کریدور زنگزور ریشهها و پیامدها برای ایران
با بهرهمندی از نظریههای ژئوپلیتیک و تجربه زیسته در نظام بینالملل، آموختهایم «خلأ قدرت» خالی نمیماند، بلکه همواره توسط رقبا پر میشود. توافق آذربایجان و ارمنستان برای احداث کریدور زنگزور با عاملیت و کارگزاری آمریکا، محصول رایزنی دیپلماتیک چندروزه و حتی چند ماه نیست، بلکه مجموعهای از مؤلفههای گوناگون طی سالها در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی زنجیروار کنار هم جمع شده و موجب شکلگیری چنین توافقی شدهاند.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
با بهرهمندی از نظریههای ژئوپلیتیک و تجربه زیسته در نظام بینالملل، آموختهایم «خلأ قدرت» خالی نمیماند، بلکه همواره توسط رقبا پر میشود. توافق آذربایجان و ارمنستان برای احداث کریدور زنگزور با عاملیت و کارگزاری آمریکا، محصول رایزنی دیپلماتیک چندروزه و حتی چند ماه نیست، بلکه مجموعهای از مؤلفههای گوناگون طی سالها در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی زنجیروار کنار هم جمع شده و موجب شکلگیری چنین توافقی شدهاند. بیتردید احداث زنگزور برای ایران یک بحران ژئوپلیتیک است.
کریدور زنگزور چه آثاری برای منطقه قفقاز دارد؟
احداث این کریدور منازعه سرزمینی آذربایجان و ارمنستان را کاهش خواهد داد و برای این دو کشور، توافقی ثباتزا خواهد بود و زمینه همکاری و صلح پایدار را میان این دو کشور فراهم خواهد کرد. از این رو احداث زنگزور برای ایران به واسطه صلحی که میان دو همسایه شمالی ایجاد میکند، مفید است. از سویی دیگر اما کریدور زنگزور توازن قدرت منطقهای را به سود آذربایجان، ترکیه، آمریکا و اسرائیل و به ضرر ایران و روسیه تغییر خواهد داد. زنگزور نفوذ روسیه و ایران را در قفقاز کاهش میدهد و بر نفوذ آمریکا، ترکیه و اسرائیل در قفقاز جنوبی خواهد افزود. کارگزاری آمریکا در کریدور زنگزور، در آینده امکان استقرار ناتو را در مرزهای شمالی ایران فراهم خواهد کرد. علاوه بر آن راه ارتباطی ایران به اروپا محدود شده و تحت نظارت آمریکا، ترکیه و آذربایجان قرار خواهد گرفت. زنگزور، نخجوان جداافتاده از آذربایجان را به آذربایجان متصل خواهد کرد و به این ترتیب اهرم ژئوپلیتیکی ایران نسبت به آذربایجان از بین خواهد رفت.
اگرچه این کریدور قراردادی میان ارمنستان با آمریکاست و هر کشوری مختار است تا بخشی از خاک خود را در اختیار کشور خارجی اجاره دهد، اما نتیجه عملی کارگزاری آمریکا بر کریدور زنگزور، حائلشدن آمریکا میان ارمنستان و ایران است؛ پس ایران در عمل یکی از همسایگان خود را نیز از دست خواهد داد و برای اتصال به اروپا از خاک ارمنستان، لاجرم از دالان (تجاری) آمریکایی باید عبور کند. کریدور زنگزور را باید نتیجه فرایند سیاسی و اقتصادی بدانیم که طی سالهای اخیر در منطقه قفقاز در قالب روندهای آیندهساز شکل گرفته بودند و حالا پس از سالها، مجموعه روندها به بار نشستند و میوه زنگزور را برای بازیگران منتفع به بار نشاندند. این روندها که در واقع ریشههای کریدور زنگزور هستند کداماند؟
١- در سطح سیستمیک، زنگزور محصول دوران گذار از نظم قدیم به نظم جدید بینالمللی است. حاملان نظم قدیم و قدرتهای نوظهور در نظام بینالملل هرکدام درصدد نفوذ در زیرسیستمها برای سهمخواهی و تثبیت موقعیت خود در نظم آتی بینالمللی هستند.
٢- ارتقای جایگاه ژئوپلیتیکی روسیه و جذابیتهای ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک قفقاز جنوبی برای قدرتهای غربی و اسرائیل، طی سالهای گذشته موجب توجه قدرتهای رقیب به این منطقه شده است.
