|

جذابیت رویدادها برای جامعه شهری

هفته‌ای که پشت سر گذاشتیم برای برخی تهرانی‌های علاقه‌مند به فرهنگ و زندگی شهری جنب و جوشی پدید آورد و آنها را به شرکت در رویدادهایی در فضاهای عمومی بیرون از خانه کشاند.

هفته‌ای که پشت سر گذاشتیم برای برخی تهرانی‌های علاقه‌مند به فرهنگ و زندگی شهری جنب و جوشی پدید آورد و آنها را به شرکت در رویدادهایی در فضاهای عمومی بیرون از خانه کشاند. ازجمله به حیاط خانه اتحادیه یا «خانه تهران» در خیابان لاله‌زار. این هفته چندین سال است به نام «هفته تهران» نام‌گذاری شده است و دوستداران تهران معمولا طی آن نشست‌ها و رویدادهایی را در ارتباط با تاریخ تهران و تهران‌شناسی برگزار یا دغدغه‌های خود برای آینده شهر پرتلاطم‌مان را مطرح می‌کنند. اما گردش شبانه پاییزی در هوای ملایم حیاط بزرگ خانه اتحادیه لطف خود را داشت و پر از نشانه‌های فرهنگی بود. معمولا، جمع‌های فرهیختگان و هنرمندان در هفته تهران بهانه پیدا می‌کنند تا به بزرگداشت شهرشان بپردازند، شهری رنگارنگ و پذیرا و زنده، که طی دو، سه قرنی که از پایتخت‌شدنش می‌گذرد، لحظه‌ای از فوران و حرکت باز نایستاده است. اما رویداد امسال خانه اتحادیه ویژه بود و ما سال‌ها بود منتظر آن بودیم.

رویداد فرهنگی هنری‌ای که امسال توسط سازمان زیباسازی در خانه تهران، کوچه اتحادیه خیابان لاله‌زار جنوبی برگزار شد (و اجرای آن تا آخر همین هفته هم ظاهرا تمدید شده است)، رویدادی واقعا تهرانی بود. رویدادی با نام زیبای «ت مثل طهران» که ما را به طهران قدیم می‌برد. تهران خانم‌های شیک‌پوش و آراسته که حتی وقتی با پیچه و روبنده به خیابان می‌آمدند، بهترین جاها در مراسم به آنها تعلق می‌گرفت. تهران دوران مدرنیزاسیون، تهران پلیس‌های آبی‌پوش و مردان بارانی‌پوش و کلاه‌شاپویی، که در فیلم‌های علی حاتمی دیده بودیم. تهران داش‌مشتی‌ها و کلاه‌مخملی‌ها که در محلاتی مثل همان لاله‌زار یا عودلاجان و سنگلج در تهران قدیم، کیا بیایی داشتند. تهران شهرفرنگ‌ها و عکاس‌باشی‌ها، تهرانی که مردمش از طریق رادیویی که همه گوش می‌دادند، به هم وصل می‌شدند. تهرانی که سرگرمی مردمش، علاوه بر عزاداری‌ها و آیین‌های مذهبی- که با سینه‌زنی‌های محرم آغاز می‌شد و بعد از 10 روز با نمایش تعزیه روز عاشورا به اوج می‌رسید- خیمه‌شب‌بازی بود و سیاه‌بازی بود، تئاتر روحوضی بود و سیاه‌بازی‌های تهرانی بود با تصنیف‌های خاطره‌انگیزی که بعدها مرتضی احمدی به یادگار می‌خواند... اینها همه در خانه تهران کوچه اتحادیه حیّ و حاضر بودند و ما همه‌شان را با چشمان خودمان دیدیم، نه در فیلم، بلکه در حال قدم‌زدن و صحبت‌کردن. با آنها عکس گرفتیم و برای گروه‌های فامیلی و دوستانمان فرستادیم و این خاطرات زیبا را با تهران عزیزمان در عکس و لبخند برای همیشه ثبت کردیم. بچه‌ها سوار چرخ و فلک‌های آهنی شدند و به حرف‌های طنزآلود هنرمندان سیاه‌باز و خیمه‌شب‌باز از ته دل خندیدند. خانم‌های شیک گردشگر جلوی نقاشان جوان ژست گرفتند تا پرتره‌شان کشیده شود. و البته در تمام طول شب، قطعاتی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران روی اکران به نمایش درآمد... که این مهم‌ترین نقش خیابان لاله‌زار بود که در زمان اوج خود، معدن تئاتر و سینما بود و همه تهرانی‌ها را برای دیدن آخرین پی‌اس‌های تئاتر کلاسیک و پرفروش‌ترین فیلم‌های هالیوود به سوی خود جلب می‌کرد. آری، لاله‌زار یگانه بود و هست! ما هم خوشحال بودیم از این‌همه شوق و ذوق مردم شهرمان نسبت به از سر گرفته‌شدن رویدادهای هنری و ادامه آن...

