|

مخاطرات ملی از دست رفتن مرجعیت خبری رسانه ملی

توسعه، ثبات اقتصادی و سیاسی و امنیت پایدار در ایران مستلزم شفافیت، صداقت، واقع‌بینی و همکاری در نظام اجتماعی است. شفافیت، صداقت، واقع‌بینی و همکاری نیز مستلزم وجود شبکه‌های ارتباطی و اطلاعاتی مناسب در میان عموم مردم است.

علیرضا سلطانی کارشناس اقتصادی

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

توسعه، ثبات اقتصادی و سیاسی و امنیت پایدار در ایران مستلزم شفافیت، صداقت، واقع‌بینی و همکاری در نظام اجتماعی است. شفافیت، صداقت، واقع‌بینی و همکاری نیز مستلزم وجود شبکه‌های ارتباطی و اطلاعاتی مناسب در میان عموم مردم است. درحال‌حاضر جامعه ایرانی در فضای ارتباطی، اطلاعاتی و رسانه‌ای بی‌انتها و گسترده‌ای سرگردان است.

هر روز و هر ساعت و هر دقیقه صدها خبر، تحلیل و گزاره متناقض، متفاوت و مخرب در شبکه‌های ماهواره‌ای، کانال‌ها و سایت‌های فضای مجازی و صداوسیما در حال پمپاژ به روح و روان جامعه ایرانی است و این جامعه در درستی یا نادرستی، پذیرش یا نپذیرفتن، انتخاب و برنامه‌ریزی روزمره و آینده دچار سرگشتگی، سرگردانی و توهم و ابهام است. هیچ مرجعیت خبری و اطلاعاتی معتبر و معتمد در جامعه حتی برای نخبگان و فرهیختگان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی وجود ندارد. و این شرایط دشمن اصلی توسعه، ثبات اقتصادی، امنیت پایدار و صیانت از تمامیت ارضی کشور است.

بدیهی است که در عصر اطلاعات و حکمرانی هوش مصنوعی، هیچ رسانه یا شبکه اطلاعاتی نمی‌تواند برای مخاطبان و جوامع، مرجعیت مطلق باشد و هیچ جامعه‌ای را نیز نمی‌توان یافت که با توجه به سلایق و علایق متعدد و متنوع به صورت مطلق به یک رسانه یا شبکه رسانه‌ای اعتماد داشته باشد. این انتظاری غیرعقلانی و غیرواقع‌بینانه است اما ایجاد مرجعیت رسانه‌ای نسبی و اعتماد نسبی جامعه به یک رسانه یا شبکه رسانه‌ای انتظاری بجا و عقلانی است. تا زمانی که یک رسانه یا شبکه رسانه‌ای در نقش و جایگاه نسبی مرجعیت خبری و رسانه‌ای در ایران شکل نگیرد و جامعه ایرانی به یک رسانه و شبکه رسانه‌ای به طور نسبی یا اکثریت، اعتماد و اطمینان نداشته باشند، جامعه ایرانی روی ثبات و رفاه را نخواهد دید و به عبارتی این لازمه و مقدمه قرار‌گرفتن در مسیر ثبات، توسعه و امنیت پایدار است. بدیهی است که در شرایط حاضر و با توجه به زیرساخت‌های فنی و اقتصادی، صداو‌سیما مهم‌ترین و آسان‌ترین و فوری‌ترین رسانه برای تبدیل‌شدن به مرجعیت نسبی رسانه‌ای است.

واقعیت این است که صداوسیمای جمهوری اسلامی سال‌هاست مرجعیت خبری و رسانه‌ای خود را با فعال‌شدن شبکه‌های ماهواره‌ای و رسانه‌ای خارجی و شبکه‌های رسانه‌ای در فضای مجازی از دست داده است و عملا در فضای عمومی و اجتماعی ایران، صداوسیما از کمترین اعتماد و اطمینان و به عبارت دقیق‌تر از کمترین رجوع رسانه‌ای برخوردار است. 

این نبود اعتماد و اطمینان باعث شد عملا امکان تحرک و قدرت رسانه‌ای در جامعه ایرانی با حضور رسانه‌های غیرملی، سیاسی و خارجی افزایش یابد و صداوسیما عملا بازی رسانه‌ای را به دیگر رسانه‌ها واگذار کند و صرفا در وادی توهمات و محاسبات سیاسی و باندی گرفتار باشد و در مواردی به بازی غیرحرفه‌ای و باندی با رسانه‌های دیگر برای تقابل یا واکنش وارد شود. نتیجه این رفتار و کارکرد فاصله‌گرفتن بیشتر جامعه با صداوسیمای به‌اصطلاح ملی و گرفتار‌شدن در وادی بی‌انتها و پرابهام رسانه‌های مختلف است که اغلب با هزینه‌های خارجی و با نیت‌های سوء در حال خبرپراکنی و استحاله جامعه ایرانی هستند. صداو‌سیمای کنونی نه‌تنها کارکرد و وظیفه ملی خود را به‌خوبی انجام نمی‌دهد، بلکه با دلزده‌کردن مخاطبان ایرانی، باعث سرگردانی و گرفتاری مخاطبان در میان خیل عظیمی از رسانه‌ای‌های بی‌اعتبار و بی‌هویت می‌شود. این شرایط می‌تواند یکی از بزرگ‌ترین تهدیدات برای ایران به لحاظ همبستگی ملی و حفظ تمامیت ارضی کشور باشد.

تجربه جنگ ۱۲‌روزه و در‌حالی‌که مردم به لحاظ شرایط جنگی به دنبال یک مأمن رسانه‌ای و خبری قابل اعتماد و اطمینان می‌گشتند، نشان داد که صداوسیما از درک شرایط و قابلیت جذب و جلب مخاطب و تبدیل‌شدن به یک مرجعیت کوچک رسانه‌ای به لحاظ سیاسی و حرفه‌ای برخوردار نیست. انتشار دیرهنگام اخبار آن‌هم اخباری ناقص و ضعیف، تحلیل‌های به‌شدت ضعیف و سبک، همگی باعث شد که متأسفانه رسانه‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای و مجازی که اغلب نقش منفی در وحدت و هم‌گرایی ملی ایرانیان بازی می‌کردند، میدان‌دار فضای رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی دوران جنگ باشند و اگر شعور و درک سیاسی اکثریت ایرانیان با وجود همه بی‌مهری‌ها و ناملایمات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی نبود، مشخص نبود که چه شرایطی برای کشور رقم می‌خورد.

حفظ و تداوم همبستگی اجتماعی شکل‌گرفته و تبدیل آن به یک ظرفیت پایدار و مؤثر در روند توسعه، ثبات سیاسی و امنیت پایدار در گرو وجود شبکه‌های ارتباطی و اطلاعاتی سالم، شفاف و واقع‌بینانه است و در این راستا صداوسیما با تغییر رویکردها و راهبردها و عبور از نگرش‌های جناحی و باندی سیاسی و اقلیت‌محور و فعال‌کردن عناصر ملی و میهنی و بهره‌گیری از همه ظرفیت‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور، باید به جایگاه ملی و مرجعیت ملی رسانه‌ای تبدیل شود و کارکرد و مسئولیت واقعی و حیاتی خود را در تقویت روحیه ملی‌ و همبستگی اجتماعی ایرانیان از طریق جلب اعتماد عمومی و جذب همه ایرانیان ایفا کند. بدون مرجعیت ملی رسانه‌ای و ارتباطی و با تداوم رویکردها و راهبردهای کنونی صداوسیما، نه‌تنها همبستگی اجتماعی و ملی شکل نمی‌گیرد و تقویت نمی‌شود، بلکه چه‌بسا این شرایط مورد تهدید نیز قرار گیرد.

 

 

آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.