|

چرا تنها برف و باران باید...

حکایت بی‌دفاع‌ماندن، چندان ناآشنا به نظر نمی‌رسد. شهری در هجوم هوای آلوده قرار می‌گیرد؛ اما تنها به آسمان چشم بدوزد... کجا امروز برف می‌بارد... کی می‌رسد باران؟ آسمان شهر دیگر زیبا نیست. هوا مسموم است. آدم‌هایی که اهل رفتن به سینما هستند، با خواندن یا شنیدن خبر یک هجوم به یک سرزمین، بی‌درنگ به یاد فیلم به‌یادماندنی «رم، شهر بی‌دفاع» می‌افتند.

حکایت بی‌دفاع‌ماندن، چندان ناآشنا به نظر نمی‌رسد. شهری در هجوم هوای آلوده قرار می‌گیرد؛ اما تنها به آسمان چشم بدوزد... کجا امروز برف می‌بارد... کی می‌رسد باران؟ آسمان شهر دیگر زیبا نیست. هوا مسموم است. آدم‌هایی که اهل رفتن به سینما هستند، با خواندن یا شنیدن خبر یک هجوم به یک سرزمین، بی‌درنگ به یاد فیلم به‌یادماندنی «رم، شهر بی‌دفاع» می‌افتند.

 روبرتو روسلینی، کارگردان مشهور ایتالیایی، اثری ساخته که در آن اهالی یک پایتخت در برابر یک اشغال غافلگیر می‌شوند و به تعبیری نمادین باید گفت آنها با بی‌تدبیری جمعی، «اکنون» خود را از دست داده‌اند. چندان توانی در توشه خود ندارند. بهترین کار در آن بزنگاه خاکستری تمرکز است. تنها باید به یک بازنگری رسید و خرد جمعی را به کار انداخت. تدبیری باید اندیشید تا این مصائب تکرار نشود. چشم به دیگری بیهوده است. امروز هم به‌ویژه اهالی پایتخت به قسمی دیگر به این هجوم گرفتارند؛ هوای ناپاک و پایداری، زیست سالم آنها را به خطر انداخته و تنفس معمولی‌شان تنها در خانه میسر است. این یک تهدید جدی برای همه ساکنان است. اهالی پایتخت و شهرهای بزرگ میهن در معرض مسمومیت از ناحیه این خصم نامرئی هستند و بی‌توجهی به حقوق مسلم‌شان را برنمی‌تابند؛ زیرا به‌آسانی پوست و ریه‌های‌شان بی‌دفاع شده‌اند. آنها در معرض هشدار قرمز قرار دارند. این هوای بی‌رحم به‌ویژه سالمندان و کودکان را آزار می‌دهد و به نوعی این دو گونه سنی در نوک حمله این هوا قرار گرفته‌اند. پرسش این است که چرا هیچ نهادی، مسئولیت این وضع را به دوش نمی‌گیرد و دست‌کم ابراز شرمندگی از بی‌تدبیری خود ندارد. از سوی دیگر رسانه فراگیر در برنامه‌های خبری خود می‌تواند موضوع را با کارگزاران ذی‌ربط به چالش بگیرد و آنها را به استودیوی تلویزیونی احضار کند تا حرفی اقناعی از آنها شنیده شود. از این راه اگر هیچ نتیجه‌ای هم حاصل نشود، دست‌کم می‌تواند اعتبار کم‌سوشده این رسانه را برگرداند. کارشناسان فن خبر می‌دهند که سوختن مقادیر فراوانی از گاز مازوت در پالایشگاه‌های کشور، عامل مهمی بر تداوم این آلودگی‌ است. هرچند که نباید از زیرساخت‌های شهری غافل بود؛ زیرا با کیپ‌شدن کریدورهای تنفسی که با فروش بی‌رویه تراکم رخ داده و متولیان پیشین و امروز شهرداری برای این کاسبکاری به چالش کشیده نشده‌اند. همچنین باید به ناتوان‌بودن نظام حمل‌ونقل عمومی اشاره کرد که بی‌تردید متهم دیگر این ماجراست. همه این موارد جرائم نابخشودنی شهری هستند و قدرت دولت در زمانی پذیرفتنی‌ است که نهادهای ذی‌ربط را به پاسخ‌گویی وادارد. بیان عریان حقیقت، بیشتر اوقات تلخ و زهرآگین است که به زبان می‌آید. آیا نباید دست‌های چاره‌سازی دیده شوند که حلال مشکلات زیستی مردم شهر شوند؟ آیا این بسنده است که تنها باید در این روزهای سرد و یخ‌زده، به نزولات آسمانی امید بسته شود؟ بسیار وقت مساعدی‌ است که با وجود از‌دست‌رفتن فرصت‌های گذشته، به اکنون اندیشید و تنها به رسیدن یک جبهه هوا از نقطه‌ای دور دلخوش نبود؛ بلکه با فراخوان کارشناسان واقعی و نادیده‌انگاشته، فردای نزدیک را با عقلانیت و تدبیر ساخت. چشم تدبیر زمانی گشوده می‌شود که افراد بی‌صلاحیت در مناصب تصمیم‌گیری، به‌ طور جدی پالایش شوند. با مشاهده مشکلات عدیده زیست‌محیطی، در‌این‌میان تنها کسانی درس‌های لازم را می‌آموزند که مجهز به علم روز مدیریت باشند. به این‌ شکل باید دید دلسوزان واقعی چه تدبیری در آستین دارند. روزهای سختی در راه است و پیش‌بینی تغییرات اقلیمی همه را به تفکر در این امر خطیر وامی‌دارد.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها