خالد اسلامبولی از جنس سنوار نبود
خواندم که قرار است برای ایجاد روابط با کشور مهم مصر، نام خیابان خالد اسلامبولی تغییر کند. 20 سال پیش، در دوران آقای خاتمی قرار بود روابط با مصر شکل بگیرد. همه کشورهای منطقه میگفتند اگر این دو کشور بزرگ و تاریخدار جهان اسلام بتوانند رابطه داشته باشند، اسرائیل در جهان ضعیف میشود و مسلمانان میتوانند قویتر شوند.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
خواندم که قرار است برای ایجاد روابط با کشور مهم مصر، نام خیابان خالد اسلامبولی تغییر کند.
20 سال پیش، در دوران آقای خاتمی قرار بود روابط با مصر شکل بگیرد. همه کشورهای منطقه میگفتند اگر این دو کشور بزرگ و تاریخدار جهان اسلام بتوانند رابطه داشته باشند، اسرائیل در جهان ضعیف میشود و مسلمانان میتوانند قویتر شوند.
یک بار در تهران در اجلاس کنفرانس اسلامی و یک بار در چهلم حافظ اسد در سوریه، با عمرو موسی، وزیر خارجه قدرتمند مصر و اسامه بنباز، مشاور سیاسی حسنی مبارک، درباره ایجاد رابطه به تفصیل به نیابت از رئیسجمهور صحبت کردم. مانع اصلی ایجاد روابط، خیابانی بود به نام خیابان سروان خالد اسلامبولی، قاتل سادات رئیسجمهور مصر. کلی بحث کردیم که روابط دو کشور بزرگ نباید به وجود قبر شاه در مصر و اسم خیابان در تهران پیوند بخورد. تلاشهایی در ایران کردیم، اما با برخورد جدی افراطیون مواجه شدیم که خالد اسلامبولی قاتل سادات است و سادات خیانت بزرگی کرده بود و اولین پیمان عربی-اسرائیلی را در کمپدیوید امضا کرده بود.
روابط ایران و مصر البته بعد از امضای پیمان کمپدیوید از سوی سادات، رئیسجمهور مقتول مصر، توسط امام خمینی قطع شد. محور قطعی ارتباط مسئله سازش با اسرائیل بود. در این میان، خالد اسلامبولی هم بهعنوان چهرهای ضداسرائیلی شناخته و خیابانی به نام او در تهران نامگذاری شد. من در لبنان که بودم، در نماشگاه کتابهای مصری از انتشارات مدبولی مصر، کتابی خریده بودم به نام لماذا قتلت السادات؛ طبق قانون محاکمات سیاسی در مصر بعد از ده سال میتوانست نشر یابد. شاید هم حکومت مصر علاقهمند به نشرش بود.
کتاب را خریده و خوانده بودم. نکته مهم این بود که با توجه به نزدیکی زمانی ترور و کمپدیوید در تمام این محاکمات و حرفهای بیپروا و صریحی که در دادگاه علیه سادات زده بود، اما در سراسر این کتاب یک اعتراض نیمخطی علیه اسرائیل یا اعتراض به سادات به خاطر امضای پیمان کمپدیوید وجود ندارد.
شخصا وقت گذاشتم آن کتاب را با اسم مستعار ترجمه و در ایران با نام ترور یک رئیسجمهور منتشر کردم. اما دعواهای سیاسی داخلی مانع از آن میشد که این حرف شنیده شود.
عمده اعتراضات خالد اسلامبولی به سادات از موضع یک انسان متدین و مذهبی است که به تفصیل از نمایش تصاویر زنان نیمهبرهنه در سردر سینماها انتقاد میکند.
در بخش دیگری اتهام سادات را در بیاحترامی به علمای دینی و منبریهای مشهور آن زمان میداند. بهعنوان یک فرد متعصب دینی و وابسته به احزاب اسلامی و اخوانی، این حرفها قابل فهم بود، اما هیچ ربطی به قضیه فلسطین نداشت. از ادامه تفکر خالد اسلامبولی، بنلادن بیرون میآمد نه سنوار. حالا که شنیدم برای ایجاد روابط ضروری با دولت مصر، شورای شهر پذیرفته اسم خیابان را عوض کند و روابط با مصر احیا شود، گفتم این خاطرات را که از آنِ 20 سال پیش بود، بگویم.
آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.