به هرحال، به همراه سبک زندگی مدرن، مردم شهر تهران مزه سرگرمی‌های فرهنگی را هم چشیدند و نمایش‌های رسمی در سالن‌های سربسته هم به سنتی آشنا بدل شد. اما در دوران بعد از انقلاب، سنت رویدادها در تهران مدرن، با ازسرگیری «روی‌دادن» ایونت‌ها در کوچه و خیابان و میدان آغاز شد و ادامه یافت. برای همین بود که پیش‌ترها، با برگزاری رویدادهای نوروزی در نوروزگاه‌ها در مکان‌های مختلف سرباز روبه‌رو شدیم که چقدر هم لذت بردیم... کنسرت‌های درجه یک علیرضا قربانی و رستاک در وسط میدان مشق (محوطه باغ ملی)، یا رقص مردانه اقوام ایرانی و موزیک زنده برای جشن‌ها یا نمایش فیلم و کنسرت در خرابه‌های اودلاجان یا میدان امام حسین برای مردم محلات، که به تئاترهای گران‌قیمت اجراشده در مکان‌های لوکس باجی نمی‌دادند و به لحاظ بدعت‌گذاری ارزشمندتر هم بودند! اکنون هم سازمان زیباسازی به طور اخص، و شهرداری تهران در کل، نیاز مردم به ایونت‌های خوب و سطح بالا را حس کرده است و امیدواریم درهای مکان‌هایی مثل خانه تهران در لاله‌زار همیشه برای چنین فعالیت‌هایی باز بماند. این دیدارهای چهره به چهره و شادمانه از خشونت در شهر می‌کاهد و به تدریج جامعه شهری را به سمت یک زندگی مدنی و متعادل هدایت می‌کند.

نشانه دیگری که از این درک اجتماعی شهرداری نسبت به جامعه شهری دیدم، تدارکاتی بود در «پارک شهر» برای رویداد جشن هفته کودک، که اتفاقا با هفته تهران مصادف شده بود. صندلی‌های تر و تمیز تاشو و پلتفرمی که برنامه و سخنرانی قرار بود روی آن اجرا شود. یک پلتفرم بلند با پوسترهای بچه‌ها و صندلی‌های چیده‌شده برای برنامه‌های شادمانه... صبح و بعدازظهر و برای همه مردم در محوطه سنگفرش زیبایی در وسط پارک. همچنین در اطراف میدانچه محور اصلی حوض‌های وسط پارک هم غرفه‌های متعددی برای تفریحات و نقاشی و آموزش تفکیک زباله به کودکان و... قرار داشت که بچه‌ها را مستقیما درگیر می‌کرد و به کنش وامی‌داشت. این نوع رویدادها هم بسیار آموزنده و جذاب‌اند! و چه خوب که همچنان با محتواهای قوی‌تر و با جلب همکاری مردم محلات، در تمام سطح شهر برگزار شوند.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها