|

سقوط آزاد یک امپراتوری؛ از جنگ داخلی تا فروپاشی اقتصادی

تاریخ، چراغ راه آینده است. امیرالمؤمنین (ع) در نامه‌ای به فرزندش امام مجتبی (ع) می‌فرماید: «در احوال گذشتگان تأمل کن که کارشان از کجا شروع و به کجا ختم شد». سپس می‌افزاید: «من خود در احوال گذشتگان اندیشیدم و آن‌چنان بر رخدادهای‌شان مسلط شدم که گویی یکی از آنان بوده و از سرگذشت آنان برای امروز درس گرفتم».

تاریخ، چراغ راه آینده است. امیرالمؤمنین (ع) در نامه‌ای به فرزندش امام مجتبی (ع) می‌فرماید: «در احوال گذشتگان تأمل کن که کارشان از کجا شروع و به کجا ختم شد». سپس می‌افزاید: «من خود در احوال گذشتگان اندیشیدم و آن‌چنان بر رخدادهای‌شان مسلط شدم که گویی یکی از آنان بوده و از سرگذشت آنان برای امروز درس گرفتم». یکی از تجارب تاریخی تأمل‌برانگیز، تجربه حکومت مأمون عباسی است. هارون الرشید، پسرش امین را جانشین مستقیم خود و مأمون را جانشین امین قرار داد. اما امین، مأمون را از جانشینی عزل و فرزند خود را به جای او منصوب کرد. این تصمیم، موجب چهار سال جنگ داخلی میان دو برادر شد. در نهایت، در سال ۱۹۸ هجری قمری، امین کشته شد و مأمون که در آن زمان در مرو اقامت داشت، قدرت را به دست گرفت.

جنگ‌های چهارساله، اثرات مخربی بر ثبات سیاسی و اقتصادی جامعه گذاشته بود. شورش‌های متعدد، فقر، گرانی و رکود، فشار اقتصادی شدیدی به مردم وارد کرده بود. براساس گزارش‌های تاریخی، از یک سو جنگ موجب تخریب زمین‌های کشاورزی و اختلال در تجارت شد و از سوی دیگر، دولت با کسری بودجه عظیمی مواجه شد. برای جبران این کسری، مالیات‌های سنگینی بر کشاورزان که مهم‌ترین بخش مولد اقتصاد آن روز بودند، وضع شد. 

این در حالی بود که اشراف و درباریان از معافیت‌ها و تبعیض‌های مالیاتی سود می‌بردند.

 

به گفته «قدامه بن جعفر» که خود از کارگزاران حکومتی بود، نظام مالیاتی، ظالمانه عمل می‌کرد. فساد عمال مالیاتی ازجمله مشکلات اصلی بود. والیان و مأموران مالیاتی برای وصول هرچه بیشتر مالیات، از هیچ ستمی دریغ نمی‌کردند. هر منطقه موظف بود مقدار معینی (سهمیه) مالیات اخذ و به خزانه مرکزی تحویل دهد. این سیستم، کارگزاران را تشویق می‌کرد تا برای رسیدن به این حدنصاب، انواع ستم‌ها را بر مردم اعمال کنند؛ تا آنجا که طبری گزارش می‌دهد که در برخی موارد، کشاورزان را به دلیل ناتوانی در پرداخت مالیات، شکنجه می‌کردند.

هم‌زمان با فشار بر مردم برای تأمین بودجه دولت، هزینه‌های سرسام‌آور دربار که ناشی از فساد گسترده بود، کنترل نمی‌شد و این امر نیز کسری بودجه را تشدید می‌کرد. خلیفه، خاندان عباسی، وزیران و فرماندهان نظامی، از ثروتی افسانه‌ای برخوردار بودند. منابع تاریخی مانند «مروج الذهب» اثر مسعودی، به تجمل‌گرایی بی‌حدوحصر دربار مأمون اشاره می‌کنند. برای مثال، جشن عروسی مجلل مأمون با «بوران» دختر حسن بن سهل که در آن از تاج‌های جواهرنشان و ظروف طلا استفاده شد، نمونه‌ای آشکار از ثروت بی‌کران این طبقه است.

یکی دیگر از اقدامات مأمون برای تأمین کسری بودجه، ضرب سکه‌های تقلبی مسی با روکش نقره بود. این سیاست پولی مخرب، موجب کاهش ارزش پول، افزایش شدید قیمت‌ها و فشار بیشتر بر اقشار ضعیف جامعه شد. یعقوبی، مورخ نامدار، ضرب این سکه‌های بی‌پشتوانه را عامل اصلی گرانی و نابسامانی اقتصادی می‌داند.

کشاورزان که مهم‌ترین بخش مولد اقتصاد بودند، تحت فشارهای یادشده مجبور به ترک زمین‌های خود شدند و به حاشیه شهرها کوچ کردند. برخی به‌عنوان کارگر روزمزد، روزگار را به‌سختی می‌گذراندند، اما فرصت‌های شغلی در شهرها بسیار محدود بود. از آنجا که منبع درآمدی وجود نداشت، تنگدستی، بسیاری را به سمت گدایی و دزدی سوق داد. دزدی از مغازه‌ها چنان شایع شده بود که طبری از آن با نام «غارت» یاد می‌کند. به گزارش طبری و ابن اثیر، مردم گاه برای زنده‌ماندن مجبور به خوردن گوشت مردار می‌شدند و حتی در مواردی، برای نجات از گرسنگی، فرزندان خود را می‌فروختند.

از نظر علمی، پیوند مستحکمی میان فشار اقتصادی و افول ارزش‌های اخلاقی و شیوع آسیب‌های اجتماعی وجود دارد. هرچند آمار دقیقی از آن دوران در دست نیست، اما مطالعات تجربی در جهان و ایران، این رابطه را به‌‌وضوح نشان می‌دهند.

به‌عنوان نمونه، بر‌اساس گزارش‌های مرکز آمار ایران، در دهه ۹۰ خورشیدی که نرخ فقر در کشور روندی صعودی داشت، آمار برخی ناهنجاری‌های اجتماعی به شکل درخورتوجهی افزایش یافت: نزاع‌های فردی ۹۹ درصد، سرقت از اماکن خصوصی بیش از ۷۰۰ درصد، کودک‌آزاری صددرصد و خودکشی ۴۵ درصد رشد کرد. همچنین رئیس پلیس آگاهی تهران در سال ۱۳۹۹ اعلام کرد که بیش از ۵۰ درصد مرتکبان جرائم، برای اولین بار دست به جرم زده‌اند؛ و این یعنی فشار معیشتی، افرادی را که پیشینه جرم نداشتند، به ورطه جرم کشانده بود.

بنابراین به تعبیر امیرالمؤمنین (ع)، قانون‌مندی‌های حاکم بر جوامع بشری، همواره به یکسان عمل می‌کنند. کسری بودجه شدید، حیف‌ومیل اموال عمومی، بی‌ثباتی سیاسی، سیاست‌های پولی و مالی نادرست، و نظام مالیاتی غیرعادلانه، در هر زمان و مکان که رخ دهد، نتیجه‌ای یکسان دارد: فشار اقتصادی بر مردم، گسترش نارضایتی عمومی و بروز اعتراضات. این رخداد تاریخی به دوره زمانی خاص یا منطقه‌ای از جهان تعلق ندارد و می‌تواند همه جا تحقق یابد.

 

آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.