|

نوای دل‌انگیز رهبری

می‌خواهم فریاد کنم: آهای مسئولان گذشته و حال، آهای مردم شیعه علی و سنت پیامبر، آهای خانم‌ها، آهای کشاورزان، آهای ماشین‌داران، آهای تولیدکنندگان برق، آهای مصرف‌کنندگان آب، آهای نمایندگان مجلس، آهای وزیر کشاورزی، آهای وزیر نیرو، آهای رئیس سازمان محیط زیست و آهای مسیحیان، آهای همه! اگر درک دقیق و درستی از فاجعه‌ای که بر سر زیستگاه ایران آمده ندارید و اگر اطلاعات شما کم و ناچیز است و اگر زندگی را در مصرف و بی‌توجهی به ثروت‌های خداداد که به امانت به یادگار رسیده است و بی‌توجهی شما ناشی از همین بی‌اطلاعی است، حال که رهبر فرزانه انقلاب در آستانه سال نو و قرن جدید هجری شمسی به سخن آمده، شما که مدعی پیروی از ولایت فقیه و رهبری هستید، شما که پرچم کشور را دوست دارید، لااقل به سخنان ایشان توجه کنید و بی‌اطلاعی خود را با اطاعت از نظرات ایشان جبران کنید. البته این نباشد که از فردا نهضت پارچه‌نویس و نصب بیلبورد راه بیفتد و دژبانان ارتش کلمات ایشان را روی تابلوهای موتورسیکلت نصب کنند. چه بسا که شکارچیان تصویر ایشان را روی لباس خود نصب کنند و در همان حال حیوانات باردار را هدف قرار دهند. سخنان ایشان باید بازتاب اجرائی در همه آحاد کشور داشته باشد وگرنه اگر کشاورزان در مصرف آب از یکدیگر سبقت بگیرند، وزارت کشاورزی فقط به‌دنبال قیمت سیب و پرتقال باشد، شهروندان هرگونه که خواستند با آب و محیط زیست رفتار داشته باشند، باغداران درختان خود را با ویلا معاوضه کنند، مسئولان استانی وزارت مربوطه در برابر خشک‌شدن نخل‌ها حتی سر را به تأسف خم نکنند و دولتی‌ها در برابر خشک‌شدن دریاچه ارومیه و شورشدن و آلودگی رود کارون و فاجعه سد گتوند خود را به خواب نزنند. آنچه امروز مشاهده می‌کنیم آن است که مسئولان کشور یا درک درست از فاجعه پیش‌رو را ندارند یا خود را به خواب زده‌اند. ریاست محترم مجلس می‌فرمایند برای مجلس معیشت مردم مهم است. آری بایدهم مهم باشد اما غذارساندن به ساکنان ساختمانی که فونداسیون آن از هم پاشیده و سقف آن بر سر مردم خراب می‌شود چه سودی دارد. بیانات رهبری باید در بودجه کشور و در تصمیمات مجلس‌نشینان متجلی شود و باعث شود بحث‌های مخفی زیرزمینی خنثی شود و نه آنکه به انتظار انفجار بمب‌های تحت‌الارضی بمانیم. گاه دشمن از آسمان بمب بر سرمان فرومی‌ریزد و ولی گاه میلیون‌ها بمب ساکت در زیر زمین پنهان است که موجب نشست زمین، بی‌آبی کشاورزان، نابودی کشاورزی، جدال طایفه‌ای، کمیته منطقه‌ای و نهایتا زوال کشور می‌شود. با تحریم‌ها، دشمنی‌های آشکار و کمبودها می‌توان مقابله کرد و خطر آن گو اینکه ناچیز نیست اما در برابر فروپاشی زیستگاهی جامعه بسیار ناچیز است. بسیار باصراحت باید اذعان کرد که پاشنه آشیل کشور همین فروپاشی زیستگاهی است زیرا سایر موارد با قدرت یا تدبیر یا تعامل و حتی با سازش قابل جبران است ولی حتی با تسلیم امکان بازگرداندن فروپاشی زیستگاهی به وضع اول وجود ندارد که چه کفران نعمتی است به این سورفتن و رهسپارشدن. این بیان نه در اقتصاد به مسئولان فعلی است، همه مسئولان و همه دولت‌ها و حتی همه مردم مسبب چنین وضعی هستند و از کاوش برای کشف بدیهیات چیزی به دست نمی‌آید، مهم آن است که از این پس جبران مافات شده و نهضتی عام در کشور برپا شود.

نه دولت فعلی، نه دولت قبل و قبلی‌ها موضوع حفظ و بقای زیستگاه ایران برایشان مهم نبوده و کافی است در کل بیاناتشان بررسی شود که چند درصد بیانات در این خصوص بوده و چند دقیقه در دولت راجع به این مسئله گفت‌وگو شده، درحالی‌که این مهم در

40 سال گذشته در جریان بوده است. به‌تازگی آقای وزیر نیرو گفته‌اند ما فکرهای خوبی برای آب و برق داریم و نشستی هم با دانشگاهیان درباره آب گذاشته‌اند. این نوع حرکات مبهم و تبلیغاتی دردی از ایران دوا نمی‌کند. مطالعات متعددی در کشور درباره مسئله آب صورت گرفته است، اما نه‌تنها به مطالعات انجام‌شده توجه نمی‌شود، بلکه این مطالعات در طول چند سال هم اگر انجام شود، جایگاهش حداکثر در کتابخانه‌ها خواهد بود و حتی ممکن است احمدی‌نژادی پیدا شود که قبل از خواندن برنامه چهارم توسعه، آن را خمیر کند. درباره برق هم حتما خواهند گفت قرار است 10 هزار مگاوات برق هسته‌ای در ایران تولید شود، این یعنی 50 میلیارد دلار هزینه و وابستگی دائم سوخت به روسیه. آیا تولید برق راه و روش بهتری با هزینه کمتری ندارد. چگونه امارات، عربستان، چین و آلمان به‌دنبال خورشید می‌رفته‌اند و ما که 300 روز آفتابی داریم و هزینه سرمایه‌گذاری آن حداکثر یک‌پنجم نیروگاه هسته‌ای است سکوت کرده‌ایم؟ بیانات رهبری درخصوص تخریب جنگل‌ها، نابودکردن رویش گیاهی و درخت، مسئله آب و خاک، توجه به حیات وحش و شکار و تبدیل زمین‌های کشاورزی امری جدی و حیاتی است و این باید در همه بیانات مسئولان، توجه کامل نمایندگان مجلس، رفتار مردم، تدوین قوانین و مقررات و معاهده‌های بین‌المللی متجلی شود. حرف آخر آنکه با مدیریت کنونی در کشور که البته میراث‌دار مدیریت‌های قبلی است و به‌صورت ماهوی تغییری نکرده، احیای برجام با نابودی آن تفاوت چندانی ندارد؛ زیرا در هر دو صورت زیستگاه ایران در معرض نابودی است. اما اگر زیستگاه ایران را نجات دهیم، برجام برای ما مسئله مهمی نخواهد بود و به حیات بالنده خود ادامه خواهیم داد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها