علی لطیفی در گفتوگو با «شرق»
فوتبال ایران از نبوغ خالی شده است
سیاستگذاریهای دولتی فوتبال ما را عقب نگه داشته
لیگ برتر فوتبال دوره بیستوچهارم با قهرمانی تراکتور به پایان رسید و حالا فرصت مناسبی برای ارزیابی و بررسی فصلی از فوتبال باشگاهیمان است که اتفاقات، حواشی و فرازوفرود زیادی داشت. علی لطیفی، مهاجم سابق تیم ملی و باشگاه استقلال، در گفتوگو با «شرق» به بررسی ابعاد مختلف لیگ برتر پرداخت؛ از کیفیت فنی بازیها تا ظهور استعدادها، از وضعیت داوری تا حضور بازیکنان خارجی و مدیریت باشگاهها. لطیفی با صراحت از فقدان ساختار حرفهای در فوتبال ایران، نفوذ سیاست در تصمیمگیریها و تأثیرات منفی بیثباتی مدیریتی سخن گفت و بر لزوم ورود جدی بخش خصوصی و حرفهایشدن داوری تأکید کرد.


ایمان کوچکی: لیگ برتر فوتبال دوره بیستوچهارم با قهرمانی تراکتور به پایان رسید و حالا فرصت مناسبی برای ارزیابی و بررسی فصلی از فوتبال باشگاهیمان است که اتفاقات، حواشی و فرازوفرود زیادی داشت. علی لطیفی، مهاجم سابق تیم ملی و باشگاه استقلال، در گفتوگو با «شرق» به بررسی ابعاد مختلف لیگ برتر پرداخت؛ از کیفیت فنی بازیها تا ظهور استعدادها، از وضعیت داوری تا حضور بازیکنان خارجی و مدیریت باشگاهها. لطیفی با صراحت از فقدان ساختار حرفهای در فوتبال ایران، نفوذ سیاست در تصمیمگیریها و تأثیرات منفی بیثباتی مدیریتی سخن گفت و بر لزوم ورود جدی بخش خصوصی و حرفهایشدن داوری تأکید کرد.
ارزیابی کلی شما از کیفیت لیگ امسال چیست؟
کیفیت لیگ امسال در مجموع رضایتبخش نبود. وقتی به فوتبال دنیا نگاه میکنیم، متوجه میشویم که فاصله ما روزبهروز در حال افزایش است. یکی از نشانههای بارز این وضعیت، نبود ستارههایی با آینده روشن در فوتبال ماست. زمانی بازیکنان جوانی مثل مجتبی جباری، خسرو حیدری و بسیاری دیگر در تیمهای پایه ظهور میکردند و بعد در تیمهای بزرگ مطرح میشدند، اما امروز دیگر چنین پدیدههایی به ندرت دیده میشوند. ما در گذشته زمینهای خاکی داشتیم که محلی برای کشف استعدادها بودند.
بسیاری از بازیکنان بزرگ از همین زمینها معرفی شدند؛ اما امروز آن زمینها یا تبدیل به چمن مصنوعی شدهاند یا از بین رفتهاند. در حال حاضر بسیاری از این زمینها در اختیار شهرداریهاست و استفاده از آنها مستلزم پرداخت هزینه است. یک خانواده اگر فرزند بااستعدادی داشته باشد، دیگر بهراحتی نمیتواند او را به زمین فوتبال ببرد. استعدادیابی ما کاملا نابود شده است. امروزه بسیاری از مدارس فوتبال فقط برای کسب درآمد فعالیت میکنند. با یک بنر تبلیغاتی، کودکان ثبتنام میشوند اما در طول فصل خبری از آموزش مستمر یا مربیگری اصولی نیست. همین مسئله باعث شده استعدادهای واقعی در همان گامهای نخست نادیده گرفته شوند.
نقش مربیان در تربیت نسل جدید فوتبالیستها چقدر پررنگ است؟
مربیان عاشق فوتبال که در زمینهای خاکی بچهها را تعلیم میدادند، دیگر وجود ندارند. شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور باعث شده بسیاری از افراد به دلایل معیشتی نتوانند کار در این حوزه را ادامه دهند. همین موضوع باعث شده از بعد از نسل ما در دهه 70 و اوایل 80، دیگر پدیده خاصی ندیدهایم.
درباره بازیکنان گلزن لیگ امسال چه نظری دارید؟
همین امروز داشتم جدول گلزنان را بررسی میکردم. امیرحسین حسینزاده ۱۴ گل زده است. این آمارها اصلا قابل مقایسه با لیگهای معتبر نیست. مهاجمان لیگ برتر انگلیس میانگین گلزنی نزدیک به یک دارند. در پرتغال که ۱۸ تیم دارد، آمار گلزنی گیوکرش 39 گل بوده است. ما هنوز مشکل تغذیه مهاجمان داریم.
شما به خلاقیت بازیکنان ایرانی در گذشته اشاره کردید. لطفا کمی بیشتر در اینباره توضیح دهید.
