|

امارات؛ بدلکار و نیابتی اسرائیل

اخبار روزهای گذشته، هر‌چند با تأخیر و تا حدودی قطره‌چکانی، از وقوع نسل‌کشی در شهر الفاشر سودان توسط نیروهای واکنش سریع (RSF) حکایت می‌کند.

اخبار روزهای گذشته، هر‌چند با تأخیر و تا حدودی قطره‌چکانی، از وقوع نسل‌کشی در شهر الفاشر سودان توسط نیروهای واکنش سریع (RSF) حکایت می‌کند. خاطر مخاطبان محترم مسبوق است که در سودان، جنگ داخلی به‌شدت خشن و پر از تلفاتی بین ارتش ملی و متحد سابق آن، نیروهای واکنش سریع، در جریان است؛ جنگی که با ماجراجویی دو نیروی نظامی و شبه‌نظامی آن کشور و در راستای خواست و اراده نظام سلطه و نیابتی‌های منطقه‌ای او، متضمن سوء‌استفاده از اختلافات قبیله‌ای و قومی موجود در آن کشور و سوار‌شدن بر آن مدتی است ‌راه افتاده است.

در این جنگ خانمان‌سوز، دو کشور عمده عربی، مصر و عربستان، از ارتش و امارات از نیروهای واکنش سریع حمایت می‌کنند. تقابل بین کشورهای عربی در جنگ داخلی کشور عربی دیگری غریب می‌نماید؛ به‌ویژه آنکه مقابل دو کشور ریشه‌دار عربی نام‌برده، کشورکی عربی است که ریشه ندارد و از‌قضا به قرار معلوم با حمایت‌های مالی و لجستیکی سنگین خود از RSF، دست‌کم در این فاز از جنگ نقش پررنگ‌تری ایفا می‌کند. 

این ظاهر شگفت‌آور اما باطنی غیر از این دارد. امعان نظر در تاریخِ نداشته یا دست‌کم تاریخ تاریک امارات و سیاست خارجی در‌پیش‌گرفته آن، رویکرد جاری او را در قبال تحولات منطقه و حتی فراتر از آن توجیه می‌کند.

«امارات عربی متحده» مرکب از هفت امارت‌نشین است که در دوره پیشا‌صلح بریتانیایی (Pax Britanica) نوعا‌ به دزدان دریایی اشتهار داشتند. آنها با شروع دوره صلح بریتانیایی، قافیه را تنگ دیدند و به خدمت استعمار انگلیس در‌آمدند و به دلیل این خوش‌خدمتی، «امارات متصالحه» لقب گرفتند. در سال ۱۳۵۰ و در پی خروج نیروهای انگلیس از شرق سوئز (از‌جمله شامل جنوب خلیج فارس)، امارات هفت‌گانه مزبور، «کشوری» به نام امارات عربی متحده را تشکیل دادند. «کشور» جدید گو آنکه تشکیل شد و به عضویت سازمان ملل متحد درآمد و کشورهای گوناگونی هم آن را به رسمیت شناختند، لیکن بنا به دلایلی همچون موزائیکی‌بودن، کم‌معونگی جمعیتی (زیر یک میلیون جمعیت بومی)، فقدان هویت ‌یا دست‌کم تاریک پیشینگی، تسلط تقریبا‌ تک‌خاندانی (خاندان آل‌نهیان)، ناترازی حل‌نشدنی بین مدرن‌سازی و تمدن نداشته در دوره بعد از استقلال و در یک جمله‌ بدل‌شدن به کاخی شیشه‌ای و سایر دلایل نتوانست در قامت یک کشور با مشخصات بماهو کلمه ظاهر شود‌. برون‌سپاری امنیت و مدیریت داخلی به انگلیس (در ادامه راه استعماری قدیم) و آمریکا (در تکمیل استعمار قدیم با استعمار جدید) و به صورت نامرئی‌ اسرائیل‌ و اتخاذ سیاست خارجی تهاجمی و به‌شدت ماجراجویانه که پشتوانه ثروت افسانه‌ای نفتی و سپس تجاری را با خود دارد، راهبرد اماراتی‌ها در مواجهه با کوتولگی هویتی و ذاتی است. با توجه به مراتب پیش‌گفته، دست‌درازی چنین کشور و حکومتی به کشورهای منطقه و فرامنطقه که در آتش جنگ خارجی و داخلی می‌سوزند، نمی‌تواند غیرعادی به نظر برسد. همراهی با اهداف شوم و غارتگرانه نظام سلطه و نیابتی‌های او در جنگ‌های یمن، لیبی، سومالی و سودان، مصادیق دست‌درازی ‌اشاره‌شده در بالا‌ست. این دست‌درازی به بارزترین شکل ممکن سیاست‌های استعماری آمریکا و اقدامات توسعه‌طلبانه و تجاوزکارانه اسرائیل مبتنی بر کوچک‌سازی کشورهای بزرگ و حتی مینیمالی‌کردن آنها را‌ به‌ویژه وقتی‌ سوژه‌ کشوری اسلامی باشد، نمایندگی می‌کند.

اینکه امارات نه‌تنها اسرائیل را به رسمیت می‌شناسد، بلکه طلایه‌دار پیوستن به توافق‌نامه‌ای استعماری به اسم «صلح ابراهیم» می‌شود، اینکه امارات برای توجیه این طلایه‌داری از ضرورت تسامح و تساهل در قبال جنایات بی‌حد‌و‌حصر اسرائیل سخن می‌گوید (در‌حالی‌که خود در آتش‌بیاری خونین‌ترین جنگ‌ها هیچ مکث و ملاحظه‌ای به خرج نمی‌دهد)، اینکه امارات برای خوش‌خدمتی به دشمنان ایران موضوع بلاموضوعی همچون جزایر همیشه ایرانی تنب‌ها و ابوموسی را در هر کوی و برزنی مطرح می‌کند و برای کشوری که در جنگ با اسرائیل است شاخ‌و‌شانه می‌کشد و با نمک‌به‌حرامی، چشم‌داشت ارضی روا می‌دارد (نمک‌به‌حرامی از این جهت که اگر ایران در آذر ۵۰ به تشکیل امارات رضایت نمی‌داد، هیچ‌گاه «کشوری» به نام امارات عربی متحده امکان عرض‌اندام نمی‌یافت) و این را که امارات برای به فراموشی سپردن نسل‌کشی اسرائیل در غزه ‌یا حداقل تحت‌الشعاع قرار‌دادن خبر آن فاجعه، خود با حمایت از نیروهای واکنش سریع سودان به‌طور غیرمستقیم نسل‌کشی راه می‌اندازد و زنگ تفریح برای آن رژیم جنایتکار به صدا در‌می‌آورد،‌ باید در راستای مأموریت ذاتی امارات عربی متحده در نیابتی عمل‌کردن اسرائیل دید.

تحت فرمان اسرائیل بودن امارات یادآور آن ضرب‌المثل معروف است که گو آنکه عامیانه می‌نماید‌ لیکن شاید مصداقی مناسب‌تر از امارات نیابد؛ «نوکر ما نوکری داشت، نوکر او چاکری».

 

 

 

آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.