المللی برای اصلاح خطای شکل‌گرفته باید به‌عنوان یک اولویت ملی و فراگیر مدنظر قرار گیرد. در غیر این‌ صورت این هویت و میراث ماندگار در معرض تعرض و تحریفی تاریخی است.

 

سخن آخر اینکه خلیج فارس، همیشه فارس خواهد ماند و تغییر نام 

 

خلیج فارس نه‌تنها یک تحریف جغرافیایی، بلکه حمله به هویت یک تمدن است و گوگل به‌عنوان یک غول فناوری، باید به جای دنباله‌روی از جریان‌های سیاسی، از حقیقت تاریخی دفاع کند. این نبرد، تنها یک بحث بر سر نام نیست، بلکه جنگ برای حافظه جمعی بشر است و خلیج فارس، همیشه و برای همیشه فارس است.


 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.