٣- کاهش نفوذ ژئوپلیتیکی روسیه در قفقاز، متعاقب حمله روسیه به اوکراین و گسترش ارتباطات سیاسی کشورهای حوزه قفقاز با اروپا و آمریکا نیز زمینهساز این تحول ژئوپلیتیک بوده است.
٤- کاهش نفوذ ژئوپلیتیکی ایران در قفقاز نیز طی سالها در این تحول نقش داشته است. تعارض ایران با اسرائیل و تقابل فعال ایران با آمریکا، انرژی بسیاری از سیاست خارجی ایران بهویژه در 20 سال گذشته گرفته است. بحرانهای مختلف در خلیج فارس و ظهور ادواری تهدیدهای مختلف امنیتی در مناطق شرقی ایران باعث شده است سیاست خارجی ایران در منطقه قفقاز و آسیای میانی، امکان کنشگری فعال نداشته باشد.
٥- نفود بطئی ترکیه در قفقاز و تشکیل محور ترکی-آذری در بطن دورشدن جبری روسیه و ایران از قفقاز جنوبی نیز زمینهساز این تحول ژئوپلیتیک در منطقه قفقاز شده است.
6- دوقطبیشدن نظام بینالملل پس از جنگ اوکراین و ضمیمهکردن ایران به روسیه در جنگ اوکراین موجب غلتیدن آذربایجان و ارمنستان به جبهه غربی شده است.
۷- نتیجه این تحولات، ائتلاف منطقهای نانوشته میان آمریکا-اسرائیل-ترکیه-آذربایجان و کشورهای عربی همپیمان آمریکا شده است و ارمنستان نیز در این فضا و تنهایی استراتژیک «غیر از تسلیم و رضا، کو چارهای».
8- کریدور زنگزور، مصداق جدیدی برای فرایند «کنارگذاری ایران» از کریدورهای مهم منطقهای نیز هست که سالهاست در محیط پیرامونی ایران آغاز شده است (مفهوم بیربطشدگی یا Irrelevance).
۹- با توجه به تحولات منطقهای پس از ۷ اکتبر و کلانپروژه اسرائیل برای تضعیف ایران و جبهه مقاومت، احتمالا لابیهای صهیونیستی نیز در پشت پرده نقش ویژهای در توافق میان آذربایجان و ارمنستان با عاملیت آمریکا ایفا کردهاند (استقبال سریع بنیامین نتانیاهو از توافق).
۱۰- غالبشدن گفتمان «صلح از طریق تجارت پایدار»، ارمنستان و آذربایجان را به این نتیجه رسانده است که حل منازعه تاریخی میان آنها از طریق «درونگذاری در شبکه تجارت بینالمللی» تسهیل خواهد شد و به این ترتیب به کارگزاری آمریکا در احداث و مدیریت کریدور زنگزور رضایت دادهاند.
توصیههای سیاستی برای ایران:
۱- انفعال در قفقاز به دلایلی که گفته شد میتواند فرایند «کنارگذاری ایران» را در این منطقه تقویت کند.
۲- تعادلبخشی در سیاست خارجی ایران نسبت به محیطهای پیرامونی نیازمند حل ابرچالش سیاست خارجی ایران طی دو دهه اخیر یعنی تعارض بر سر مسئله هستهای با آمریکاست.
۳- تقویت روابط دوجانبه ایران با ترکیه و روسیه با دستور کار جامع، نفوذ منطقهای ایران در قفقاز را حفظ و تقویت میکند.
۴- حضور اسرائیل در قفقاز جنوبی اکنون بیش از گذشته برای ایران تهدید سرزمینی محسوب میشود.
۵- در آینده تقویت «پانترکیسم» در قفقاز جنوبی هموزن حضور اسرائیل در قفقاز برای ایران تهدیدآفرین خواهد بود.
۶- سیاست خارجی ایران در منطقه قفقاز به تدریج ابعاد امنیتی به خود گرفته است و به نظر میرسد نیازمند تصمیمات کلان و در سطوح بالاست.
۷- سیاست خارجی ایران در قفقاز همواره بر اساس الزامات ژئوپلیتیک بوده، بنابراین عملگرایی در این منطقه سهلتر از سایر مناطق است. مهارت و تجربه دکتر لاریجانی، دبیر جدید شورای عالی امنیت ملی، در کنشهای عملگرایانه و فعالانه میتواند کانالهای باقیمانده ایران در قفقاز را حفظ و تقویت کند.
آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.