در گذشته ما بازیکنانی داشتیم که به خاطر نبوغ فردیشان در فوتبال آسیا زبانزد بودند. مثلا ناصر محمدخانی یا محسن آشوری از کسانی بودند که با خلاقیتشان بازیها را میساختند. در خط میانی تیمها، یک بازیساز خلاق حضور داشت که دید بالا و قدرت رهبری در زمین داشت. این بازیکنان باعث میشدند تماشاگر با شوق و هیجان به ورزشگاه بیاید. اما حالا این نسل تقریبا از بین رفته است.
پس شما معتقدید یکی از دلایل خلوتشدن ورزشگاهها همین کاهش کیفیت فنی بازیکنان است؟
کاملا درست است. مردم ما هنوز عاشق فوتبال هستند ولی دیگر انگیزهای برای آمدن به ورزشگاه ندارند. مثلا در دهه ۶۰ که من نوجوان بودم، نه رسانهای بود، نه اینترنتی، ولی با عشق از کرج به تهران میآمدم برای دیدن یک بازی. حالا ورزشگاه آزادی در بیشتر بازیها، حتی دیدارهای استقلال و پرسپولیس با سپاهان و تراکتور، تقریبا خالی است.
نظرتان درباره قهرمانی تراکتور چیست؟
تراکتور سرمایهگذاری خوبی کرده بود و تیمش فوتبال تهاجمی جذابی ارائه داد. قهرمانی تراکتور صرفا یک اتفاق نبود، حاصل کار و تلاش مستمر بود. من به عنوان یک فوتبالیست قدیمی میگویم که باید از تیمهایی مثل تراکتور حمایت کرد. یکی از مهمترین نکات برای توسعه فوتبال ایران، خروج از مدیریت دولتی و ورود بخش خصوصی واقعی است. در حال حاضر، اگر یک مدیر دولتی فوتبال را دوست داشته باشد، برایش هزینه میکند، اگر علاقه نداشته باشد، نه. فوتبال باید در اختیار کسانی باشد که برای آن برنامه دارند. مهمترین منابع درآمد باشگاهها در دنیا، پخش تلویزیونی، اسپانسرینگ و فروش بلیت است، اما در ایران حتی درآمد حاصل از پخش تلویزیونی را هم نمیدهند.
ارزیابی شما از سطح داوری لیگ ایران چیست؟
داورهای ما از نظر شخصیتی انسانهای سالمی هستند، اما مشکلات ساختاری زیادی وجود دارد. بخشی از داوری تحت تأثیر فشارهای بالادستی است. در بسیاری از بازیهای مهم، تصمیماتی گرفته میشود که جبرانناپذیر است. داورها امنیت شغلی ندارند. در کشورهای مدرن مثل استرالیا، داور یک شغل حرفهای و پردرآمد دارد. مثلا فغانی که از ایران رفت، حالا در استرالیا با آرامش داوری میکند. ولی در ایران، داور باید نگران خانوادهاش باشد، چون امنیت ندارد. بازی تراکتور و نفت تهران را به یاد دارم که ۳–۳ شد. علیرضا فغانی داور آن بازی بود و آندو تیموریان را اشتباهی اخراج کرد. اشتباهات فاحشی داشت، با اینکه فغانی بهترین داور تاریخ ایران است. همان اشتباه باعث شد قهرمانی تراکتور از بین برود. حتی نیروی انتظامی مجبور شد وارد شود، تلفنها را قطع کردند، گفتند تراکتور قهرمان شده، بعد گفتند نه. شما ببینید تصمیمات داوری تا چه حد میتواند شرایط یک تیم و هوادارانش را تغییر بدهد.
آیا بازیکنان خارجی در این سالها کیفیت و سطح لیگ را بالا بردهاند؟
متأسفانه نه. فقط تعداد کمی از آنها باکیفیت هستند. مثلا در استقلال، جانواریو بازیکن خوبی بود. ولی بیشتر بازیکنان خارجی فقط برای پرکردن لیست آمدهاند. مثل مسعود جمعه که اصلا آماده نبود. رسانهها تبلیغ کردند ولی حتی یک بازی خوب هم نداشت. جالب است که برای ورود بازیکن خارجی، شرط بازی ملی میگذارند؛ یکی ممکن است در تیم ملی فیلیپین پنج بازی کرده باشد، ولی کیفیت بازیکن برزیلی که حتی دو بازی ملی دارد، خیلی بیشتر است. این سیاستها اشتباه است. هنوز هم در سیستم نقلوانتقالات شاهد سوءاستفادههایی هستیم. برخی بازیکنان خارجی صرفا برای منافع مالی عدهای جذب میشوند.
فصل آینده فوتبال ایران را چطور میبینید؟
تا زمانی که سیاستگذاریها سلیقهای باشد، عدالت در صدور آرا وجود نداشته باشد، بخش خصوصی واقعی وارد نشود و به مربیان و داوران امنیت شغلی داده نشود، وضعیت بهتر نخواهد شد. فوتبال ایران پتانسیل زیادی دارد، اما نیاز به برنامهریزی دقیق و حرفهای دارد. البته با تمام نقدها و ایراداتی که به فوتبال ایران وارد است، باید اذعان کرد در مقایسه با سایر بخشها، فوتبال ما ساختار پاکتری دارد. ناهنجاریهای موجود، انعکاسی از مشکلات جامعه است اما در مجموع، فوتبال ایران نسبت به حوزههای دیگر، ساختار سالمتری دارد.